یکشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۳ - ۰۹:۵۹
درس‌هایی از بیضایی برای سینمادوستان؛ هنگام تولد هیچ کس بر دیگری برتری ندارد/ بازخوانی کتاب «سر زدن به خانه پدری»

دی ماه 1379 به همت کانون اندیشه جوان – سپهری کاشان، نکوداشتی برای بهرام بیضایی که اصالتا کاشانی است، به مدت یک هفته برگزار شد. بعدها به کوشش «جابر تواضعی» روزنامه نگار کاشانی مقیم پایتخت، مقالات و رخدادهای جانبی و حواشی این نکوداشت گردآوری و در کتابی با عنوان «سر زدن به خانه پدری» به همت انتشارات روشنگران و مطالعات زنان به دست جماعت سینمایی و کتاب‌خوان رسید. اکنون چند سالی است که بیضایی در ینگه‌دنیا به پژوهش و تدریس اشتغال دارد. بازخوانی کتاب «سر زدن به خانه پدری» در روزگاری که بیضایی دیگر در ایران فیلم نمی‌سازد و آثارش گرمی بخش جشنواره فجر نیست برای نسل تازه نفس فیلم سازی که وارد گود رقابت‌های جشنواره فیلم شده‌اند حاوی نکات تأمل برانگیزی است.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) ـ علی احسانی: تأثیر سبک نوشتار بیضایی در ادبیات نمایشی ایران بر کسی پوشیده نیست. تاریخ و اسطوره رکن اساسی و تماتیک آثارش را شکل می‌دهند. دکتر قطب‌الدین صادقی از استادان برجسته تئاتر معاصر در مراسم نکوداشت بیضایی درباره شخصیت‌های آثار او نکاتی را مطرح کرده بود. در صفحه 19 کتاب «سر زدن به خانه پدری» از منظر دکتر صادقی می‌خوانیم: «بیضایی تمام شخصیت‌هایش را به گونه ای آفریده که تنها متعلق به گذشته نیستند، بلکه می‌توان در تک تک این شخصیت‌ها نمونه‌های معاصر را دید. این به گمان من، مهم‌ترین ادعای بیضایی است که با ما سخن می‌گوید که رنگ و بوی این سرزمین کهن را دارند، اما زنده و در کنار ما هستند و ما با آن احساس همدلی و همفکری می‌کنیم. در بین همه این شخصیت‌ها، زن از همه دراماتیک تر است. او برای اولین بار در درام، زن را از زاویه دیگری نگاه کرد؛ نه از زاویه یک زن خانه دار توسری خورده فراموش شده، بلکه از زاویه زنی که منفعل نیست و ستیزنده است و بر هویت تاریخی و روانی‌اش آگاه است.»
 
محمد تهامی نژاد پژوهشگر و مستند ساز با سابقه سینمای ایران در توضیح نقش جوهره تاریخ در آثار بیضایی گفته است: «او در نگارش فیلم نامه‌ها و ساختن فیلم‌هایی درباره تاریخ، دارای دو ویژگی است: اولاً با درک جوهره تاریخ، تخیل و پندارهای خود را از موقعیت‌های تاریخی، نمایشی ساخته و ما را به جهان داستان می‌کشاند. ثانیاً در ساختن این جهان داستانی، کمتر از سبکی واقع‌گرایانه بهره می‌جوید. به عبارت دیگر مانند مستند سازان روایتگر، به بازسازی رویدادهای تاریخی نمی‌پردازد. آن چه را می‌بینیم و یا می‌شنویم، نمایشی سازی جوهره تاریخ و روایت بیضایی از زمان اجتماعی – تاریخی ایران است.»
 
نفوذ به اعماق
اساطیر در نوشته‌های بیضایی جایگاه مختص به خود را دارد. او اغلب با اهرم اسطوره به نقد مناسبات امروزی می‌پردازد. امید روحانی، منتقد قدیمی مطبوعات و بازیگر پرکار این روزهای مجموعه‌های تلویزیونی درباره جایگاه اسطوره در آثار بیضایی یادآور می‌شود: «وجود یک پیش زمینه و تفکر اسطوره ای در کارهای بیضایی بحث خاصی نیست که فقط مختص ایشان باشد؛ در آثار بسیاری از هنرمندان سراسر جهان وجود دارد. البته بیضایی به دلیل کارش با مضامین خاص و نگاه خاصی که از نظر موضوع، اشتراک تماتیک دارد، دست ما را در این ماجرا بازتر می‌گذارد. یکی از تم‌های مشترک بیضایی که تقریباً به دفعات تکرار می‌شود این است که شما شخص غریبه و جدا از جمعی را می‌بینید که در جستجوی چیزی به یک جامعه وارد می‌شود.»
 
