چهارشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۰
دوازده شاعر و نویسنده که بهار 95 از آن‌ها محروم است/از سپانلو تا ابوالحسن نجفی

در سال 1394، دوازده نویسنده و شاعر، از دنیای ما رخت بربستند. این اهالی ادب و فرهنگ، از این پس در آینه آثارشان زنده هستند.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- گونتر گراس، نویسنده آلمانی برنده نوبل ادبیات، محمدعلی سپانلو، شاعر، مترجم و منتقد ادبی، رضا دانشور، داستان‌نویس، احمد قاضی، مترجم و زبانشناس، فتح‌الله بی‌نیاز، داستان‌نویس و منتقد ادبی، کامران زمانی نعمت‌سرا، شاعر، رحیم معینی کرمانشاهی، شاعر و ترانه‌سرا، فرامرز سلیمانی، روزنامه‌نگار و ویراستار، مصطفی اسلامیه، مترجم و نمایشنامه‌نویس، ابوالحسن نجفی، مترجم و زبانشناس، اومبرتو اکو، فیلسوف و نویسنده، هارپرلی، داستان‌نویس، ادبایی بودند که در سال 94 درگذشتند.
 
گونتر گراس
گونتر گراس، نویسنده بزرگ آلمانی و برنده نوبل ادبیات 24 فروردین ماه 1394 از دنیا رفت. نویسنده‌ای که علیه صهیونیسم مبارزه کرد و دنیای سرمایه‌داری غرب را قبول نداشت. با مرگ گونتر گراس دیگر نمی‌توان به عنوان یک خبرنگار از او درباره «اسکار» (شخصیت نخست رمان زیبا و خواندنی «طبل حلبی») پرسید. دیگر باید با خواندن آثارش او را بررسی کرد.
 
اندیشه گونتر گراس، اندیشه‌ای ظریف‌نگر و سنجیده بود و زبان داستانی‌اش گیرا اما دشوار می‌نمود. این دشواری زبان، حتی در ترجمه فارسی آثارش (به قلم سروش حبیبی) مشخص است. نویسنده «موش و گربه» در «طبل حلبی» داستان زندگی «اسکار» و طبل حلبی کوچکش را برای ما به یادگار گذاشت. او پشت انبوهی از رمان‌ها و داستان‌ها نشسته است.
 
گونترگراس، رمان کوتاه «موش و گربه» را در سال 1961 به چاپ رساند و در سال 1963 «سال‌های سگی» را روانه‌ بازار کتاب کرد. این آثار که در کنار «طبل حلبی»، به ظهور نازیسم پرداخته‌اند، به عنوان «سه‌گانه‌ دانزینگ» معروف‌اند.
 
 
طبل حلبی (1959)، موش و گربه (1959)، سال‌های سگی (1963)، مجموعه اشعار (1971)، از دفتر خاطرات یک حلزون (1972)، کفچه ماهی (1977)، ماده‌موش (1986)، قرن من (1999)، بر گام خرچنگ (2002)، آخرین رقص (2003)، داستان‌های هانس کریستین آندرسن از دیدگاه گونتر گراس (2005) و  پوست کندن پیاز، از جمله آثار این نویسنده پرآوازه آلمانی به شمار می‌آیند.
 
محمدعلی سپانلو
شاعر پاییز و پیاده‌روها، شاعر «ترانه بولوار میرداماد» نیز در 21 اردیبهشت ماه از میانمان رخت بر بست. شاعری که او را به «شاعر تهران» می‌شناختیم. از محمدعلی سپانلو ده‌ها نقد در عرصه ادبیات‌داستانی به شکل کتاب و یادداشت منتشر شده است. او از فرانسه هم ترجمه می‌کرد. آثار آپولینر، بخشی از آثار گراهام گرین، یانیس ریتسوس، سن ژون پرس، هوراس مک کوی و بسیاری دیگر از چهره‌های ادبی دنیا به قلم شیوای او به مخاطبان معرفی شده‌است.
 
سپانلو را همچنین به عنوان شاعر «بیابان‌» و شاعر «خیابان» نیز می‌شناختند. او در شعرهای خیابانی به توصیف شهر تهران و زندگی در شهر می‌پردازد و در شعرهای بیابانی نیز مثلاً به 300 سال پیش بازمی‌گردد. در اصفهان دوران صفویه. شاعر «قایق‌سواری در تهران» در طول زندگی خود بیش از 60 کتاب به فرهنگ ایران اضافه کرد. «پاییز در بزرگراه»، «تعلق و تماشا»، «منظومه خانم زمان»، «آن‌ها به اسب‌ها شلیک می‌کنند»، «بازآفرینی واقعیت»، «در جست‌وجوی واقعیت» و «هزار و یک شعر» تنها بخش‌هایی از فعالیت پربار ادبی او به شمار می‌روند. سپانلو در 27 آبان 1319 در تهران متولد شد.  
 
رضا دانشور
رضا دانشور، نویسنده مهاجر مقیم آلمان نیز در خرداد ماه درگذشت. دانشور خالق آثاری چون «عاشورا عاشورا»، «کپرنشین‌ها»، «نماز میت» و «خسرو خوبان» بود و پس از درگذشتش کتاب «هی‌هی جبلی قم‌قم» از آثار او از سوی نشر چشمه منتشر شد و به چاپ دوم رسید.
 
پیش از انقلاب، مهم‌ترین موضوع داستان‌های دانشور کند و کاو در ذهن‌های درگیر عذابِ برخی زندانیان سیاسی شکنجه شده و تحقیر شده و دنیای خبرچین‌ها و وادادگان است.
 
حسن میرعابدینی، پژوهشگر ادبیات داستانی ایران می‌گوید: «توجه به مایه‌های جنون و جنایت و وهم‌های تحقیر‌شدنی که مکافات جنایت‌های خویش را پس می‌دهند، تأثیر داستایوسکی را بر رضا دانشور آشکار می‌کند. رضا دانشور با انتشار داستان «آنچه فردا بینی و پس فردا بینی و پسان فردا» خود را به جامعه ادبی ایران شناساند. این داستان نخستین بار در «بازآفرینی واقعیت» که گزیده‌ای بود از بهترین داستان‌های ایران به انتخاب محمدعلی سپانلو منتشر شد.
 
یکی از مشخصات آثار دانشور، خصوصا کارهای آخرش، تلاش برای خلق نوعی تازه از ادبیات مهاجرت و ادبیات جنگ است.
 
احمد قاضی
احمد قاضی مهابادی سردبیر چند نشریه بود و شماری از آثار ادبی را به کُردی ترجمه کرد.
 
احمد قاضی مهابادی متولد 1315 بود. «باقه بین»، «دستور زبان کُردی به دو زبان»، «جمع و اصلاح دیوان سیف القضات»، ترجمه «دیوانی سه یرو سه مه ره»، ترجمه «گیل‌گمش»، «کتک و مشک»، «نسل اژدها»، «دوقلوهای عجیب»، «کوهسار حقیقت»، «عصر غول‌ها»، «صدام و بحران خلیج»، «ژانی گه ل»، «کردستان بعد از جنگ خلیج فارس» و «خلاصه تاریخ کردستان» نام برخی از آثار تألیفی و ترجمه‌ای این روزنامه‌نگار و مترجم به شمار می‌رود.
 
فتح‌الله بی‌نیاز
فتح‌الله بی‌نیاز، داستان‌نویس و منتقد ادبی نیز در 12 مهر ماه درگذشت. نویسنده کتاب «دریاسالار بی‌دریا» فارغ‌التحصیل مهندسی برق از دانشگاه صنعتی شریف بود. در میان آثار ادبی فراوان او، تالیفاتی نیز در زمینه مهندسی برق به چشم می‌آید.
 
این منتقد با سابقه، علاوه بر حضور در جلسات نقد، تدریس داستان‌نویسی و نقد و مقاله‌های زیادی در زمینه نقد و مرور آثار داستانی ایرانی و خارجی، بیش از بیست رمان و مجموعه داستان نیز منتشر کرد. فتح‌الله بی‌نیاز در سال‌های پایانی زندگی، با وجود مشکلات جسمی، همچنان مصرانه به مرور تولیدات ادبی کشور می‌پرداخت و دور از هیاهوهای ژورنالیستی به نقد آثار نویسندگان جوان مشغول بود.
 
از رمان‌های این نویسنده مسجد سلیمانی می‌توان به «مکانی به وسعت هیچ»، «بعد از مرگ همچنان می‌میرم»، «حلقه نفوذناپذیر گرگ‌های خاکستری» و «ستیزه‌جوی دلتنگ» اشاره کرد.
 
