سه‌شنبه ۱۸ تیر ۱۳۸۷ - ۱۴:۱۹
حسن فرهنگی: مینی مال پاسخی به دغدغه خوانش نویسنده است

به عقیده «حسن فرهنگی» نويسنده‌هاي امروز به جاي دغدغه‌ حجم، دغدغه خوانش و تأويل دارند. در واقع با پيشرفت تكنولوژي، ‌خوانندگان نياز دارند تا بحث‌هاي معنايي و اخلاقي را به صورت كپسولي مصرف كنند و اين‌جاست كه ميني‌مال مطرح مي‌شود.

«حسن فرهنگی» داستان نویس در گفت و گو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در پاسخ به این سؤال که «چه ضرورتي باعث شد تا نويسندگان غرب به سمت ميني‌مال‌نويسي بروند؟» گفت: پس از ظهور فرماليست ها در روسيه و مطرح‌شدن بحث‌هاي زبان‌شناختي در غرب، ادبيات در زندگي انسان جايگاه رفيعي پيدا كرد. يعني ادبيات خود موضوعيت پيدا كرد كه بايد كالبدشكافي مي شد و در موردش حرف مي زدند . از همين رهگذر با ساختارشناسي داستان ها، ساختارهاي مختلف و جديدي تعريف شد كه داستان هاي ميني ماليستي نيز نتيجه ي اين تغيير رويكرد نسبت به ادبيات داستاني است.

وي افزود: اگر تا ديروز كليت داستاني مورد توجه بود، امروز اما اجزاي سازنده يك ساختار اهميت پيدا كرده است. ‌به تعبير «بودريار» هر عنصر بيروني به معناي يك نشانه است. در واقع اطراف ما مملو از نشانه هايي حامل قصه، ‌روايت و اسلوب‌هاي خاص روايتي است. تاويل و تفسير هر كدام از اين نشانه ها به روايتي ميني مال بدل مي شود. اين اتفاق در نهايت باعث گسست در نوع روايت و دلبستگي نداشتن مردم به روايت‌هاي طولاني و سرگرم‌كننده شده است.

با وجود گستردگي نشانه‌ها، اين موضوع مطرح مي‌شود كه مردم ديگر به سرگرمي از طريق ادبيات نيازي ندارند و ادبيات را مي‌خوانند تا از مفهوم استفاده و از نشانه ها رمزگشايي كنند. نزديك به دو سده مي‌شود كه ادبيات، به دليل تكثر نشانه‌ها، شكل و شمايل برخوردش با دنياي داستاني را از دست داده است. بشر تا ديروز بلافاصله با حوزه رئاليسم، ‌طبيعت و هستي ارتباط برقرار مي‌كرد و منتظر يك نويسنده بود تا اين‌ها را برايش بازگو كند. مدرنيته و به دنبالش،‌پست‌مدرنيسم و نيز پيشرفت بشر در حوزه‌هاي مختلف باعث شد ما همواره با نشانه‌ها مواجهه داشته باشيم و با امكان تاويل يك نشانه حرف هاي بسياري را براي مخاطب مطرح كرده باشيم. اميل زولا مي‌گويد:‌ «در پس هر بحث ادبي يك مسئله فلسفي نهفته است.» فلسفه نياز به اطناب ندارد. فشرده و سرد و خشك موضوع را مطرح مي كند. با وجود نشانه هاي فشرده كه نياز به خوانش جدي دارند در واقع امروز دنياي غرب به بحث‌هاي رئاليستي علاقه‌اي ندارد. 

او که معتقد است هرچه مباني معنايي و محتوايي داستان‌ها تغيير مي‌كند حجمش كمتر مي‌شود و پاورقي‌نويسي از مد مي‌افتد، افزود: نويسنده‌هاي امروز به جاي دغدغه‌ حجم، دغدغه خوانش و تأويل دارند. در واقع با پيشرفت تكنولوژي، ‌خوانندگان نياز دارند تا بحث‌هاي معنايي و اخلاقي را به صورت كپسول‌شده مصرف كنند(اما امكان خوانش و تاويل را نيز گشوده ببينند) و اين‌جاست كه ميني‌مال مطرح مي‌شود. ادبيات، گشوده به تأويل و گشوده به نقد است و انسان مي‌تواند در تنهايي سراغش برود؛ برعكس سينما. به همين دليل است كه حكومت‌هاي ديكتاتوري بيشترين هراس را از ادبيات داستاني دارند. 

