والاس لایان خاطراتش را در کتاب «انگلیسیها، عربها، کردها» پس از بازنشستگی به شکل پنهانی نوشت. وی قصد انتشار فوری آن را نداشت، بیشتر به این علت که از کسانی نوشته بود که هنوز در قید حیات بودند.
در دیباچه کتاب و با اشاره به شخصیت راوی خاطرات آمده است: «والاس لایان از پایان جنگ با امپراتوری عثمانی در 1918 تا پایان جنگ جهانی دوم در عراق صاحبمنصب بود. پس از خدمت در فرانسه، افسری از یگان مرزی 52م سیک بود که در 1917.م به عراق اعزام شد تا با نیروی هند و انگلیس که فتح بینالنهرین را در 1918 تکمیل کرد، همکاری کند. از این رو در اواخر 1918 که دولت غیرنظامی عراق نیاز فوری به مدیرانی با پیشینه غیرنظامی داشت در عراق بود، او را به کردستان فرستادند و بیشتر 26 سال بعد را آنجا گذراند.»(ص2)
در همین صفحات در رابطه با کم و کیف خاطرات صاحبمنصب انگلیسی میخوانیم: «لایان خاطراتش را پس از بازنشستگی نوشت، پنهانی و قصد انتشار فوری آنرا نداشت، بیشتر به این علت که از کسانی نوشته بود که هنوز در قید حیات بودند، با این حال به دخترش شیلا لایان که خاطرات را برای وی نوشت، گفت که امیدوار است روزی من، شوهر شیلا، آن را ویرایش و چاپ کنم، نامی بر آن نگذاشت؛ فقط روی جلدش نوشت «بویورون باخنز» (معنی آن تقریبا میشود بفرمایید نگاه کنید») بنابراین نام کتاب از من است و آگاهانه خواستهام کتاب سیسل ادموندز، کردها، ترکها و عربها» را تداعی کنم.»(ص2)
کتاب «انگلیسیها، عربها، کردها» در 330 صفحه، شمارگان یکهزار نسخه و دویست به بهای 25هزار و نهصد تومان از سوی نشر مرکز به چاپ رسیده است.
نظر شما