مجموعه شعر «هیچکس مراقب سایهها نیست» سروده الینا نریمان با مقدمه احمدرضا احمدی از سوی نشر نیماژ روانه بازار نشر شد.
در مقدمه این کتاب به قلم احمدرضا احمدی آمده است: «امروز روزی از بهار است. خانمی زنگ آپارتمان را زد، داخل آمد. برایم دوا آورده بود و شعرهای چاپ نشدهاش. بعد از مدتها شعرهایی زلال و صاف و انبوه از حرمان اما در عمق، عشق به زندگی بود. خانم الینا نریمان باید باور کنید هر چه نوشتم حقیقت محض بود نه تعارف. شعر را ادامه بده با همین سادگی که مینویسی گول این بغرنجنویسان فلج را نخور که عمرشان از پاکنویس کردن به پایان میرسد. باید باور کنی من دروغ و ریاکاری را نمیشناسم، شاید برای همین است که در ۷۵ سالگی تنها و منزوی ماندهام. مهم نیست، مسابقه تمام شده است.»
این کتاب از ۶۴ شعر کوتاه و بلند تشکیل شده است که «در من آوازی زنانیست»، «جنگ»، «خونم میپاشد روی صورت خیابان»، «بند آمده بود آزادی»، «باید رأی میدادم به جای مادربزرگ»، «چادرش را بست دور کمرش»، «تنهایی کفشش را میپوشد»، «اخبار هواشناسی»، «تنهایی»، «صدا که نبود»، «با هر رج»، «بهای آزادی مرگ است»، «من زنی بودم»، «دهانم را باز میکنم»، «مرگ»، «زندگی»، «تو مرده بودی» و «باید برمیگشتم» نام برخی از شعرهای این کتاب است.
در پشت جلد این کتاب میخوانیم: «چادرش را بست دور کمرش/ راه افتاد با زنان روستا/ باغ به باغ/ دنبال بهار/ بهار! / بهار!/ دختری که از خانه فرار کرده بود»
در توضیح این کتاب باید گفت که اکثر شعرهای «هیچکس مراقب سایهها نیست» زبانی ساده و فضایی زنانه دارند. تصویرهای بکر و نو به شدت در این کتاب یافت میشود و شعرهای لایهدار اجتماعی در بین شعرهای زنانه و عاشقانه خودنمایی میکنند.
در یکی از شعرهای این کتاب با نام «آینهای» آمده است: «آینهای/ که تمام قد تو را نشان میداد/ شکست/ زمین پر از تو شد/ من عاشق کدام تکه از توام؟!»
مجموعه شعر «هیچ کس مراقب سایهها نیست» سروده الینا نریمان، در ۹۴ صفحه در قطع رقعی به بهای ۸ هزار تومان با شمارگان یک هزار و ۱۰۰ نسخه از سوی نشر نیماژ منتشر شده است.
برای کسب اطلاعات بیشتر درباره این کتاب به لینک زیر مراجعه کنید:
نظر شما