نویسنده رمان «خاطرات عاشقانه يك گدا» به سؤال «آيا نويسندگان ايراني نيز به همين دلايل به ميني‌مال گرايش دارند؟» اینگونه پاسخ داد: ايران هرچند جزو كشورهاي جهان سوم يا در حال توسعه است ولي با همان كمبود وقت كشورهاي پيشرفته مواجه است و نشانه ها در اين كشور هم روز به روز رو به ازدياد است. «رولان بارت» مقاله‌اي دارد در مورد "تنبلي" كه در آن ميگويد: «يادم مي‌آيد در دوره‌هايي مردم ساعت ها روي صندلي‌هاي اسكاتلندي مي‌نشستند و تاب مي خوردند و به رفت‌ وآمدها نگاه مي‌كردند.» امروز اين فرصت نه تنها در اروپا كه در ايران هم وجود ندارد، در اين كشور نيز همانند غرب هم كبود زمان و هم گسترش و در عين حال بر خلاف غرب گسست نشانه ها وجود ژانري به نام هنر ميني مال را اجتناب ناپذير مي كند. اما ظهور ميني‌مال به اين معنا نيست كه اين ژانر ادبي استمرار خواهد داشت و جاي رمان را خواهد گرفت. نويسنده‌ها مدتي به اين قالب متوسل مي‌شوند و مي نويسند اما هرگز ژانر قالب نخواهد بود. اما كوتاه نويسي به يقين ژانر قالب خواهد بود. از این پس شاهد ظهور رمان هاي كم حجم خواهيم بود. 

فرهنگی در تعریف مینی مال گفت: رابرت براونينگ گفته است "كم هم زياد است" و اين گفته مدت هاست كه مبناي مينيمال نويس هاست. فشردگي و ايجاز و نگاه خشك، ابژكتيو و واقعي به هستي را از مشخصات ميني ماليستي دانسته اند، اما در بحث ساختارشناسانه اين نوع داستان بايد توجه كرد كه در نوع غربي مي گويند يك داستان ميني‌مال داستاني است كه حداقل داراي دو واقعه و حداكثر داراي چهار واقعه باشد. در اين حالت است كه ميني‌مال از طرح بودن خلاص پيدا مي كند. به عنوان مثال: «علي با همسرش تصادف كرد و هر دو مردند» يك طرح است، اما «علي با همسرش تصادف كرد و زنش نجات پيدا كرد و وقتي از ماشين بيرون آمد با ماشين ديگري تصادف كرد و مرد» ميني‌مال است. ميني‌مال به مقدمه نيازي ندارد و از همان ابتدا بايد مخاطب را وارد واقعه و به سرعت شخصيت‌هايش را معرفي كند و بلافاصله پس از مطرح كردن تم داستان و پيرفت آن، دست به گره‌گشايي بزند. 

او افزود: ما در ميني‌مال به بحران نياز نداريم. يك شعر خوب بايد نشانه هايی را مطرح كند كه امكان گره‌گشايي از آنها براي مخاطب وجود داشته باشد و خواننده را به فكر فرو ببرد؛ يك ميني‌مال خوب هم دقيقا بايد به همين شكل عمل كند. در داستان‌هاي ايران به اين قضيه دقت نمي‌شود. ميني‌مال ايراني در واقع غزل‌واره است كه در عين اين كه نشانه ها را وارد داستان مي كند خود نويسنده به رمزگشايي از آن مي پردازد و سعي مي كند در داستانش حرف بزند و همانند حكايت، نصيحت كند و در وحله آخر زيبايي غزلواره آن را نيز حفظ كرده باشد. 

«غرب يك دوره طولاني‌ رمان‌نويسي و داستان كوتاه را پشت سر گذاشت سپس به ميني‌مال روي آورد اما ما هنوز رمان را ـ به شكل شايسته ـ تجربه نكرده‌ايم. نظر شما چيست؟» پاسخ فرهنگی به این سإال این بود: نادر ابراهيمي در «عارفانه‌ها و صوفيانه‌ها»يش نوشته كه ما 5هزار سال سابقه داستان‌نويسي داشته‌ايم و منظور او حكاياتي است كه در طول ساليان بسيار با آنها مواجه بوده ايم. اگراين حكايت‌ها را با ميني‌مال تطبيق دهيم خواهيم ديد كه روح نويسنده‌هاي امروز به حكايت نويسي متمايل شده است؛ اما با مضامين شهري و امروزي. مي‌گويند رمان براي انسان‌هاي مسئله‌دار است. به عقيده من داستان‌هاي كوتاه يا كوتاهِ كوتاه نيز براي انسان‌هاي مسئله‌دار است. گاهي در ميني‌مال‌هاي ما انساني لحاظ نشده و مسئله انساني مطرح نمي شود و گسست نشانه ها و يا رمزگشايي از آنها مد نظر نويسنده نيست. براي همين اين داستان‌ها به شعر پهلو مي‌زند. 

خالق مجموعه داستان «ترساي شهريار» درباره این پیش فرض که روزي شعر به نفع داستان كنار می کشد، گفت که «مرگ يكي از حوزه‌هاي ادبي با مرگ بشر صورت مي‌گيرد» و تصریح کرد: در دنياي غرب گفته مي‌شد كه دوره مرگ رمان فرارسيده است؛ در حالي‌كه خيلي از انديشمندان آن‌جا ثابت كرده‌اند كه اين‌گونه نيست و رمان مي‌تواند ساختار فرم خود را عوض كند و به زيست خود ادامه دهد. شعر يك ژانر ادبي و ادبيات داستاني ژانري ديگر است كه از هم وام مي‌گيرند اما به نفع يكديگر كنار نمي روند. يكي از ابزارهاي شعر مدرن تمايل به سمت روايت است. براي ما كه مردم شاعري هستيم شعر جايگاه خود را دارد اما اين‌كه آيا ميني‌مال به يك ژانر جدي تبديل خواهدشد، به عقيده من نمي‌شود. اما مي‌تواند در زمان خاصي ايجاد لذت كند. 

فرهنگی نسبت به اين فرضيه كه روزي در ادبيات ميني‌مال يك نويسنده جدي مطرح شود، بدبين است و می گوید: اين ژانر اگر كوتاه بودگي را اصل قرار دهد امكان تحول را از خود مي گيرد و در جايگاه خود براي طرح يك سوال براي انسان مسئله دار مفيد واقع مي شود، اما هيچ وقت جرات دخالت در حوزه ي رمان را نخواهد داشت؛ چون رمان مضامين و تم داستان هاي ميني مال را پردازش مي كند و به صورت پديدارشناسي با رجعت به اصل موضوع و تاثير دخالت نشانه هاي مد نظر در داستان ميني مال در شكل گيري يك پديده آن را ماندگار مي كند، اما ميني مال امكان اين نوع ماندگاري را ندارد. اين ژانر مي تواند اندكي به حوزه شعر نزديك شود و با استناد به ساختار محكم، چينش استادانه واژگان و القاي معناي عميق مورد اقبال خوانندگان واقع شود تا آن را زمزمه كنند؛ همانند شعر، اما اجرايي كردن تم اصلي در داستان هاي ميني مال باز هم بايد توسط رمان صورت بگيرد. 

وي ادامه داد: داستان ميني مال مي تواند مشكل انسان مسئله دار را مطرح كند اما توان آن را ندارد كه براي آن مشكل راه حلي نشان داده يا رد مسئله را در پديدارها نشان دهد. از اين روي داستان هاي ميني مال به دلیل پرداختن به موضوعات انسان مسئله دار جدي است اما براي اينكه نمي تواند نگاه پديدارشناسي به موضوع مورد بحث داشته باشد و تحولي در خواننده ايجاد كند جدي نيست. يعني اين ژانر در عين جدي بودن، جدي نيست. 

حسن فرهنگی تا کنون رمان‌هاي «زن‌ها شبيه هم مي‌خندند»، «ليلي بهانه ناگزير»، «نويسنده نمي‌ميرد ادا در مي‌آورد» و «خاطرات عاشقانه يك گدا» و مجموعه داستان‌هاي «بدون تهمينه نامردم»، «ترساي شهريار» و «تنديس‌هاي بي‌قرار باران» را منتشر کرده است. این نویسنده همچنین سه مجموعه كتاب با نام‌هاي «از آسمون بارون مي‌ياد لي‌ليا»، «ليلي بهانه‌ ناگريز» و «در آغوش خدا گريه مي‌كرد و مي‌گفت نمير» را زیر چاپ دارد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط