مراسم بزرگداشت اومبرتو اکو برگزار شد
امامی: «اکو» همچنان بر بالای درخت زندگی نشسته است/ نگاهی به ابعاد شخصیت روزنامهنگارِ فیلسوفِ رماننویس
غلامرضا امامی در مراسم بزرگداشت اومبرتو اکو گفت که اکو تنها نویسنده نبود، بلکه یک روزنامهنگارِ فیلسوفِ رماننویس بود و این سه چهره متفاوت، در کنار هم باعث جهانی شدن او شد.
مشخصه بزرگ اکو انسانی اندیشیدن بود
غلامرضا امامی، در ابتدای این نشست اظهار کرد: علاقه ندارم درباره افرادی که از دنیا رفتهاند صحبت کنم چراکه در چنین مراسمی باید به تعریف از فرد مورد نظر بپردازم و کار به ستایش میرسد، اما وقتی از من دعوت شد تا درباره اکو حرف بزنم بدون کوچکترین بحثی قبول کردم. درباره اکو، کاری جز تعریف و تمجید نمیتوان کرد. خوشحالم که در کشورم ایران، چنین مراسمی برپا شد. اکو مردی است که انسان را دوست داشت و مشخصه بزرگ او انسانی اندیشیدن بود.
وی ادامه داد: درست است که اکو با کتاب «نام گل سرخ» در جهان مشهور شد اما در این فرصت محدود من به سه چهره ای که باعث جهانی شدن اکو شد، اشاره میکنم. سه چهرهای که نشاندهند، کثرت در عین وحدت اوست. در واقع باید گفت که مسئله امروز ما اکو نیست بلکه مسئله، «زندگی اکو» و درسهایی است که ما میتوانیم از آن بگیریم است.
این مترجم در تشریح ویژگیهای اکو گفت: به نظرم اکو مانند رنگینکمانی بود که زمین را به آسمان پیوند میداد و در روزهای سخت بارانی، باعث زیبا شدن و جذابیت آسمان و زمین شده بود.
وی افزود: چهر اول اکو مردی است که در جوانی به پافشاریهای پدر برای تحصیل در رشته حقوق توجه نکرد و به تحصیل در رشته فلسفه دانشگاه تورینو پرداخت. در جوانی رسالهای درباره یکی از قدیسان مسیحی مینویسد و بعد از چند ماه به استادی دانشگاه بولونیا میرسد، البته او در بسیاری از دانشگاههای بزرگ تدریس کرده و بیش از 30 دکترای افتخاری از دانشگاههای مطرح دنیا دارد. رشته اصلی او در تحصیلات تکمیلی نشانهشناسی بود.
امامی با اشاره به چهرههای متفاوت اکو و نقشهای متفاوت او اظهار کرد: اکو بنیانی نو آورد و در حوزه علمالجمال ارسطو، حرفهای تازهای زد. او بدون شک یکی از استادان بزرگ فلسفه و قرون وسطا بود که به نشانهشناسی بسیار اهمیت میداد و در این حوزه نظریههای فراوانی را مطرح کردهبود.
وی ادامه داد: نظرات اکو حادثهای بزرگ بود، چراکه سنگهای بسیاری را برداشت و مسائل زیادی را برای جهان روشن ساخت. او از معدود فیلسوفانی بود که با فلسفه شرق آشنایی داشت. به خوبی ابنسینا و خواجه نصیر را میشناخت و درباره مولانا مسائلی را مطرح میکرد. در واقع او علاوه بر تسلط بر 5 زبان زنده دنیا و زبان لاتین و یونانی، با سایر زبانها نیز به خوبی آشنا بود. حرفهایی که اکو در حوزه فلسفه بیان کرده، هنوز تازگی دارد و در بسیاری از دانشگاههای جهان تدریس و درباره آن بحث میشود. چهره اول اکو تا 45 سالگی برای مردم نخبه جهان مطرح بود.
مترجم کتاب «سه قصه» در توضیح چهره دوم اکو گفت: اکو بر اساس مطالعاتی که درباره قرون وسطا داشت، دست به کار شد و کتاب «نام گل سرخ» را منتشر کرد. جالب این است که خودش هم باور نمیکرد این کتاب بدرخشد. این کتاب تا امروز به 30 زبان ترجمه و بیش از 20 میلیون نسخه فروش داشته است. او علاقهای نداشت که مردم مطالعات و نظریههای علمیاش را فراموش کنند و تنها به این رمان بپردازند. به همین دلیل به شوخی میگفت که من استاد دانشگاه هستم و فقط یکشنبهها رمان مینویسم.
وی ادامه داد: در واقع چهره دوم اکو ادیب و داستاننویسی است که زبان را به چالش میکشد و از سادهنگاری فرار میکند. او پس از کتاب «نام گل سرخ»، چهار رمان دیگر هم نوشت که فضای همه آنها مربوط به گذشته است. آخرین کتاب او «نمره صفر است» بود که هنوز به فارسی ترجمه نشده است.
اکو، برلوسکونی را هیتلر زمانه نامیده بود
امامی با اشاره به مبارزات سیاسی اکو، اظهار کرد: اکو مبارزات سختی را با سیلویو برلوسکونی، نخستوزیر سابق ایتالیا داشت و او را هیتلر زمانه نامیده بود. به خاطر دارم که برلوسکونی در یک سخنرانی جنجالی اظهار کرد که ما همانطور که کومونیسم، فاشیسم و نودیسم را شکست دادیم، اسلام را هم شکست خواهیم داد. اکو به این صحبتها به شدت واکنش نشان داد و گفت که اسلام و فرهنگ اسلامی چیزی است که ما وامدار آن هستیم، اسلام دین بزرگی است که علمای آن علاوه بر دین، بر سایر علوم نیز مسلط هستند.
وی افزود: بعد از شکست برلوسکونی و آمدن نخستوزیر جدید، پیشنهاد وزارت علوم ایتالیا به وی داده شد اما او نپذیرفت چراکه او هیچ وقت دنبال قدرت و شهرت نبود و تنها به رفاه و آگاهی مردم فکر میکرد.
اکو قبل از اینکه یک فیلسوف یا نویسنده باشد، یک روزنامهنگار بود
این نویسنده در توضیح چهره سوم اکو گفت: چهره سوم اکو، روزنامهنگار بودن است؛ چهرهای که برای مردم ایتالیا بسیار مطرح است و اکثر آنها به یادداشتها و نظرات چندین ساله او عادت کردهاند. او از تمام اتفاقاتی که در دنیا رخ میداد اطلاع داشت و در روزنامههای ایتالیا درباره آن نظر میداد؛ برای مثال یک شخص ایرانی قصد ساختن مسجدی را در رم داشت که دولت ایتالیا با آن مخالفت میکرد، اما اکو در یادداشتی مطرح کرد که همه مردم دنیا حق داشتن مکانی برای عبادت را دارند و اگر ما اجازه ساختن مسجدی را در ایتالیا ندهیم بدون شک طالبان مدرن هستیم.
وی ادامه داد: اکو بارها درباره اسارت انسان در دنیای تکنولوژی صحبت کرده بود. او 6 رایانه شخصی داشت اما به اینترنت اعتقادی نداشت و معتقد بود که اینترنت باعث تنهایی میشود و انسان را به انزوا میکشد، بنابراین باید کاری کنیم که تکنولوژی در خدمت ما باشد نه برعکس. در واقع باید اینطور این بحث را به پایان ببرم که اکو قبل از اینکه یک فیلسوف یا نویسنده باشد، یک روزنامهنگار بود.
امامی در جمعبندی سه چهره متفاوت و تأثیرگذار اکو اظهار کرد: در صحبتهایم سه چهره متفاوت اکو را بیان کردم و باید گفت که این سه چهره در کنار یکدیگر باعث ماندگاری و جهانی شدن نام اکو شده است چراکه کمتر فیلسوفی را میشناسیم که روزنامهنگار باشد یا کمتر روزنامهنگاری را دیدهایم که فیلسوف باشد.
وی افزود: در قرنی که واژهها قدرت خود را از دست دادهاند، افرادی مانند اکو گنجینههایی ارزشمند برای جهان محسوب میشوند. اکو همیشه دنبال جهانی شادتر و آبادتر بود و به نظرم حتی مرگ را نیز به تمسخر گرفت. او مردی بود که به گفته خودش تنها در روزی که عمل جراحی داشت، دست به قلم نشد و در سایر روزها حتی وقتی در آسانسور بود نیز مینوشت.
اکو ایران و ایرانی را دوست داشت
این مترجم برجسته کشورمان در توضیح سفر اکو به ایران گفت: مجله چلچراغ ویژه نامهای را به مناسبت تولد اکو منتشر کرد. بعد از آن، طی صحبتهایی که با او داشتم، به شدت علاقهمند بود به ایران بیاید.
وی در پایان صحبتهایش اظهار کرد: اکو زنده است و مرگ برای او معنایی ندارد، چراکه در بالای درخت زندگی نشسته است. او صدایی است در دنیای بی صدایان. زمان و مکان را شکسته و با ما خداحافظی نمیکند، بلکه تا سالیان سال راه را به ما نشان میدهد.
اومبرتو اکو، نویسنده، ادیب و فیلسوف ایتالیایی در ساعات پایانی روز جمعه 19 فوریه برابر با سیام بهمنماه سال جاری درگذشت. وی یکی از مهمترین و پرکارترین اندیشمندان و روشنفکران دنیای معاصر به شمار میرفت و از جمله مهمترین زبانشناسان و نشانهشناسان ساختارگرا بود.
نظر شما