فتح‌الله بی‌نیاز، نویسنده و منتقد ادبی، که سال‌ها در مطبوعات با نام مستعار نقد ادبی می‌نوشت، در 67 سالگی از دنیا رفت.
علیرضا زرگر، دبیر جایزه مهرگان ادب، در آستانه نخستین بهار بعد از مرگ بی‌نیاز، در یادداشتی که در اختیار ایبنا گذاشت چنین نوشته‌است:
 
«در جلسات داوری جایزه مهرگان علم در حوزه محیط زیست بیشتر وقت‌ها بحث حفاظت از طبیعت ایران و گونه‌های رو به انقراض آن پیش می‌آید و دلواپسی‌ها برای چند و چون مراقبت از حیات وحش رو به انقراض و نوع رفتار ما انسان‌ها با آن‌ها زیاد است.
ما آدم‌ها اما چه می‌کنیم با گونه‌های رو به انقراض خودمان؟
چشم که به گستره علم و ادبیات و هنر امروز ایران می‌چرخانی، شماری از این انسان‌های نادر و رو به انقراض را می‌بینی؛ کنارت هستند، بعضی‌هاشان واقعاً نادرند، تکرار نمی‌شوند. از اندیشه و اخلاقشان باید به موقع و تا هستند تصویربرداری کرد. ذرات و سلول‌های جسم‌شان را باید به آزمایشگاه‌ها سپرد. به یاری کلونینگ و آخرین متد علمی باید شبیه‌سازی‌شان کرد. باید از قلم و عمل‌شان قلمه زد تا دوباره جوانه بزنند؛ شاید سرزمین ما به یمن نمونه‌های شبیه‌سازی شده آن‌ها رنگ و بوی دیگری بیابد.
در آستانه نوروز بیشتر به فکر باشیم، به فکر گونه‌های رو به انقراض.
زنده‌یاد فتح‌الله بی‌نیاز که مهرماه امسال از میان ما رفت، نمونه شاخصی از گونه‌های انسانی رو به انقراض بود. خوب نشناختیمش و قدرش را ندانستیم. کم حرف می‌زد، زیاد می‌خواند، تجربه زیسته فراوان داشت و دانش او عمیق و چندلایه بود. مهربان بود و صبور...
به دلیل صمیمیتی که در گفتارش بود و ارتباط خودمانی و نزدیکی که با جوان‌ها خصوصاً شهرستانی‌ها داشت، در سال‌های طولانی حضورش در داوری جایزه مهرگان ادب خیالمان را جمع بود که داستان و قلم نویسندگان جوان و گمنام در مهرگان ادب جایگاهی در خور و شایسته دارد. یادش به خیر.»
 

کامران زمانی نعمت‌سرا
کامران زمانی نعمت‌سرا، شارح ادبیات کلاسیک، 26 مهر ماه به دلیل حمله قلبی جان به جان آفرین تسلیم کرد.
 
این پژوهشگر، کارهای تحقیقی وسیعی در زمینه بیدل دهلوی انجام داده و تاکنون پنج جلد نخست کتاب «آینیه‌دار حیرت» او که قرار بود شرح کامل آثار بیدل باشد و در 60 جلد به چاپ برسد، راهی بازار کتاب شده است.
 
وی متولد 1342 و دبیر دبیرستان بود. از زمانی نعمت‌سرا کتاب‌های تحقیقی زیادی از جمله بر آثار مولوی و خاقانی به‌جا مانده است. در میان معاصران هم آثاری درباره مهدی اخوان ثالث، سهراب سپهری و فروغ فرخزاد نوشته بود. وی از شاگردان دکتر بهروز ثروتیان محسوب می‌شد.
 
«سایه‌های هنوز»، «آسیمه‌تر از خیال»، «از پلکان نیلی مشرق»(تاملی بر چند شعر سپهری)، «پ‍ی‍ال‍ه‌ ت‍ردی‍د»، «در کوچه‌های صبح»(تفسیر چند شعر فروغ فرخزاد)، «در م‍ح‍ف‍ل‌ ع‍زای‌ آی‍ن‍ه‌ه‍ا» (ن‍گ‍اه‍ی‌ ب‍ه‌ آث‍ار ف‍روغ‌ ف‍رخ‍زاد)، «ذره‌ای زان آفتاب»(نقد و شرح مشکلات مثنوی)، «صدای پر تنهایی»، «غمزه سحر»(شرح پاره‌ای از مشکلات خاقانی)، «قندیل آفتاب»، «کاسه گردان حسرت»، «نگاهی به آثار مهدی اخوان‌ثالث»، «هم کاسه‌ هیچ» و «آیینه‌دار حیرت»(شرح غزلیات بیدل) نام کتاب‌های کامران زمانی نعمت‌‌سرا است. 
 