در بازکاوی مؤلفه‌های های اجتماعی آثار بیضایی از نگاه احمد طالبی نژاد، منتقد نائینی سینمای ایران در صفحه 75 کتاب می‌خوانیم: «بیضایی در تمام آثار نمایشی‌اش – چه در تئاتر و چه در سینما- مرد امروز است و مسائل اجتماعی روز را در آن‌ها مطرح می‌کند، اما زبانش زبان عوامانه نیست و به همین دلیل از سوی برخی – حتی بعضی دوستان منتقد ما – متهم می‌شود. اصلاً به نظر من این اشکال دارد که یک هنرمند توسط همه اقشار جامعه فهمیده شود. هنرمند باید بدعت گذار باشد، باید پیشرو و پیش گام باشد. حرکت در سطح سلیقه عوام هنر نیست. شما وقتی فیلم‌های بیضایی را می‌بینید یا نمایشنامه‌هایش را می‌خوانید، در ظاهر انگار در دنیای مرده ای سیر می‌کنید که هیچ ربطی به روزگار ما ندارد. اما وقتی خوب به عمق همان جنبه‌های تاریخی و اسطوره ای اثر دقت می‌کنید، می‌بینید که اتفاقاً دارد حرف روز را می زند.»
 
ودیعه ای به نام خِرد
زاون قوکاسیان، منتقد اصفهانی و با سابقه مطبوعات در مراسم نکوداشت بیضایی در ارتباط با تم‌های مورد پسند بیضایی گفته بود: «ورود یک بیگانه یا غریبه به یک محیط ناآشنا و تغییر دادنان محیط از تم‌های مورد علاقه بیضایی است. با ورود باشو به آن محیط بیگانه نیز همه او را نفی می‌کنند و فقط نایی پذیرای او می‌شود. اما او کم کم محیط را تغییر می‌دهد. این ورود غریبه و برقراری ارتباط و به هم زدن محیط در فیلم غریبه و مه هم هست و مهم‌تر این که می‌توان در هر فیلم با عنایت به مقطع زمانی ساخت فیلم و مسائل و تنش‌های سیاسی، این تغییرات را معنا کرد.»
 
در جلسه پایانی نکوداشت، بیضایی نکات مهمی را به ویژه برای نسل جوان تشریح می‌کند. از زبان کارگردان فیلم تحسین شده باشو غریبه کوچک در صفحه 98 کتاب می‌خوانیم: «به همه ما هنگام تولد، یک هدیه خدایی داده شده و آن خرد است. هیچ کس بر دیگری برتری ندارد. بعضی‌ها در طول زندگی از این نعمت استفاده نمی‌کنند. آن را محبوس می‌کنند و یا به دیگران واگذار می‌کنند. بعضی‌ها هم آن را به کار می‌اندازند و پرورش می‌دهند. تا زمانی که ما خودمان را خلع خرد شده بشناسیم و تصمیم گرفتن راجع به حقوق انسانی خودمان را به دیگران بسپاریم، طبیعی است که بخش بزرگی از این ودیعه را در خودمان نفی و تباه و نابود می‌کنیم.»
 
در بخشی از پیوست پایانی کتاب که بیضایی یادداشتی درباره ولایت پدری خود نوشته، می‌خوانیم: «برای من که کاشان را دیر دیده‌ام، و پیش از آن که درست ببینم به دست ایلغارهای بازسازی و سازندگی و نوسازیِ بساز و بفروش ویران شده بود، دو ماهی زیستن در آران و کاشان – در سال 60 – برای ساختن فیلمی که همان زمان هم امیدی به نمایشش نبود، گذری بود بر آنچه این نوشته نشان می‌دهد و یافتن جای پایِ کسانم و نسبَتم با آن خاک. فیلمی که پدرم با دیدن نخستین تصویر آسیای آن، که در عصار خانه ای آشنا در همسایگی خانه کودکی او گرفته شده بود، به گریه زد.»

کتاب «سر زدن به خانه پدری» حاصل کوشش جابر تواضعی در گزارش نکوداشت بهرام بیضایی در کاشان است. انتشارات روشنگران و مطالعات زنان چاپ نخست این کتاب را سال 1383 با شمارگان دو هزار نسخه منتشر کرد. دوستداران سینما یک دهه پیش برای تهیه این کتاب دو هزار و 800تومان به کتابفروش‌ها پرداخت می‌کردند.


 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها