آریانفر: ممیزی سلیقهای دولت گذشته سبب جوانمرگی ادبیات شد/ سیاستهای نادرست، مخاطبان را به تهیه کتابهای زیرزمینی سوق داد
محمدرضا آریانفر، شاعر و نویسنده با بیان اینکه ممیزی سلیقهای امکان رشد ادبیات را میگیرد و قشر واقعی نویسنده را منزوی میکند، گفت: اغلب نویسندگان در سالهای گذشته پیش از ارائه اثر، به خود سانسوری روی آوردند؛ از اینرو میتوان گفت ممیزی سلیقهای سبب جوانمرگی در ادبیات و هنر شده است.
نویسنده رمان «رقص با توفان» ادامه داد: حاصل ممیزی چیزی نیست جز اینکه ذهن به صورت مکانیکی حذف کردن را یاد بگیرد و در نتیجه نویسنده بسیاری از مسائل ذهنی را نتواند بنویسد. ممیزی خود محور در سال های گذشته سبب جوانمرگی هنر و ادبیات شد، زیرا زمانی که اثر خلق شدهای منتشر نمیشود و آفریننده اثر درمییابد که هرچه میآفریند زیر تیغ مثله میشود و خالی از هر معنا و مفهومی به مخاطب میرسد، اندیشه در گوشه ای از ذهن او یخ میزند و در خود فرو میرود و این رویه، رشد و تعالی را از میان برمیدارد و به رواج فرمالیسم ادبی و هنری دامن میزند، هر چند در این میانه مخاطب آنچه را که میخواهد، خواهد خواند.
وی افزود: واقعیت این است که به حکم تاریخ و تجربیات پیشین و با وجود گیر و واگیرها، تقاضای عمومی به دسترسی و مطالعه آثار خاص و موردنظر بیپاسخ نمانده است. تاریخ روسیه نشان داده که این کشور از انقلاب 1917 به بعد چندین دهه به بعد زیر تیغ سانسور بود و ادبیات فرمایشی در آنجا گسترش یافت که حاصلش کارهای ماکسیم گورکی بود و با ارفاق بیشتر می توان میخائیل شولوخف و دُن آرام را مثال زد، درحالی که پیش از این تاریخ، شاهد آثار داستایوسکی و تولستوی و پوشکین بود.
نویسنده رمان «بانوی مه» گفت: متاسفانه در دولت گذشته ممیزی و فشاری بر هنر و ادبیات بسیار شده تا آن جا که باید «زوال کلنل» دولت آبادی به دلیل اشکال تراشی فراوان به زبان غیر ترجمه و از دسترس منِ خواننده ایرانی دور باشد.
آریانفر افزود: ممیزی سلیقهای امکان رشد ادبیات را میگیرد و نویسنده را منزوی میکند زیرا از آنجا که آفرینندگان آثار از شیوه کار ممیزان آگاهند، برخی پیش از ارائه اثر، به خود سانسوری روی میآورند. چنین پدیدهای بیشک باعث نزول سطح اندیشمندی جامعه میشود، جامعه ساکن و خمود و بی حس میشود و از یافتههای تازه هنرگرانش دور میماند و در این میانه نویسندگان و هنرمندان انگیزه آفرینش را از دست میدهند، زیرا اثر به دست مخاطب نمیرسد. با همه اینها باید گفت هیچ سدی وجود ندارد که بتواند جریان اندیشه و هنر را در طول تاریخ متوقف سازد و مانع تولد بارقه های جدیدی در ادبیات شود.
این نویسنده گفت: روزگاری دستگاه ویدئو هم در ایران جرم بود و عده ای آن را برای جامعه مضر می دانستند. درخت را آبی باید که جوان بماند و در هزاره سوم تنها جامعهای پویاست که اندیشمند و آگاه باشد و بخواند آن چه را میخواهد.
وی اظهار کرد: امروزه این سوال ذهن من و بسیاری را مشغول کرده است که با وجود شبکههای مجازی و فضاهای سایبری گسترده، اصولا ضرورتی برای ممیزی وجود ندارد و در این میان تلاش و نویدهای وزیر ارشاد که یگانه تصمیم گیرنده در این زمینه است، نتوانسته تحول مثبتی را ایجاد کند زیرا کشور ما دچار پیچیدگیهای سیاسی و تعدد مراکز تصمیمگیری است و این باعث شده که روند رو به رشد ادبیات و هنر ما دچار وقفه و بیاعتمادی در جامعه شود.
این نویسنده در پاسخ به این پرسش که « آیا در دولت گذشته کتابی جا مانده در اداره کتاب داشتید؟ در این دوره شرایط چگونه است؟»، گفت: مجموعه نمایش «زهور» در چاپ اول، روی واژهای از مقدمه نوشته زنده یاد استاد اکبر رادی انگشت گذاشته شد که با صلاح دید ایشان به «دنائت» تغییر یافت و منتشر شد.
از آریانفر دفتر شعرهایی با عنوان «جهانی ایمنتر از تبسمهای تو نیست»، «سهمی از همه ترانهها» و... و همچنین نمایشنامههایی با عنوان «دو روایت جامانده»، «نقل آخر»، «زهور» و... منتشر شده است. نخستین رمان او «رقص با طوفان» نام دارد. «بانوی مه» نیز رمان دیگری از این نویسنده است که از سوی نشر آموت به چاپ رسیده است.
نظر شما