یکشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۳۰
پیوند دو حوزه پزشکی و علوم انسانی در کتاب «خوانش بیماری در بستر اسطوره»

عبدالرضا ناصر مقدسی، مولف کتاب «خوانش بیماری در بستر اسطوره: مقدمه‌ای بر اسطوره درمانی» می‌گوید: ایده اصلی این کتاب دستیابی به خوانش بیماری از راه اسطوره است؛ این کتاب پیوند دو حوزه پزشکی و علوم انسانی را دنبال می‌کند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- کتاب «خوانش بیماری در بستر اسطوره» دربردارنده شش فصل با عناوین «فرهنگ و بیماری»، «انسان در ساحت اسطوره»، «انسان به مثابه رمز»، «انسان و فرآیند بیماری»، «گفت‌وگوهای سه‌گانه، خوانش بیماری در روایت‌های اسطوره‌ای» و جستار نهایی است. کتاب موضوع جدیدی را مورد بحث قرار می‌دهد که شاید برای بسیاری از ما مفهومی ناآشنا باشد. اینکه چگونه از راه اسطوره می‌توان به خوانشی جدید از اسطوره دست یافت؟ برای درک بهتر این موضوع و آشنایی با این کتاب بهتر آن دیدیم که به جای معرفی مختصر کتاب گفت‌‌وگویی با نویسنده آن داشته باشیم.
 
آقای مقدسی لطفا بگویید انگیزه تالیف این کتاب چه بوده است؟

این کتاب ایده جدیدی را دنبال می‌کند و پیوند دو حوزه پزشکی و علوم انسانی را نیز پیش رو دارد. از آنجایی که بنده پزشک متخصص مغز و اعصاب هستم و سال‌های متمادی بیماری ام اس را از جوانب مختلف مطالعه کرده و درباره آن پژوهش‌های متعددی را به انتشار رسانیده‌ام، در این اثر تلاش کرده‌ام تا بیماری ام اس را از دریچة اسطوره مورد مداقه قرار دهم و با بسط و گشایش برخی داده‌­های اسطوره‌شناختی امکان بازخوانی این بیماری را در بستر  روایت‌های اسطوره‌ای فراهم کنم. از آنجا که  پیرامون بیماری ام اس و علت ابتلا به آن در کشور ما گفته‌ها و حواشی بسیار وجود دارد و ناآگاهانه علت مبتلا شدن به آن را به پدیده‌های ماورایی و غیر پزشکی مربوط می‌دانند و بیمار مبتلا به ام اس علاوه بر رنج بیماری با مشکلات مضاعفی در جامعه روبه‌رو است، تلاش کرده‌ام علت و چرایی این امر را پیگیری کنم. به راستی چه چیزی سبب می‌شود بیماری نام خاص و معنا داری به خود بگیرد و زدودن نام و برچسب از یک بیماری با چه چالش‌هایی روبه‌روست؟ این یکی از پرسش‌های اساسی کتاب است که هدف از تالیف آن را مشخص می‌کند و مطالب دیگر حول همین محور قرار گرفته‌اند. در واقع برای پاسخ گفتن به این پرسش باید به رابطه متقابل فرهنگ و بیماری بپردازیم. چگونه و بر اساس چه پارامترهایی فرهنگ با دادن نام خاص به یک بیماری آن را به سمت و سوی دیگری هدایت می‌کند و چرا برای درمان بیماری‌ها با اصول پزشکی مدرن ما نیازمند نامگذاری بیماری‌ها و تعیین حدود و مشخصات برای آنها هستیم.
 
 اسطوره درمانی چه سابقه‌ای در جهان دارد و در ایران از چه زمانی مورد توجه قرار گرفت؟

من در این کتاب به رستاخیز اسطوره و به کارگیری آن در جهان مدرن میاندیشم و اسطوره را یکی از پل‌هایی می‌دانم که می‌تواند میان ما با گذشته و فردا رابطه برقرار کند و عناصر انسانی علوم مختلف چه در حوزه‌های علوم پزشکی و علوم انسانی را بیشتر به هم نزدیک کند. شرط ایجاد چنین رابطه‌ای مسلما بازشناسی دقیق نظام‌های اسطوره‌ای و روشن کردن رازها و رمزهای پنهان آنهاست. در اثر جدید خود در این راه گام نهاده و تلاش کرده‌ام اسطوره را از دریچه‌ای دیگر و غیر معمول بنگرم. معمولا اسطوره ذیل تاریخ و ادبیات به‌عنوان عنصری مربوط به گذشته دانسته می‌شود و معرفی آن ما را به جهان پیشین باز می‌گرداند. اما نگاه من به شیوه‌ای دیگر است و به کاربرد اسطوره و بهره‌گیری از آن به مثابة ابزاری مفید و کارآمد می‌اندیشم.
 
 در تالیف این کتاب چه منابعی مورد استفاده قرار گرفته‌اند؟ آیا غیر از منابع مکتوب از منابع و شواهد دیگری نیز استفاده کرده‌اید؟

در این کتاب ضمن پژوهش‌های نظری گسترده دربارة رابطه بیماری و فرهنگ به پژوهش میدانی نیز پرداخته‌ام و از میان بیماران مبتلا به ام اس در ایران با 75 نفر از آنها مصاحبه کرده و از طریق پرسشنامه رویکرد این بیماران نسبت به بیماریشان را مورد مطالعه قرار داده‌ام. همچنین با انتخاب سه روایت اسطوره‌ای با بیماران مبتلا به ام اس وارد گفتگو شده و از این شیوه به درک بهتر و کامل‌تری از ام اس رسیده‌ام که تا حدودی نقایص رویکرد پوزیتویستی اصول پزشکی مدرن را می‌پوشاند و بیماران را در فهم و پذیرش و آمادگی برای درمان همه جانبه این بیماری کمک می‌کند. نویسنده کتاب تجربه طولانی در رویارویی با بیماری ام اس در ایران دارد و ترس و رویکرد محافظهکارانه درباره آن در ایران را "ام اس فوبیا" نامیده و عوامل فرهنگی موجد چنین رویکردی را مطالعه کرده است.
 
چه میزان اسطوره‌شناسی به شناخت ما نسبت به بیماری یاری می‌رساند؟

بينش و فهم ما نسبت به فرآيند بيماري تا حدودی به جهان‌بيني و نظام باورها و اعتقادات ما وابسته است. نوع جهان‌بيني و منطق هستي‌شناسانه، بيماري را ممكن است عاملي خارج از بدن و پيامد برخي منش‌ها و رفتارهاي انسان بداند يا آن را بخشي از هستي رواني و جسماني خود درك كند و بپذيرد. بديهي است كه نگرش‌هاي مختلف نسبت به منشا بروز و فرآيند شكل‌گيري بيماري، روند درمان را نيز متأثر خواهد كرد. افزون‌براين، طرز تلقي و بينش ما به فرآيند بيماري به ساختارهاي اجتماعي مرتبط است. شايد مهم‌ترين نقطة تلاقي نظام‌هاي درماني و فرهنگ به همين مقولة درك و استنباط ما از فرآيند بيماري بازمي‌گردد. بنابراين، توضيح و تشريح ديدگاه‌هاي مرتبط به بيماري مي‌تواند ميزان هدف‌مندي و موفقيت نظام سلامت و درمان مدرن در جوامع را پيش‌بيني كند.






نگاهی به کتاب «خوانش بیماری در بستر اسطوره»

فصل نخست: «فرهنگ و بیماری»

محتوای فصل نخست بحثی کلی و نظری است که به رابطه فرهنگ و بیماری می‌پردازد. غير از شناخت متعارفي كه از بيماري در حوزه‌هاي زيست‌شناسي و پزشكي وجود دارد، بيماري در چهارچوب‌هاي فرهنگي و نظام‌هاي معرفت‌شناسي نيز معنا و مفهوم يافته است. اين امر سبب شده كه تلقي ما از چيستي بيماري در هر جامعه‌اي متفاوت باشد. زيرا ساخت‌هاي فرهنگي جوامع در شيوه‌هاي رويارويي، شناخت و تشخيص بيماري‌ها مؤثر هستند. از سويي ديگر، زبان پزشكي نوين با استانداردهاي اقتدارگرايانه‌اش به ورود رويكردهاي متنوع فرهنگي به عرصه‌هاي علمي، كمتر روي خوش نشان داده است. چنين انقباض سخت‌گيرانه‌اي از موفقيت‌هاي رويكرد پوزيتيويستي پزشكي ناشي مي‌شود. اما از آنجاكه برخي ناكارآمدي‌هاي نظام سلامت و بهداشت در پيشگيري و درمان بيماري‌ها همچون نقطة ضعفي براي پزشكي نوين به‌شمار مي‌رود، لزوم و ضرورت ورود بحث‌هاي فرهنگي به چنين عرصه‌هايي اعتبار پيدا مي‌كند. در اين فصل به برخي از مداخله‌هاي فرهنگ با رويكردي هنري‌اسطوره‌اي به پزشكي نوين پرداخته می‌شود.

براي شروع اين مبحث به ويژگي زبان در ساختار پزشكي و مزايا و معايب آن اشاره شده است. در واقع، وقتي به اهميت زبان در پزشكي پي مي‌بريم مي‌بينيم زبان پزشكي، هويت، چيستي و كيستي بيمار را تعيين مي‌كند. اين زبان آنچه هستيم را از ما مي‌گيرد و فقط به ما نامي مي‌دهد كه با آن تعريف مي‌شويم. نامي كه تعيين‌كنندة جايگاه ما در نظام‌هاي اجتماعي نيز خواهد بود. نام‌هايي چون‌ آلزايمري، سرطاني، ايدزي، ام. اسي. و غيره ضمن مشخص‌كردن نوع بيماري افراد، هويت آنها را نيز در جامعه دستخوش تغيير مي‌كند. از سويي ديگر، جامعه در مواجهه با بيماري- با توجه به نامي كه بر ما نهاده شده ــ به استعاره‌پردازي مي‌پردازد و بيماري را خارج از كليت پاتولوژيك آن در نظر مي‌گيرد و براي وقوع آن به علت‌هاي فرهنگي و مسبب‌هاي فردي و اجتماعي روي مي‌آورد. استعاره‌پردازي پيرامون بيماري‌ها به قرباني‌شدن هرچه بيشتر بيمار مي‌انجامد.

فصل دوم: «انسان در ساحت اسطوره»

در فصل دوم به طور مستقيم اين پرسش را مطرح مي‌کند كه چگونه اسطوره مي‌تواند رابطة ميان بيمار و بيماري را در بستري فرهنگي بررسي كند و به درمان و نتيجة منطقي منتج شود؟ براي پاسخ به اين پرسش الزاماً تعريف اسطوره و كاركردهاي آن در جوامع مختلف مرور شده است. نتيجه‌اي كه از پژوهش‌هاي انسان‌شناسان و روان‌شناسان دربارة كاركرد اسطوره در جوامع به دست مي‌آيد، راه را براي تحقق  این پژوهش، يعني خوانش بيماري در بستر اسطوره هموار می‌کند. در واقع، نتايج پژوهش‌ها نشان مي‌دهد كه فرهنگ نه‌ فقط بر فعاليت‌هاي مغزي تأثير مي‌گذارد، بلكه ساختار مغزي انسان را نيز تغيير مي‌دهد. چنين نتايجي را مي‌توان در نگرش‌ها و پردازش‌هاي شناختي افراد نسبت به پديده‌هاي فردي و اجتماعي پي‌گرفت. براي گشودن و طرح اين مبحث به ناگزير به شيوه‌هاي تفكر و استدلال در جوامع ابتدايي تا پيشرفته نظري افكنده‌ايم.

تفكر اسطوره‌اي بخشي از عقلانيت امروزين است. اما پنهان‌شدن يا خاموش و غيرفعال‌شدن آن در هزارتوهاي استدلال‌هاي منطقي درك و ضرورت آن را توجيه‌ناپذير نشان مي‌دهد. بنابراين، اگر بتوان تفكر اسطوره‌اي را به‌عنوان يكي از راه‌هاي استدلال در ذهن انسان مدرن مجدداً فعال كرد، امكان دست‌يابي به جايگزيني براي شيوة تك‌بعدي استدلال تجربه‌گرايانه در جهان كنوني به دست مي‌آيد. هر چند، بر اساس داده‌هاي متعدد مي‌توان اسطوره را نيز نوعي تجربه از خودآگاهي بشر دانست؛ چه اسطوره و شكل‌هاي نمادين آن توسط مغز پردازش مي‌شوند. رابطة زبان و اسطوره نمونه‌اي گوياست كه نشان مي‌دهد، اسطوره يكي از عناصر زاياي فرهنگي‌تاريخي است كه با وجود خاموش يا پنهان‌ماندن در لايه‌هاي وجدان مدرن امكان پديداري مجدد آن وجود دارد.
 
فصل سوم: «انسان به مثابه رمز»

در فصل بعدی به يكي از مهم‌ترين شرايط ايجاب و كاربرد تفكر اسطوره‌اي توجه مي‌شود، كه به نظر مي‌رسد حلقه گمشده ميان تفكر و استدلال پيش‌منطقي با ادراك مدرن باشد، در واقع، بينش و نگرش انسان و آگاهي به هستي و جايگاه و كالبدش تعيين‌كنندة شيوة تفكر او نيز هست. در ذهنيت اسطوره‌اي وجود انسان و به‌ويژه كالبدش رمزگونه‌ تعريف مي‌شود. هرچند تفكر مدرن و دستاوردهاي فني جهان متأخر آگاهي انسان از خودش را دگرگون كرده و رمزهاي هستي‌شناختي او را گشوده است، اما هنوز هم براي انسان كنوني مسائلي وجود دارد كه ناشناخته باقي مانده‌اند و امكانات جهان مدرن توان گشايش آنها را ندارند. بنابراين، چه‌بسا طرح آنها در پارادايم اسطوره‌اي راه‌حل جايگزيني باشد كه به گسترش شناخت انسان از خود منجر شود. قرارگيري انسان در ساحت اسطوره به او اين امكان را مي‌دهد تا در هاله‌ا‌ي از رمز قرار گيرد. شرايط اين انتقال براي انسان آماده است، زيرا ذهنيت او پديده‌هاي پيرامون را طي هزاران سال به اين شيوه پردازش مي‌كرده است. همچنين، فراگيري در هالة رمز ضمن اينكه امكان تفكر به شيوه‌اي ديگر را بيشتر در دسترس قرار مي‌دهد، چهارچوبي كلي‌گرا و معناگرايانه براي تمامي پديده‌هاي رواني‌جسماني و اجتماعي‌فلسفي ايجاد مي‌كند كه افق‌هاي متنوعي را در گسترة ادراك و فهم انسان مي‌گشايد.
 
در اين فصل به اساطير و ادبيات ايران توجه شده و قابليت‌هاي آنها در رمزآلودكردن انسان و پيرامونش برشمرده شده است. نظام درماني مبتني‌ بر شمنيسم نيز بررسي شده و با استناد به پژوهش‌هاي انسان‌شناساني چون لوي استروس فرآيند درمان در سيستم اسطوره‌اي شمني مورد واكاوي قرار گرفته است تا نقش فرهنگ و گزاره‌هاي تاريخي‌اجتماعي در ثمربخشي به فعاليت‌هاي درمان مشخص شود. افزون‌ برا‌ين، اسطوره‌درماني به‌ويژه نمونه موردي آن، شمنيسم، كه در اينجا بيشتر به آن پرداخته شده، با شرايط و اصول روان‌شناختي مشابهت‌هاي متعددي دارد. لذا براي انسان كنوني قراگيري در فضاي اسطوره‌اي مي‌تواند كم‌وبيش شبيه حضور در ساحت روان‌شناسانه باشد. طرح و كاربرد شيوة «تصويرسازي» رابطة روان‌شناسي و اسطوره را تقويت مي‌كند. با استناد به پژوهش‌هاي صورت‌گرفته كارآيي اين شيوه در درمان و بهبود برخي بيماري‌ها به اثبات رسيده است. درواقع، سيستم تصويرسازي با تغيير معناي بيماري براي بيمار تصورات او را در جهت درمان هدايت مي‌كند و با القاي احساسات و ادراكات متعدد از جهان خارج، به بيمار امكانات تازه‌اي براي استدلال دربارة بيماري مي‌بخشد. تصويرسازي را مي‌توان صورت عملي كنشي دانست كه انسان به واسطة آن در هاله‌اي از رمز و راز قرار مي‌گيرد.

فصل چهارم: «انسان و فرآیند بیماری»

بنابراین در فصل چهارم به تدريج وارد پژوهش‌هاي ميداني تحقيق مي‌شويم. گام نخست براي خوانش بيماري از طريق اسطوره‌درماني، شناخت و بررسي نگرش بيماران درباره فرآيند بيماري است. لذا، پرسش‌نامه‌هاي طراحي‌شده كه نگرش بيماران نسبت به منشا و فرآيند بيماري را نشان مي‌دهند، مورد بررسي و تشريح قرار گرفته‌اند. از سويی ديگر، از آنجا كه پژوهش اسطوره‌درماني غالبا بر روي بيماران مبتلا به ام. اس. صورت گرفته است، جنبه‌هاي فرهنگي‌- اجتماعي اين بيماري نيز به اختصار بيان شده است.

فصل پنجم: «گفت‌وگوهای سه‌گانه، خوانش بیماری در روایت‌های اسطوره‌ای»

در فصل پنجم كه در واقع جريان اصلي اين پژوهش به‌شمار مي‌آيد، گفت‌وگوهايي با مضامين سه اسطورة معروف را با يك بيمار مبتلا به ام. اس. طراحي و هدايت شده و از خلال آن ايدة اصلي اين كتاب را كه همان دستيابي به خوانش بيماري از راه اسطوره است، پي‌ گرفته‌ شده است. ضمن گفت‌وگوها دريچه‌هاي تازه‌اي از قابليت‌ها و ظرفيت‌هاي اسطوره گشوده شده كه به تفسير‌ها و تحليل‌هاي بيشتر انجاميد. گفت‌وگوي نخست با غزل معروفي از حافظ آغاز شده كه در آن مضامين آنيميستي چند اسطوره به چشم مي‌خورد. اسطوره‌هاي ماخوذ از باورهاي آنيميستي از قدرت و كارآيي فراواني برخوردار بوده‌اند و به همين‌علت برخي از آنها تا روزگار مدرن و به اشكال مختلف به حيات اجتماعي خود ادامه داده‌اند. بنابراین اين گروه از اسطوره‌ها كه موضوع جاندار‌پنداري را بازنمايي مي‌كنند در ناخودآگاه انسان امروزي خاطره‌هاي بسياري را از روزگاران كهن همراه با تفكرات پيش‌منطقي به صورت رمزپردازانه حفظ كرده‌اند.

بازگشت به اين اسطوره‌ها، فعال‌كردن و گشايش رازها و رمزهاي انديشه‌هاي آنيميستي آن، به علت انس و همنشيني ذهن با عملكرد آنها چندان كار دشواري نيست. اما مقدمات ضروري اين كار، شناسايي آن گروه از روايت‌هاي اسطوره‌اي است كه پنداره‌هاي آنيميستي را در خود مستتر كرده‌اند. گام بعدي يافتن راه و روش مناسب براي كاربرد آنها در گفت‌وگوهايي است كه به درمان، نظارت و كنترل بيماري منتج مي‌شود. ادراك آدمي در پردازش مضامين اين روايت‌ها به‌شدت عرفان‌مآبانه و باطني است. چنين ادراكي مي‌تواند، خلاء نظام‌هاي سلامت و درمان و پزشكي مدرن را بپوشاند و امكان توجه به احساسات و تفكر بيمار، خارج از پارادايم رايج را فراهم سازد.

نتيجه گفت‌وگوي نخست نشان داد كه بايستي اسطوره‌اي رفتاري‌تر كه عليه بيماري سركشي مي‌كند، انتخاب شود. عصيان مده‌آ موضوع روايت دوم و گفت‌وگوي بعدي است. زيرا بيمار دلايل مشخصي براي شورش و طغيان دارد. بيماري مي‌تواند موجب نقص و حرمان شود و بيمار را از داشتن يك زندگي طبيعي محروم كند. اين محروميت عامل اصلي عصيان و طغيان محسوب مي‌شود. در گفت‌وگوي دوم، از بيمار انتظار داشتيم تا عليه بيماري خود بشورد و از زندگي و روزگار بنالد و ضمن مقصردانستن ديگران، به انتقام و سركشي فكر كند. اما همان‌طور كه خواهيم ديد، اين اتفاق نمي‌افتد. بيماري براي او به ‌مثابة واقعيتي است مسلم؛ واقعيتي كه علت وجودي آن به هيچ‌وجه تقصير او نيست. ناگزير به روايت اسطوره‌اي ديگري كه پيام آن سركشي و انتقام نيست، بلكه صلح و مداراست، پرداختيم.

اسطوره سياوش به عنوان آخرين روايت و موضوع گفتگو انتخاب شد. قابليت‌ها و پيام‌هاي متعالي اين اسطوره، انساني فراتر از غرايز را نشان مي‌دهد كه در بستر فرهنگ به مرزهاي فراانسانيت رسيده است. «انسان كامل» در روايت اسطوره‌اي سياوش هم خودآگاه است و هم پديده‌هاي پيرامون را به واسطة عقل و باطن درك مي‌كند. بنابراين، دستاورد اين پژوهش كه همانا خوانش بيماري در پارادايم فرهنگ و اسطوره است، از طريق بازخواني اين روايت به دست مي‌آيد. زيرا با اين اسطوره مي‌توان نوعي تجربة جاودانگي و يگانگي با هستي به دست آورد كه انسان را در برابر حوادث، بيماري و مرگ رويين‌تن مي‌كند. در واقع، تجربة عرفاني اسطورة سياوش ترس را كه از خاصيت‌هاي مرگ است، جدا مي‌كند و بدين‌ترتيب با بي‌اعتباركردن مرگ، حسّ جاودانگي و فناناپذيري را القا مي‌كند. در انتها، به تحليل شخصيت سياوش كه نمونة آرماني از انسان كامل است، پرداخته مي‌شود.

فصل ششم: جستار نهایی

در جستار نهايي به يافته‌هاي اين پژوهش نگاهي شده است. آيا راهي كه طي شده مي‌تواند، نويدبخش روش نويني در درمان باشد؟ بخش عمده‌اي از اين كتاب به اين موضوع اختصاص داده شده كه چگونه يك انسان مدرن مي‌تواند اسطوره‌اي فكر كند و آيا تفكر اسطوره‌اي اين توان را دارد كه نظريه‌اي عميق دربارة رابطة انسان و بيماري ارائه دهد؟ براي نيل بدين‌ منظور به ‌غير از ارائة مباحثي مفصل در باب اسطوره و هنر و به هدف كشف معبر‌هايي براي تعيين عواملي كه مي‌توان از آنها برای ساختن بستري براي اسطوره‌درماني استفاده كرد، دست به تحقيقي دربارة ادراك بيماران به مقولة بيماري و نيز درمان آن پرداخته شده است. نتايج حاصله را مي‌توان به ‌مثابة چهارچوبي تلقي ‌كرد كه بازتاب‌دهندة ادراك بيماران دربارة بيماري و شيوة درمان آن است.
 
کتاب «خوانش بیماری در بستر اسطوره: مقدمه‌ای  بر اسطوره درمانی» در 184 صفحه، شمارگان یک‌هزار نسخه و بهای 250000 ریال از سوی انتشارات فرهامه متشر شده و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها