مجموعه شعر «استخوانهایم عطر تو را گرفتهاند» سروده وحیدرضا سیاوشان از سوی انتشارات فصل پنجم به ویترین کتابفروشیها راه یافت.
«مسیح را به صلیب کشید»، «ساعت مچی را بستیم»، «دهانی ندادمت»، «فرقی نمیکرد»، «کدام انقلاب»، «ساعت 6 غروب»، «پارک کوچک محله ما»، «تلفن را برمیدارم»، «تور میشود آغوشم»، «براستی خدا»، «آرامشات مسیریست»، «نام تو را مینویسم»، «موهایت را که باز میکنی»، «نیستی»، «کویر»، «باشد یا نباشد»، «قدر یک دقیقه را»، «در مرزهای قلبمان»، «عشق»، «از باران متنفرم»، «قرار بود»، «درد غباری است»، «ناامدیم» و «تنها مایه عذاب کارگران است» نام برخی از شعرهای سپید این مجموعه است.
«پتک از دست قلب افتاد»، «با تو ام»، «دو هم سلول هستیم»، «پاکرد»، «در دنیا»، «1»، «باریدم»، «کودک»، «حواسم نبود نیستی»، «و صبحی که با تو آغاز میشود»، «و این باد»، «با دو جعبه بنفشه»، «نان»، «نبودنت»، «نمیخواست»، «هنوز گرم است»، «دیگر دریا»، «سربندی سبز»، «در هیچ توری نمیگنجی»، «پس از من»، «کوچک که بودم»، «بچهها را دیدهای»، «خرگوشها»، «همدیگر را ملاقات خواهیم کرد» نام دیگر شعرهای این مجموعه را شامل میشود.
در یکی از شعرهای این مجموعه میخوانیم:
«فرقی نمیکند
در کدام دوره بودیم
کدام عصر
یا با موبایل
و اگر نبود
یواشکی با تلفن خانه
و اگر نبود
با نامهای در صندوق پست
به دست چاپار
به پای کبوتر
و اگر همه اینها نبودند
از پشت کوههای زمستانی
به دود آتشی
در آسمان میگفتم
دوستت دارم»
در یکی دیگر از شعرهای این مجموعه آمده است:
«پارک کوچک محله ما
خانه سالمندان است
پیرمردها تخته بازی میکنند
گپ میزنند
تسبیح میچرخانند
کتاب میخوانند
اما
چهره همهشان
حسرت کودکی را دارد
که با دوچرخه از میانشان میگذرد»
مجموعه شعر «استخوانهایم عطر تو را گرفتهاند» سروده وحیدرضا سیاوشان در شمارگان 700 نسخه به قیمت 6 هزار تومان از سوی انتشارات فصل پنجم به چاپ رسیده است.
برای کسب اطلاعات بیشتر درباره این کتاب به لینک زیر مراجعه کنید:
نظر شما