انتشارات سرمشق مجموعه 6 جلدی «مهارتهای زندگی برای دانشآموزان دبستان» نوشته سعید بینیاز و طیبه قادری را با تصویرگری سام سلماسی برای ششمیها منتشر کرد.
این مجموعه با هدف یاد دادن مهارتهایی مانند خلاقیت، خود شناسی، کنترل عصبانیت و تنفر و اندوه، اجتماعی بودن و توانایی حل مشکلات تولید شده است. نتیجه پژوهشهای روانشناسان هم نشان میدهد اگر بچهها این مهارتها را یاد بگیرند، در مقابل آسیبهای روانی واکسینه میشوند و در بزرگسالی افراد موفقتر و سالمتری خواهند شد.
در هر جلد از این مجموعه، که برای یک پایه از مقطع دبستان در نظر گرفته شده، 10 مهارت پایه زندگی آموزش داده شده است. این مهارتها بهترتیب عبارتند از: خودآگاهی، همدلی، ارتباط مؤثر، روابط بینفردی، مقابله با استرس، مقابله با هیجانهای منفی، تفکر خلاق، تفکر انتقادی، حل مسئله و تصمیمگیری. در هر 6 جلد، مهارتها به همین ترتیب آمدهاند و برای هر مهارت، یک بازی، یک تمرین و یک داستان طراحیشده تا هم آموختن مهارتها برای بچهها لذتبخش باشد و هم آنها را درگیر یادگیری کند.
نویسنده در ابتدای این مجموعه در بخشی با عنوان سخنی با والدین و مربیان نوشته است: «بازیها و تمرینهای این کتاب را اینجانب با اتکا به تجربه چندین ساله در حوزه آموزش مهارتهای زندگی، طراحی یا بومیسازی کردهام و داستانهای کتاب را یک نویسنده باتجربه و موفق که در کارنامه خود، کتاب پرفروش «ماجراهای خواندنی» را دارد، نوشته است. این همکاری باعث شده زبان کتاب، دلنشین و برای دانشآموزان هر پایه، شیرین باشد. این کتاب «خودبسنده» است و به شکلی نوشته شده که از مدارس کپری گرفته تا مدارس غیرانتفاعی کلانشهرها میتوانند با حداقل امکانات، آن را آموزش دهند...»
در چهارمین جلد از این مجموعه میخوانیم: « برگهای را که خانم معلم داده بود، به مادرم نشان دادم. روی آن نوشته بود: «من میتوانم...» و زیر آن، چند سطر نقطهچین...
گفتم: «من روی این نقطهچینها چه بنویسم؟ من چه کاری بلدم؟
هیچ کاری! خوش به حال میترا که میتواند مسئلههای ریاضی را در یک چشم به هم زدن حل کند. مینا میتواند شعرهای کتاب فارسی را بهسرعت حفظ کند و سر کلاس بخواند. فاطمه بلد است پیانو بنوازد. بیتا گلدوزی یاد گرفته و مریم چند جزء از قرآن را حفظ کرده است. اما من هیچکدام از این کارها را بلد نیستم.»
مادر گفت: «واقعاً به این نتیجه رسیدی که هیچ کاری از دستت برنمیآید؟!» در حالی که استکانهای چای را میشستم و آشپزخانه را تمیز میکردم، به پاسخ سؤال مادر فکر کردم.
برادرم گفت: «اگر از من میپرسیدند، حتماً میگفتم که میتوانم در یک بازی فوتبال، حداقل 5 تا گل بزنم!» گفتم: «من که فوتبال بلد نیستم. حتی در مسابقه دو، یا نفر آخر میشوم؛ یا یکی مانده به آخر!» برادرم گفت: «حالا غصه نخور. راستی، یادت باشد که قول دادهای یک کاردستی برای روز تولد دوستم درست کنی. هیچکس مثل تو نمیتواند کاردستیهای به این زیبایی درست کند.»...»
در بخشی از داستان لوبیای سحرآمیز از ششمین جلد این مجموعه نیز میخوانیم: «جلوی آینه ایستاده بودم و با خودم حرف میزدم. چند تا جوش جدید توی صورتم دیدم؛ امان از این جوشهای لعنتی! هیچجوری از بین نمیروند! مهمانی امشب را چهکار کنم؟ حتماً باز هم زنعمو میخواهد برای جوشهای من نسخه بپیچد و بگوید شکلات نخور، آبهندوانه بخور... و خلاصه کمکم دیگران هم وارد بحث شوند! کاش فقط همین بود! دایی حسن تا مرا میبیند، با خنده میگوید: «دختر! شدی مثل لوبیای سحرآمیز! انگار لحظه به لحظه قد میکشی! دقت کردی از مادر و پدرت هم بلندتر شدهای؟!» و باز هم همه به من نگاه میکنند و من خجالت میکشم.
به اتاقم رفتم و شلواری را که مامان تازه خریده بود، پوشیدم؛ این هم که برایم کوتاه شده... حالا چهکار کنم؟ برادر کوچکم تا مرا دید، خندید و گفت: «ساناز درازه!» با عصبانیت گفتم: «بیادب! این حرفها را از کجا یاد گرفتی؟!» گفت: «همه میگویند... همه بچههای فامیل!» بعد بهسرعت فرار کرد. واقعاً همه مرا مسخره میکنند؟! کاش میشد امشب به مهمانی نروم!...»
انتشارات سرمشق مجموعه 6 جلدی «مهارتهای زندگی برای دانشآموزان دبستان» را با شمارگان پنج هزار نسخه و قیمت 110 هزار ریال برای هر جلد منتشر کرده است.
نظر شما