چرا نوبل ادبیات هنوز به ایران نرسیده است؟/5
رسول یونان: نویسندگان پارهوقت نوبل نمیگیرند/پولدار میشویم به شرطی که قبول کنیم فقیریم!
رسول یونان شاعر و مترجم بر این باور است که تا نفهمیم فقیریم نمیتوانیم پولدار شویم. نویسندگان و شاعران ما پاره وقتند و به اصطلاح نویسندگان و شاعران روزهای تعطیلاند؛ یعنی به شکل حرفهای این کار را دنبال نمیکنند. این دو دلیل باعث شده که تاکنون جایزه نوبل ادبیات به شاعران و نویسندگان ایرانی نرسد.
وی افزود: مدام در روزنامهها میخوانیم که ماحصل 70 سال نویسندگی یک داستاننویس دو سه کتاب 64 صفحهای است یا شاعری تا 80 سالگی یک دو مجموعه شعر بیشتر چاپ نکرده است. بدیهی است این گونه نمیتوانیم به فکر دریافت جایزه نوبل ادبیات باشیم.
شاعر مجموعه شعر «روز بخیر محبوب من» ادامه داد: نویسندگان و شاعران ما به شکل مستمر نمینویسند. پیشتر هم در ایران وضع به همین منوال بود. ضربالمثلی وجود دارد که میگوید: «کم گوی و گزیده گوی چون دُر». هر وقت هم از نویسنده و شاعری میپرسیم چرا این قدر کم کاری همین مثل را به کار میبرد.
این شاعر توضیح داد: اگر هم شاعر و نویسندهای کمی جدیتر از بقیه کار میکند انگ «تولید انبوه» به آثار او میچسبانند و میگویند هر چه دل تنگش خواسته نوشته است اما از سوی دیگر اگر تا آخر عمرت تنها یک - دو کتاب بنویسی میگویند طرف نابغه است و اگر خدایی ناکرده سرش را گذاشت زمین و مُرد میگویند «خیلی حیف شد!»
مترجم کتاب «بنرجی چرا خودکشی کرد؟» اضافه کرد: اگر نگاهی به تاریخچه دریافت جایزه نوبل بیندازیم درخواهیم یافت که هیچ نویسنده و شاعر پاره وقتی این جایزه را به خانه نبرده است.
یونان گفت: ویلیام شکسپیر در قرن 16 میلادی نمایشنامههای فراوانی نوشت و این در حالی است که اغلب شاعران شناخته شده ایران صرفاً یک دیوان دارند. به قول «آدام اسمیت» اقتصاددان «تا نفهمیم فقیریم پولدار نخواهیم شد.»
شاعر مجموعه شعر «کنسرت در جهنم» یادآور شد: به موضوع ضرورت پرکاری هم نمیشود زیاد پرداخت. اگر در این مورد زیاد حرف بزنیم فردا در روزنامهها و سایتها علیهمان مقاله و یادداشت مینویسند و مدعی میشوند که فلان کتابشان به هزار جلد رمان و داستان کوتاه و شعر میارزد و دست آخر باید در برابر حرفهایشان جواب داشته باشید. معتقدم آنچه از گذشته برایمان به جای مانده است بیشتر به عقبماندگیهایمان دامن میزند، یعنی به نوعی تعبیرهای عقبمانده از پیشینه ادبیاتمان منجر میشود نه اینکه پیشرو باشیم و به پیشرو بودن بیندیشیم.
رسول یونان متولد 1348 است. نخستین دفتر شعر وی با نام «روز بخیر محبوب من» در سال 1377 منتشر شد.
«کلبهای در مزرعه برفی» (مجموعه داستان)، «روزهای چوبی» (ترجمه/ گزینه شعر جهان)، «گندمزار دور» (مجموعه نمایشنامه)، «کنسرت در جهنم» (مجموعه شعر)، «بنرجی چرا خودکشی کرد؟» (ترجمه/ رمان – شعر از ناظم حکمت)، «یک کاسه عسل» ( ترجمه/ گزینه شعر ناظم حکمت)، «فرشتهها» (مجموعه داستانهای مینیمال)، «تلگرافی که شبانه رسید» (ترجمه/ گزینه شعر ناظم حکمت)، «خیلی نگرانیم شما، لیلا را ندیدید» (رمان) و «بوی خوش تو» (ترجمه/ گزینه شعر آذربایجان) از آثار منتشر شده وی است.
پیشینه این سوژه در خبرگزاری کتاب:
گفتوگوی منصور اوجی، کیومرث منشی زاده، ویدا اسلامیه و یادداشت کاظم سادات اشکوری را در این باره بخوانید.
نظر شما