جمعه ۱۴ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۸:۳۰
باستانشناسی فرانسوی که نفت قصرشیرین را کشف کرد/ از «سفرنامه دمورگان» تا «بشریت قبل از تاریخ»

ژان ژاک دمورگان، باستانشناس فرانسوی دوبار به ایران سفر کرد و ضمن انجام کاوش‌های باستانشناسی به وجود نفت در قصرشیرین پی برد. دمورگان افزون بر انجام تحقیقات و حفاری‌های مختلف در ایران به‌ویژه شوش تالیفات بسیاری نیز از خود برجای گذاشت که مهمترین آنها «سفرنامه دمورگان»، «مطالعات جغرافیایی» و «بشریت قبل از تاریخ» است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- ژان ژاک دمورگان سوم ژوئن 1857 در هویوسون کوسون واقع در استان لوار وشر به دنیا آمد و در 1924 از دنیا رفت. وی عمری را در تحصیل و تحقیق گذراند. دومرگان پس از پایان تحصیلات خود تا آخرین لحظه‌های حیات به سفرهای علمی و تحقیقاتی پرداخت. نخستین مسافرت علمی وی بلافاصله بعد از ختم تحصیلات او بود که به انگلستان، بلژیک، آلمان، اتریش و اسکاندیناوی رفت و نتیجه آن دو کتاب «تحقیق درباره زمین‌های کرتاسه اسکاندیناوی» و «زمین‌شناسی بوهم» است. دمورگان پس از آن به کشورهایی همچون هند، مالاکا، قفقاز و چین سفر کرد تا اینکه در سال 1889 مأمور ایران شد و تا 1891 در ایران ماند. در همین سفر بود که پنج کتاب در 9 جلد درباره جغرافیا و زمین‌شناسی، باستانشناسی و زبان‌شناسی ایران نوشت که از آن میان دو جلد «مطالعات جغرافیایی» و یک جلد «زمین‌شناسی» مورد توجه پژوهشگران ایرانی قرار گرفت.

دمورگان؛ کاشف نفت در کوه‌های زاگرس

او بعد از اتمام تحقیقات خود در قفقاز در سال 1286 از سوی وزارت آموزش عمومی فرانسه رسما مامور شد به ایران بیاید تا در مورد موضوعات جغرافیایی، زمین‌شناسی، زبان‌شناسی و مردم‌شناسی تحقیق کند. او به تهران آمد و از آن‌جا به مازندران، گیلان و به تالش رفت تا گویش‌های ‌آن‌ها را مورد بررسی قرار دهد. او سپس برای مطالعات زمین‌شناسی و باستان‌شناسی به کردستان و لرستان رفت و نخستین کسی بود که در سال 1271 به وجود نفت در قصر شیرین در کوه‌های زاگرس پی برد. او ماموریت خود را برای دولت فرانسه کامل کرده بود و این ماموریت را از روی دوستی با دولت ایران انجام داد. در آغاز نه دولت ایران نه دولت فرانسه به آن توجهی نشان نداد، اما سر انجام در سال 1281 بهره‌برداری از نفت منطقه به سرپرستی ویلیام ناکس دارکی انگلیسی آغاز شد.

دمورگان به فرانسه بازگشت و برای انجام مأموریتی به مصر رفت و تا 1897 در آن کشور ماند و در سمت اداره باستانشناسی، تحقیقات و کشفیات مهمی درباره تمدن و تاریخ مصر فعالیت کرد. او در بازگشت به فرانسه تعداد زیادی شی را با خود به کشورش برد و بعضی از آن‌ها را به آتلیه سن ژرمن اهدا کرد. او 620 عکس، سه نقشه ایران، و نقشه‌ای کامل از شمال ایران و نقشه‌ای هم از کردستان تهیه کرد. دمورگان تصمیم داشت به ایران بازگردد و مطالعات خود را در بخش‌های جنوبی و شرقی ادامه دهد. اما در این زمان برای مدیریت موقت سازمان آثار باستانی مصر دعوت شد و از سال 1892 تا 5 سال بعد از آن در این مقام باقی ماند. در تمام این مدت علاقه شخصی دمورگان به دوران ماقبل تاریخ بود و می‌توان او را پدر باستان‌شناسی ماقبل ‌تاریخ مصر دانست.

تالیفات یک باستانشناس فرانسوی

وی بار دیگر در سال 1274 ه.ق به‌عنوان رئیس هیأت علمی به ایران آمد و بعد از عقد قرارداد با ناصرالدین شاه در شوش مستقر و به تحقیقات باستانشناسی ادامه داد. دمورگان داستان حمل اشیا عتیقه‌ای را که در شوش یافته و به فرانسه برده در جزوه بسیار مختصری منتشر کرد که در ایران با عنوان «سفرنامه دومرگان» منتشر شد. دومرگان در این سفر 11 سال یعنی تا 1908 در ایران ماند.

دومرگان از 1909 شروع به تألیف آثاری کرد که نتیجه و تبلور همه مطالعات قبلی اوست. از مهمترین آنها «اولین تمدن‌ها» و «درباره ملت‌ها» است. علاوه بر کتاب‌هایی که در فاصله 1917 تا 1921 درباره ترکیه و مشرق زمین نوشته به نظر می‌رسد از آخرین و مهمترین آثار او کتاب «بشریت قبل از تاریخ» و تحقیقات او درباره اصل و منشأ تمدن‌هاست.

آثار دومرگان دو دسته‌اند؛ یکی آنها که جنبه جمع‌آوری اسناد و مدارک را دارد، دسته دیگر آثاری است که برپایه اسناد و مدارک جمع‌آوری شده قبلی دومرگان تالیف شده است. کتاب «مطالعات جغرافیایی» از جمله آثار دسته اول است که پژوهشگران و جغرافیدانان بسیاری از مطالب آن سود جسته‌اند. در این گزارش به بخش‌هایی از این اثر ارزشمند اشاره می‌کنیم.
 
ایران کشوری با تهاجمات و مهاجرت‌های زیاد

دومرگان در مقدمه کتاب «مطالعات جغرافیایی» می‌نویسد: «منظور من از شناسانیدن نتایج مسافرتم به ایران، بیان مشقات و آلام و همچنین موانع و مشکلات بی‌شماری که من می‌بایستی برای بهتر هدایت کردن هیأتم از میان بردارم نیست. من در انتشارات خود از شرح ماجراهای شخصی چشم‌پوشی کامل خواهم کرد، و فقط از مسائل علمی و کشفیاتی بحث خواهم نمود که به من اجازه خواهند داد دوره جدیدی را در این مملکت که سابقا به زحمت معروف بود و من بنا به دعوت جناب آقای وزیر معارف در سپتامبر 1889 به معیت هیأت علمی بدانجا اعزام شده‌ام بی‌آغازم.»



وی درباره ساکنان ایران زمین می‌آورد: «به مانند تقریبا همه کشورهای آسیا، ایران، در خاک خود تهاجمات و مهاجرت‌های زیادی دیده است؛ بعضی به توسط اقوام، به صورت گروهی، مانند ایلات ترک اتفاق افتاده و چندسالی ادامه یافته است، بعضی دیگر به توسط گروه‌ها یا دسته‌های منزوی، مانند اسرائیلی‌ها، کلده‌ای‌ها که هرکدام جداگانه و بدون اغتشاش در وضع سیاسی مملکت پیش آمد کرده‌اند... امروز ایران شامل مردمی است که با وضوح بسیار به سه دسته بزرگ بشریت متمدن آریایی‌ها، تورانی‌ها و سامی‌ها مربوط می‌شوند.»

دومرگان با اشاره به گروه آریایی می‌نویسد: «به این خانواده به معنی دقیق کلمه کردها، لرها، افغان‌ها، مازندرانی‌ها، گیلکی، طالشی‌ها و بالاخره ارمنی‌ها ملحق می‌گردند. ایرانیانی که من بعدا خصائصشان را خواهم گفت، ساکن مرکز و جنوب فلات و در کوه‌های بندرعباس، در بوشهر و شیراز و اصفهان‌اند. در شمال رشته کناره‌ای ایران از سمت مازندران حد آنها را تشکیل می‌دهد؛ کوه‌های مشهد، آنها را از سمت ترکمنستان محدود می‌سازد و بین همدان و قزوین و آذربایجان مرز آنها با مرزهای تورانی اشتباه می‌شود. محقق است که این حدود قطعی نیستند و ایرانی‌ها در حالیکه حاکم و آقای سیاسی مملکت‌اند در تمام ایالات تشکیل مراکزی داده، مخصوصا به همین دلیل است که آنها را در شهرها می‌بینیم.»

مازندرانی صیادی ماهر و هیزم‌شکنی زبردست

دمورگان پس از برشمردن اقوام ایرانی و توضیح مختصر درباره هریک از آنها و همچنین ذکر تاریخ سرزمین ایران به جغرافیای شهرها و مناطق مختلف ایران می‌پردازد. در این بخش درباره مازندران می‌نویسد: «مازندران یا تبرستان منطقه‌ای است که بین سواحل خزر در شمال، ایالت استرباد در شرق، ایالت تهران و قزوین از جنوب، و گیلان از مغرب قرار گرفته است. مرزهای آن عبارتند از خط مصنوعی که از دریای خزر نزدیک گردمحله شروع شده به کوه‌های البرز می‌پیوندند: در جنوب حد تقسیم آب‌های رشته جبال اصلی،  و در مغرب رودخانه میان‌رود.»

او در بخش دیگری می‌نویسد: «در مرز مازندران و ایالت استراباد، در محل سابق هیرکانی‌ها، جنگل‌های بلند عالی و تحسین‌آمیزی، شاید هم زیباترین جنگل‌هایی که ممکن است بدون خروج از جاده بزرگ اصلی دید، وجود دارند، لیکن این جنگل‌های دره‌های کوچک وحشی که هرگز صدای تیشه هیزم‌شکن در آنجا شنیده نشده، هیچ‌اند.»

دمورگان درباره سکنه مازندران و اشتغال آنها می‌نویسد: «مازندرانی صیادی ماهر و هیزم‌شکنی بسیار زبردست است. او به کشاورزی پرداخته و بسیار پرتوان است. به جنگیدن علیه حیوانات خطرناک مانند ببر، خرس و خوک وحشی عادت دارد. سابقا با ترکمن‌ها  در جنگی دائمی بوده و شجاعتی در خود نگهداشته که در دیگر مناطق ایران کمیاب است.»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها