انتشار سه رساله درباره نظریههای هنر و شیوههای آن/ از آیکونولوژی و اسطورهکاوی تا اسطورهشناسیهای شخصی
«رسالهای در باب آیکونولوژی»، «رسالهای در باب اسطورهکاوی» و «رسالهای در باب اسطورهشناسیهای شخصی» عنوان سه کتابی است که به قلم بهروز عوضپور نوشته شده و از سوی انتشارات کتابآرایی ایرانی به چاپ رسیده است.
کمبود و فقدان چنین مکتوباتی که به رویکردها و روشهای خلق و نقد آثار ادبی-هنری به زبان فارسی بپردازند، در ایران به چشم میخورد چرا که وجه نظری هنر در فرهنگ ایرانی-اسلامی با اندکی اغماض اساساً از هر نوع صبغه و سابقهای بی بهره است، در حالی که بر ما روشن است که توجه در وجه نظری امور، نظریهپردازی، یا در یک کلمه «نظریه» در مفهوم عام آن، یکی از ضروریترین، حساسترین و در عین حال پیچیدهترین موضوعات بشری محسوب میشود و هر دانش و حتی هر بینشی برای اینکه استحکام و صلابت خویش را بیابد یا بشناساند نیاز به نظریه دارد.
توجه نظری به آثار هنری درست به اندازه خلق این آثار مهم بوده و در رقم خوردن سرنوشت «هنر» در عامترین تعریف آن در هر زمان و مکانی دست دارد. بنابراین به نظر میرسد پژوهش در رویکردهای نظری هنر و به تبع آن روشها و شیوههای آنها، هم به مفهوم ذاتی آن ضروری است هم اینکه جامعه ما در شرایط کنونی بدان نیازمند است. رسالههای مذکور در همین راستا به شناخت هر چه بیشتر و بهتر نظریههای هنر، رویکردها، روشها و شیوههای آنها میپردازند و بدین وسیله با پر کردن حفرهها و شکافهای حافظهی تاریخی ما در این باره، در پیشبرد هنر سهمی بسزا ایفا میکنند.
در هر کدام از این رسالهها یکی از رویکردهای نظری مهم در هنر و روشها و شیوههای آن مورد بررسی قرار میگیرد. همانطور که از نام رسالهها بر میآید، این سه رساله به صورت مجزا به آیکونولوژی، اسطورهکاوی و اسطورهشناسیهای شخصی میپردازند که با قلمی روان و به صورت نظاممند و روشمند اصول و اساس هر یک مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد.
رسالهای در باب آیکونولوژی
کتاب «رسالهای در باب آیکونولوژی» آیکونولوژی را هم به عنوان رویکرد و هم به عنوان روش تحقیق کیفی مورد بحث و بررسی قرار میدهد.
آیکونولوژی که از مهمترین رویکردهای نظری در حیطه هنر است، اساساً در پی تبیین آثار هنری بهویژه آثار هنری بصری به شکلی است که مخاطب عام و خاص به فهم کُنهِ این آثار نایل آمده و از این راه به برقراری رابطه با این اثر توانا شود. این رساله پس از یک پیشگفتار مختصر، ابتدا از طریق اتیمولوژی و در پی آن ترمینولوژی به تعریف آیکون و آیکونولوژی پرداخته و سپس در قالب قسمتی به نام روششناسی تمهیدات لازم برای یک متدولوژی دقیق را فراهم کرده و در نهایت به متدولوژی میپردازد که طی آن دقیقاً مشخص میکند که آیکونولوژی در حکم یک روش تحقیق کیفی به چه معناست و چگونه عمل میکند.
در ادامه در قسمتی به نام پیشینه تاریخی به بررسی سیر این روش در تاریخ پرداخته و برای هر برداشت متفاوت از آن مثالهایی چند ذکر میکند. سپس با آوردن یک نمونه کاربردی که توسط مولف انجام شده است، چگونگی به کار بردن این روش بار دیگر مورد اشاره قرار میگیرد و در انتها نیز به حدود توانمندیهای این روش و حد و مرز کاربری آن در حیطه هنر اشاره میشود. آشنایی با آیکونولوژی برای اهل هنر، بهویژه منتقدان آثار هنری، لازم و ضروری است چرا که در غیر این صورت رابطه لازم با اثر هنری برقرار نمیشود و در نتیجه قطع یقین در فهم آثار با مشکل مواجه خواهند شد.
رسالهای در باب اسطورهکاوی
کتاب «رسالهای در باب اسطورهکاوی» اسطورهکاوی را هم به عنوان رویکرد و هم به عنوان روش تحقیق کیفی مورد بحث و بررسی قرار میدهد.
اسطورهکاوی در حکم یک روش سعی دارد با شناسایی کوچکترین واحدهای معنادار از گفتمانهای اسطورهای در یک اثر ادبی و هنری از طرفی و بررسی روابط میان آنها با یکدیگر و نیز در میدانی گستردهتر به همراه تمامی متون اجتماعی، فرهنگی، تاریخی و از این دست از طرف دیگر، و از این راه بررسی بافت متشکل از تمامی متون موثر در خلق و حتی خوانش آن اثر نیز، به ساختاری طبیعی از اسطورهای کلان-یک سر اسطوره- در آن اثر دست یابد که با چند و چون زندگی شخصی مولف این اثر نیز به طور مستقیم در ارتباط بوده و از این بابت منتقد را در کشف اسرار مستتر در این اثر همراهی کرده و زمینه را برای نقد و تحلیل اساسیتر مهیا کند.
این رساله پس از یک پیشگفتار مختصر، ابتدا از طریق اتیمولوژی و در پی آن ترمینولوژی به تعریف اسطوره و اسطورهکاوی میپردازد و سپس در قالب قسمتی به نام روششناسی تمهیدات لازم برای یک متدولوژی دقیق را فراهم کرده و پس از آن به متدولوژی میپردازد که طی آن دقیقاً مشخص میکند که اسطورهکاوی در حکم یک روش تحقیق کیفی به چه معناست و چگونه عمل میکند.
در ادامه در قسمتی به نام پیشینه تاریخی به سیر این روش در تاریخ پرداخته و برای هر برداشت متفاوت از آن مثالهایی چند ذکر میکند و در انتها نیز به حدود توانمندیهای این روش و حد و مرز کاربری آن در حیطه هنر اشاره میشود. آشنایی با روش اسطورهکاوی برای اهل هنر، بهویژه منتقدان آثار هنری، لازم و ضروری است چرا که این روش اساساً در پی تبیین آثار ادبی و هنری به شکلی است که مخاطب عام و خاص به فهم کنه این آثار نایل آمده و از این راه به برقراری رابطه با اثر توانا شوند.
رسالهای در باب اسطورهشناسیهای شخصی
«رسالهای در باب اسطورهشناسیهای شخصی» در راستای تغییر پارادایم عصر حاضر از مدرنیته به پسامدرنیته و از میان رفتن مشروعیت آنچه که اصول و اساس هنر را در طی سه چهار سده گذشته تشکیل میداد، به گذار از مدرنیته و به تبع آن روایتهای کلان به پسامدرنیته و به تبع آن خردهروایتها میپردازد و این میان نقشی را که اسطورهها در این گذار ایفا کرده و به تقبل آن مجبور شدهاند تبیین میکند.
این رساله پس از یک پیشگفتار مختصر، ابتدا در قسمت «پسامدرنیته و پایان کلانروایتها» به یاری لیوتار به شکل عام آن به کلیت این گذار و به یاری دلوز و گتاری به شکل خاص آن به چند و چون این گذار در حیطهی ادب و هنر میپردازد. سپس در قسمت «اسطورهزدایی» با توجه به پیشینه تاریخی نوع و نحوه بهرهمندی از اسطوره در مفهوم عام آن در خلق آثار ادبی و هنری از دیرباز تاکنون به گذار از وضعیتی که در آن اسطورهها در حکم یکی از مهمترین روایتهای کلان محسوب میشدند به وضعیتی که در آن از اسطورهشناسیهای شخصی صحبت میشود، به تحلیل چرایی و چگونگی این امر میپردازد.
سپس در قسمت «اسطورهشناسیهای شخصی» به وضعیت کنونی اسطورهها در حیطهی ادب و هنر در دل پارادایم پسامدرنیته پرداخته میشود و چگونگی شکلگیری این نظریه مورد بررسی قرار میگیرد. در انتها نیز در قسمت «نمونههای کاربردی» به معرفی و بررسی آثاری چند درحیطه هنر که با توجه به این نظریه خلق شدهاند پرداخته شده است. این رساله به گونهای نظاممند و روشمند و با قلمی روان به تبیین چگونگی گذار از مدرنیته به پسامدرنیته و تاثیر آن در اسطوره و هنر پرداخته است و آخرین نظریات موجود در این زمینه را بیان میکند.
نظر شما