یکشنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۴ - ۱۳:۱۷
بررسی کتاب «یکی‌ بود، یکی نبود» و یادمان کاظم متولی در شماره جدید ماهنامه مدیریت ارتباطات

شصت و پنجمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات با پرونده‌هایی در یادمان کاظم متولی استاد و مولف حوزه روابط عمومی و بررسی کتاب «یکی‌ بود، یکی نبود» که به تحلیل ارتباطی ـ اجتماعی پدیده مرتضی پاشایی می‌پردازد، منتشر شده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) شصت و پنجمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات با یادمانی از استاد کاظم متولی، پیشکسوت و مولف عرصه روابط‌عمومی که ماه گذشته دارفانی را وداع گفت، منتشر شد و به همین دلیل هم تیتر اصلی این شماره به «روابط‌عمومی ایران بدون متولی» اختصاص داشت. این شماره از ماهنامه مدیریت ارتباطات نیز با پرونده‌هایی شامل نگاه ما، روابط عمومی، یادمان، هنر و ارتباطات، کودک و رسانه و کتاب به پیشخان آمده است.

پاشایی؛ یکی بود، یکی نبود
پرونده کتاب این شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات زیر نظر ساره گودرزی با بررسی کتاب «یکی بود، یکی نبود» که تحلیل ارتباطی ـ اجتماعی پدیده مرتضی پاشایی را مد نظر قرار داده منتشر شده است. 

گزارشی از آیین رونمایی کتاب «یکی بود، یکی نبود» با عنوان «کتابی که خلأهای آکادمیک را پر می‌کند»، «یکی هست، یکی به اسم روزنامه‌نگار» نوشته احسان رضایی، دقایقی با اسماعیل رمضانی، نویسنده کتاب «یکی بود، یکی نبود»: «نسل فعال جامعه، رسانه را وادار به واکنش کرد»، نگاهی به کتاب «یکی بود، یکی نبود» با عنوان «تاریخ‌نگاری یک واقعه پس از رویداد» نوشته محمدرضا وحیدی و «درباره نشانه‌های یک دورخیز» نوشته روح‌الله رجایی عناوین پرونده کتاب این شماره از ماهنامه مدیریت ارتباطات است.

در بخشی از مطلب «یکی هست، یکی به اسم روزنامه‌نگار» می‌خوانیم: «روزنامه‌نگارها معمولاً نویسنده‌های خوبی می‌شوند. آنها در طول فعالیت حرفه‌ایشان یاد می‌گیرند که برای رقابت با سایر نشریات، باید مطالبشان را برای جمع وسیع‌تری از مخاطبان و به زبان ساده‌تر و درست‌تری بنویسند و البته این کار را هم در کمترین زمان ممکن و با بالاترین سرعتی که بلدند، انجام بدهند. برای همین است که بسیاری از نویسندگان بزرگ قرن بیستم، حداقل در دوره‌ای از عمرشان کار مطبوعات را تجربه کرده‌اند. تازگی کتابی منتشر شده با عنوان «همینگوی خبرنگار» که یادداشت‌ها و گزارش‌های زمان روزنامه‌نگاری همینگوی در جنگ جهانی و جنگ داخلی اسپانیا را می‌شود در آن خواند. قبلاً هم از نوشته‌های مارکز در دوران روزنامه‌نگاری‌اش چند کتاب درآمده بود که مهم‌ترینش «یادداشت‌های پنج‌ساله» بود که اتفاقاً گزارشی مربوط به ایران را هم شامل است.

یک گزارش مارکز درباره سقوط آلنده هم به‌صورت کتابی مستقل ترجمه و چاپ شده که خواندنش مو به تن آدم راست می‌کند به‌جز اینها،‌ در کتاب «تجربه‌های ماندگار در گزارش‌نویسی» هم می‌شود، گزارش‌هایی از نویسندگان معروف را خواند: گزارشی از چارلز دیکنز درباره اعدام با گیوتین، روایت ترور آبراهام لینکن از شاعر معروف والت ویتمن، گزاش مارک تواین از سفر به ترکیه قرن 19، روایت جک لندن از زلزله 1906 سانفرانسیسکو با عنوان «جای خالی سانفرانسیسکو» گزارشی از جنگ داخلی اسپانیا به قلم جورج اورول، تصویر جان اشتاین‌بک از استالینگراد پس از انقلاب اکتبر و... اینها همه را گفتم که توضیح بدهم چرا کتاب «یکی بود، یکی نبود» کتاب مهمی است. جوابش این است: چون این کتاب را یک روزنامه‌نگار نوشته است.

در شرایطی که اساتید جامعه‌شناسی جز یک نفرشان هیچ‌کدام دیگر هنوز تحلیلی از اتفاقات شکل‌گرفته پیرامون درگذشت پاشایی ندارند و در حالی که رسانه ملی، تازه بعد از 9 ماه در یک برنامه شبانه به پدیده مرگ مرتضی پاشایی می‌پردازد،‌ قاعدتاً جز روزنامه‌نگاران از کسی نمی‌شود توقع تولید گزارش و تحلیلی مفصل در این‌باره داشت. این، کاری است که اسماعیل رمضانی انجام داده و انصافاً هم در انجامش، موفق بوده. اسماعیل رمضانی، سالیان سال است که تجربه روزنامه‌نگاری اجتماعی دارد و آنطور که در مقدمه کتابش هم آورده، داستان کتابش هم از یک ماجرای مطبوعاتی یعنی تعویض جلد به دلیل خبر فوت مرتضی پاشایی شروع می‌شود. درواقع خود این کتاب هم حکم یک گزارش تحلیلی مفصل را دارد.» «درباره نشانه‌های یک دورخیز»

اما روح‌الله رجایی در یادداشت خود با عنوان «درباره نشانه‌های یک دورخیز» درباره نواقص این کتاب می‌نویسد: «یکی بود، یکی نبود مرتضی پاشایی، این برای یک کتاب نمی‌تواند اسم مناسبی باشد، حتی اگر عبارت «یک تحلیل اجتماعی‌ـ ارتباطی» را زیر عنوان اسم کتاب محسوب کنیم، باز هم نام انتخابی زیادی طولانی و دست‌کم از عرف کتاب‌های حوزه ارتباطات خارج است.

آنچه پیش روی ماست بیشتر یک مقاله بلند است که کمی «کش» آمده تا تبدیل به یک کتاب شود. نشان به اینکه فصل سوم که «پیوست»های کتاب باشد، 60 صفحه از 120 صفحه است. راستش را بخواهید، نویسنده کار خاصی هم نکرده است. یک جمع‌آوری ساده مجموعه گزارش‌های تصویری که حتماً کار پیچیده‌ای نیست.

فصل دوم کتاب با عنوان «از پدیده مرتضی پاشایی چه چیزی آموختیم» که با یک علامت سؤال در انتهایش همراه شده،‌ هرگز به این سؤال جواب نمی‌دهد، بلکه به‌نوعی تکرار برخی حرف‌های فصل اول درباره جوانمرگی، ویژگی‌های نسل جدید، مقایسه مرگ چند چهره با مرگ مرتضی پاشایی، دیدگاه هانیه توسلی درباره پاشایی و... است.»
 
یادمان کاظم متولی
در شصت‌وپنجمین شماره ماهنامه مدیریت‌ ارتباطات و در پرونده‌ای که به یادمان کاظم متولی اختصاص دارد، گفت‌وگوی مریم اسفندیاری با استاد کاظم متولی درباره نشریات تخصصی حوزه روابط‌عمومی درج شده است.

کودک و رسانه
این پرونده با مروری بر خودبازنمایی کودک در رسانه زیر نظر آرش گودرزی منتشر شده است. عناوین مطالب این پرونده شامل «داستان‌نویسی دانش‌آموزان برای دانش‌آموزان» نوشته اسماعیل همتی، مصاحبه با محسن سلیمانی درباره‌ ترجمه کتاب «آموزش داستان‌نویسی به دانش‌آموزان ابتدایی» با تیتر «در آموزش داستان‌نویسی به کودکان نباید چرخ را از نو اختراع کرد»، مصاحبه زهرا کبیری با بچه‌های برگزیده مسابقه تدوین کتاب دانش‌آموزی در کرج: «آنچه خود بچه‌ها از چاپ کتابشان می‌گویند»، «کودکان، تصویرگر آرزوهای کودکان» نوشته زهرا کبیری، گفت‌وگوی آرش گودرزی با سعید ناجی پیرامون فلسفه برای کودکان: «رسانه‌ها گوش شنوایی برای کودکان ندارند» و ... است.

شصت و پنجمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات به مدیر مسئولی امیرعباس تقی‌پور و سردبیری امیر لعلی به بهای 6 هزار تومان روانه کیوسک مطبوعات شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها