فیروز آرش، عضو هیأت علمی دانشکده فیزیک دانشگاه تفرش، درباره ضرورت انتشار فصلنامههای نقد کتاب گفت: اگر نشریات نقد کتاب، نقدهای سودمند ارائه دهند و باعث افزایش کیفیت آثار و تشویق جامعه به خواندن بیشتر شود، انتشارشان به نفع فرهنگ خواهد بود.
وی افزود: نشریات را باید عموم جامعه بخوانند، نه اینکه برای یکسری آدمها و مکانهای خاص فرستاده شوند. درباره نشریات تخصصی نقد کتاب هم این قاعده صدق میکند. نشریهای سودمند است که با شمارگان گسترده منتشر و برای خرید عموم در دکه روزنامهفروشیها قرار گیرد و مردم آنرا خریداری و مطالعه کنند، در اینصورت انتشار آن سودمند است، اما متاسفانه مشکل اینجاست که جامعه کتابخوان و اهل مطالعه نداریم و عموم نیز با نشریات نقد کتاب آشنایی ندارند.
مؤلف کتاب «فیزیک یک(درسنامه مکانیک)» درباره وضعیت امروز نقد در جامعه گفت: نقد کتاب باید بهعنوان یک حرفه اصولی در جامعه وجود داشته باشد. نقد باید بیطرفانه و به موضوع کتاب مربوط باشد.
آرش ادامه داد: اصولا مردم ما خیلی نسبت به دانش حساسیت ندارند و دانشگرا نیستند. وقتی میتوان نقد نوشت که دانش گستردهای در زمینههای مختلف وجود داشته باشد. متاسفانه جامعه ما کتابخوان نیست و مردم ما با نگاه علمی آشنا نیستند. دانش ما نیز محدود است. مدرسان دانشگاهی 20 سال یک کتاب خاص را در دانشگاه تدریس میکنند، بنابراین چون دامنه اطلاعات آنها محدود مانده و کتابهای متنوعی را مطالعه و تدریس نکردهاند، نقد هم نمیتوانند بنویسند.
این عضو هیأت علمی دانشکده فیزیک دانشگاه تفرش، درباره موانع تقویت جریان نقد کتاب در کشور افزود: بسیاری از ما در نقد طوری رفتار میکنیم که به کسی برنخورد. برخی هم میترسند سخنی بگویند که به کسی بر بخورد و این به درستکاری و دقت نقد آسیب میرساند. از طرف دیگر نوشتن نقد اعتماد به نفس میخواهد. اگر ادعایی هم میکنیم باید توانایی اثبات ادعایمان را داشته باشیم.
وی اظهار کرد: مانع دیگری که در ارتباط با موضوع نقد میتوان به آن اشاره کرد، محدودیتهایی است که در بیان برخی انتقادها وجود دارد. اگر قرار است کتابی را نقد کنیم، باید اجازه انتشار آن هم داده شود. به اعتقاد من دستگاه اجرایی لازم است به عقلانیت جامعه اعتماد بیشتری داشته باشد.
مترجم کتاب «فیزیک ذرات» گفت: وقتی اعلام میشود که متوسط شمارگان کتاب در ایران 700 نسخه است، حداکثر 700 نفر میتوانند آنرا بخوانند و در محافل خاص درباره آن با هم بحث کنند در نتیجه نقدی شکل نخواهد گرفت. کتابی نقد میشود که خواننده بیشتر درگیر و ترغیب شود، ولی وقتی خوانندهای وجود ندارد، نقد هم معنی ندارد.
آرش ادامه داد: وضعیت نقد در زمینه کتابهای دانشگاهی با مشکلات بسیاری روبهروست. وقتی کتاب چاپ نمیشود و ترجمهها هم بسیار بد و بیسروته هستند، بنابراین خواندن این کتابها و متعاقب آن نقدشان بیمعنی است. مثلا در حوزه فیزیک کتاب «فیزیک هالیدی» 20 سال است که در دانشگاهها تدریس میشود و از این کتاب 10 ترجمه مختلف در کشور وجود دارد که هر یک دارای اشکالاتی است و نقدهایی به آنها وارد است. ترجمه فقط برگردان واژه از یک زبان به زبان دیگر نیست. مترجم باید با فرهنگ و شیوه اندیشیدن هر دو جامعه مقصد و مبدا آشنا باشد.
مؤلف کتاب «كيهانشناسی» درباره راهکارهای بهبود وضعیت نقد در کشور عنوان کرد: به نظر من باید اجازه داد هرکس هر کتابی میخواهد بنویسند، هر کتابی میخواهد نقد کند و هر کتابی میخواهد بخواند؛ در اینصورت است که وضعیت نشر کشور رونق مییابد و ممیزی فقط در مواردی که سودمند است، اِعمال شود و به جای ایرادات عقیدتی، آثار از نظر ویرایشی و نگارشی بررسی شوند.
نظر شما