پس از انتشار موفقیتآمیز کتاب، پاورقی داستانی تلگرامی «پستچی» نوشته چیستا یثربی، دیگر نویسندگان هم به استفاده از این شیوه ترغیب شدند و روزبه معین هم پاورقیهای تلگرامیاش را کتاب میکند.
روزبه معین در توضیح چگونگی انتشار این کتاب گفت: نوشتن رمان «قهوه سرد آقای نویسنده» را از چند سال پیش شروع کردم و همزمان با نگارش آن، بخشهایی از داستان را در فضای مجازی منتشر کردم. خوشبختانه استقبال بسیار خوبی از این داستان شد و همین موضوع من را مصمم کرد تا به انتشار این کتاب بپردازم؛ به همین دلیل این کتاب را در اختیار ناشر قرار دادم اما بعد از مدتی با شرایطی که ناشر ایجاد کرد، تصمیم به تغییر ناشر گرفتم و این کتاب در حال حاضر برای انتشار در اختیار نشر نیماژ قرار گرفته است.
وی افزود: به نظرم ما باید از راهها نوین برای جذب مردم به کتاب و کتابخوانی استفاده کنیم؛ به همین دلیل سعی کردم باتوجه به علاقه جوانان به شبکههای مجازی از این شیوه استفاده کنم و خیلی خوشحالم که این کار جواب داد، آن هم در جامعهای که مردم علاقهای به کتاب و کتابخوانی ندارند.
این نویسنده جوان با اشاره به ویژگیهای کتابش اظهار کرد: رمان «قهوه سرد آقای نویسنده» تعداد بسیار زیادی شخصیت دارد که هر کدام از اینها دیدگاه متفاوتی دارند و با هم همسو نیستند؛ به همین دلیل مخاطب با مطالعه داستان به سرعت با یکی از این شخصیتها ارتباط برقرار میکند و به خواندن کتاب علاقهمند میشود.
وی ادامه داد: شخصیتهای این کتاب، من، شما و سایر افراد جامعه هستند که حرفهای دل ما را میزنند و این نیز دلیل دیگری است که مردم با این رمان راحت ارتباط برقرار میکنند. از طرفی داستانها ساده اما پرحرف بیان شدهاند و مخاطب میتواند برداشتهای متفاوتی داشته باشد.
معین با اشاره به موضوع داستان این رمان گفت: این کتاب به داستان زندگی یک روزنامهنگار و نویسنده میپردازد. داستان از یک خاطره از کودکی نویسنده آغاز میشود؛ زمانی که او عاشق دختری بود که 15 سال از خودش بزرگتر است. دختر هر روز برای آموزش پیانو به خانه همسایه این پسربچه که پیرزنی است میآید و پسر بچه به دلیل علاقه زیادش هر روز به سراغ دفترچه نتها میرود و نتها را جابهجا میکند.
وی افزود: از این خاطره رد میشویم، روزی مرد نویسنده به یک کنسرت میرود و در آن کنسرت بعد از 20 سال عشق دوران کودکی خود را میبیند. دختر قطعهای را تکنوازی میکند و آقای نویسنده متوجه میشود که این قطعه یکی از آن قطعاتی است که او در کودکی تغییر داده بوده است تا دختر دیرتر پیانو را یاد بگیرد. وقتی این آهنگ تمام میشود، نوازنده نام اثر را «وقتی پسربچه عاشق میشود» معرفی میکند و این شروع داستانهای عجیب و غریب آقای نویسنده است.
این نویسنده جوان در تشریح میزان تاثیر فضای مجازی در مطرح شدن نامش اظهار کرد: من سالهای سال مینوشتم اما کسی من را نمیشناخت اما دنیای اینترنت این فرصت را به من داد تا دیده شوم. البته این فضا علاوه بر فایده، بدیهایی نیز برای من داشت. برای مثال سه سال از شروع انتشار این داستانها در فضای مجازی میگذرد و در این مدت عده زیادی از سوژههای داستانهای این رمان استفاده کردند و من هیچ راهی برای اثبات آن نداشتم.
وی با اشاره به زمان انتشار این کتاب گفت: پروسه انتشار این کتاب در حال پیگیری است و انشالله رمان تا پایان سال منتشر خواهد شد و در اختیار مخاطبان قرار خواهد گرفت.
نظر شما