رحیم معینی کرماشاهی
26 آبان ماه خبرگزاری‌ها این خبر را مخابره کردند: «رحیم معینی کرمانشاهی، شاعر و ترانه‌سرا به دلیل تنگی‌نفس و کهولت سن در 90 سالگی چهره در نقاب خاک کشید.»
 
معینی کرمانشاهی متولد 15 بهمن 1304 علاوه بر ترانه‌سرایی در زمینه نقاشی هم دستی داشت و در کارنامه او تجربه روزنامه‌نگاری در مطبوعات ایران نیز به چشم می‌خورد. «ای شمع بسوزید»، «فطرت»، «دوره تاریخ ایران» و «خورشید شب» نام برخی از کتاب‌های اوست.
 
معینی کرمانشاهی در عرصه شعر و شاعری تخلص «امید» را برگزید و ترانه‌های متعددی سرود. وی از سال 1341 به کار نقاشی پرداخت و در این راه پیشرفت کرد و تابلوهایی نیز به یادگار گذاشت که از جمله آنها تابلو «مسیح» را با کار سیاه قلم می‌توان ذکر کرد. بخشی از آثار او نیز در روزنامه سلحشوران غرب به چاپ رسید. «امید» شاعری توانا و خوش ذوق بود و ضمن سرودن شعر، چندی به تصنیف‌سازی پرداخت. تصانیف او که توسط خوانندگان رادیو خوانده می‌شد از شهرت به سزایی برخوردار شد.
 
همکاری او با علی‌ تجویدی، پرویز یاحقی و همایون خرم در تولید آثار موسیقایی از دیگر فعالیت‌های این هنرمند است.
 
فرامرز سلیمانی
دی ماه امسال دکتر فرامرز سلیمانی، شاعر و سردبیر مجله بین‌المللی «نوشتا» از دنیا رفت.
 
فرامرز سلیمانی در سال 1319 در ساری زاده شد. او تحصیلات مقدماتی خود را در مدارس هدایت، نواب، پهلوی و نمونه ساری به پایان برد، سپس به تهران آمد و در مدرسه هدف تهران تحصیل کرد.
 
وی دانش‌آموخته دانشگاه علوم پزشکی تهران است و دکترای تخصصی خود را از امریکا گرفته‌است. این شاعر تخصص خود را در رشته بی‌هوشی و جراحی زنان، زایمان و نازایی دریافت کرد. پیش از انقلاب او از جمله شاعرانی بود که در کنار پرویز اسلام‌پور (شاعر موج نو و شعر حجم)، احمدرضا چه‌کنی(شاعر موج نو و شعر حجم)، همایون تاج طباطبایی، مینا دستغیب، آذر مطلق‌فرد و مهین خدیوی در شعر ناب از آنان نام برده می‌شد.
 
فرامرز سلیمانی سردبیر انتشارات کتاب موج، سردبیر مجله بین‌المللی نوشتا و مدیر مسوول نامه IAMA، بولتن دوزبانه انجمن پزشکی ایرانی-امریکایی نیز بود.
 
او بیش از 60 عنوان کتاب و یک ‌هزار مقاله به زبان‌های فارسی، انگلیسی و دیگر زبان‌ها منتشر کرده‌ است.
 
مصطفی اسلامیه
مصطفی اسلامیه، مترجم و نمایشنامه‌نویس ایرانی، صبح یک‌شنبه (11 بهمن‌ماه) در سن 74 سالگی از دنیا رفت.
 
مصطفی اسلامیه، در زندگی حرفه‌ای خود از گفت‌وگو با مطبوعات دوری می‌کرد. به همین دلیل اطلاعات زیادی از زندگی وی در دسترس نیست. در زندگی‌نامه مختصر او می‌خوانیم: «مصطفی اسلامیه دیپلم خود را از مدرسه دارالفنون می‌گیرد. او در 19 سالگی هم‌زمان با ریاست سعید نفیسی به رادیو می‌رود و بیش‌تر از 12 ماه در استودیوی شماره 8 رادیوی ملی در کنار بیژن مفید به نقش‌خوانی رادیویی می‌پردازد. وی همچنین سال 1339 در روزنامه اطلاعات به روزنامه‌نگاری مشغول بوده است. اسلامیه در همان سال به استخدام انتشارات فرانکلین درمی‌آید و تحت نظارت نجف دریابندری به نمونه‌خوانی و همیاری در امور ترجمه این انتشارات کمک می‌کند.»
 
این نویسنده، متولد سال 1320 در تهران بود. «تاریخ هنر مدرن: نقاشی، پیکره‌سازی و معماری در قرن بیستم»، «تئاتر تجربی: از استانیسلاوسکی تا پیتر بروک»، «چهار نوشته درباره کوبیسم»، «میلیونر زاغه‌نشین» و «ب‍ال‍ت‍ازار و ب‍ل‍م‍ون‍دا» از ترجمه‌های او هستند. از او همچنین دو سرگذشت‌نامه از نیما یوشیج و دکتر محمد مصدق با نام‌های «به کجای این شب تیره» و «فولاد قلب» به جا مانده است. «رستم و سهراب»، «رض‍اخ‍ان م‍اک‍س‍ی‍م: ن‍م‍ای‍ش‍ن‍ام‍ه در ه‍ف‍ت پ‍رده» و «ماجرای شگفت‌انگیز دیوید نیوسام» هم از نمایشنامه‌های منتشرشده اسلامیه هستند.
 
همچنین «خورشید‌شاه» بازنوشته از متن کهن «سمک‌ عیار» و «ایبسن و استریندبرگ: نقد و تفسیر نمایشنامه‌نویسان نروژی و سوئدی» از دیگر آثار به‌جامانده از این نویسنده و مترجم‌اند.
 
ابوالحسن نجفی
«گل بی‌خار ادبیات ما» استاد ابوالحسن نجفی در دوم بهمن ماه به دلیل عفونت ریوی درگذشت. ابوالحسن نجفی یکی از بهترین مترجمان و زبانشناسان ایرانی بود. ترجمه‌های متعدد او از زبان فرانسه نشان از تسلط کامل او بر هر دو زبان مبدا و مقصد داشت. «شازده کوچولو» به قلم او به فارسی ترجمه شد و کتاب «غلط ننویسیم» نجفی در خانه هر فرهیخته ایرانی در دسترس است.
 
در مراسم تشییع پیکر ابوالحسن نجفی، قطب‌الدین صادقی، نصرالله پورجوادی، لیلی گلستان، اسدالله شعبانی، کامران فانی، فرهاد حسن‌زاده، شهاب مقربین، مهدی محقق، حجت‌الاسلام سیدمحمود دعایی، غلامعلی حداد عادل، محمدرضا شفیعی کدکنی، احمد سمیعی گیلانی، بهمن فرمان‌آرا و بسیاری از اصحاب قلم و رسانه حضور داشتند و دریغ از دست دادن این مترجم و زبانشناس بزرگ را اعلام کردند.
 
اومبرتو اکو
«امبرتو اكو»، نويسنده ايتاليايي و استاد نمادشناسي (Semiotics) در دانشگاه «بولگانا» 30 بهمن ماه در سن 84 سالگي بر اثر عارضه سرطان درگذشت. غلامرضا امامی در یادداشتی که به همین مناسبت به ایبنا ارسال کرد، نوشت: «نخستین بار، اومبرتو اکو را در بولونیا دیدم. در نمایشگاه جهانی کتاب بولونیا؛ قدیمی‌ترین نمایشگاه جهانی کتاب که قدمتی بیش از فرانکفورت دارد اما ویژه کتاب‌های کودکان و نوجوانان است. به او گفتم: آقای اکو، شما در ایران دوست‌داران فراوانی دارید و شیفتگان بسیاری مایلند به کشور ما بیایید...»
 
متن کامل یادداشت غلامرضا امامی را اینجا بخوانید
 
هارپرلی
یکم اسفند ماه نیز «هارپر لی» نویسنده کتاب «کشتن مرغ مقلد» از دنیا رفت.
 
«هارپر لی» نویسنده به‌نام آمریکایی در سال 1960 رمان «کشتن مرغ مقلد» را نوشت و برای این کتاب برنده جایزه «پولیتزر» شد. هر چند سال گذشته کتاب جدیدی با نام «برو نگهبانی بگمار» از وی منتشر شد که خوانندگان را به دلیل تضادش با کتاب قبلی شگفت‌زده کرد، اما، «کشتن مرغ مقلد»، همچنان یکی از بهترین رمان‌های دنیا و تک اثر شاخص هارپر لی است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها