سرجان مکدونالد کینر، سیاح انگلیسی که در زمان قاجار و به همراه هیات سرجان ملکم به ایران آمد در سفرنامهای که از خود به جای گذاشت به بررسی شهرهای جنوب ایران همچون خوزستان و اهواز میپردازد.
او در این کتاب اطلاعاتی را که اعضای گوناگون سومین هیات زیرنظر مالکوم در ایران در 1810 به دست آورده بودند، گردآوری کرد.
اهواز؛ پایتخت زمستانی اشکانیان
کینر در سفرنامه خود با اشاره به شهر اهواز مینویسد: «اهواز در قدیم شهری بزرگ و آباد و پایتخت زمستانه اردوان آخرین پادشاه اشکانی و همچنین کرسینشین استانی به همین نام بوده است، ولی در حال حاضر از رونق افتاده و در حدود ششصد تا هفتصد نفر سکنه بیشتر ندارد، این شهر در 48 مایلی جنوب شوشتر در ساحل کارون بر روی خرابههای اهواز قدیم بنا گردیده است.
یکی از آثار قابل توجه اهواز قدیم باقی ماندههای یک پل و خرابههای یک قصر است که هنوز وجود دارد، بخشهایی از دیوار این عمارت هنوز سالم برجای مانده است. این دیوار در حدود 300 پا طول و تقریبا 14 تا 15 پا ارتفاع دارد. این دیوار با قطعات بزرگ سنگ بنا شده و طبق اندازهگیریهایی که انجام دادهام طول و بلندی اغلب این سنگها به 6 پا میرسد. این حصار در امتداد رودخانه احداث شده و ظاهرا به نظر میآید که آن محوطه را به صورت یک جزیره در درون خود جای داده است.
در دل بعضی از این صخرهها، غارها و زیرزمینهایی وجود دارد که احتمالا به وسیله سکنه اولیه این شهرستان ساخته شده که بعضی به شکل سرداب و برخی نیز به اندازه یک توبات در درون سنگها حفر شده است.
شهر کوچک سمانیه در کنارههای کارون در25 مایلی زیر اهواز قرار دارد و جمعیت آن در حدود 300 نفر میباشد. کمی پایینتر در امتداد کارون از دهکده سابله گذشتیم و به محلی رسیدیم که رودخانه به دو شعبه تقسیم میگردید و در همین نقطه بود که شیخ سلیمان موفق شده بود مسیر کاروان را تغییر دهد و آن را در یک کانال به طرف قپان به جریان بیندازد، او یک سد بسیار بزرگ به طول دویست یار بر روی کانال بنا نمود که تا چند نسل بعد، و تا محله دوم کریمخان به خوزستان پابرجای بود هنگامی که این سد ساخته شد سرزمینهای قپان روبه آبادانی گذاشت ولی پس از ویرانی این سد و برگشت آب کارون به مسیر قبلی، شهر قپان نیز از سکنه خالی شد تا جایی که یک تن در آن محل باقی نماند تا ساالروز تولد سردودمان شیوخ کعب را جشن بگیرد.»
رامهرمز از عجیبترین درههای ایران است
این سیاح انگلیسی درباره رامهرمز نیز مینویسد: «رامهرمز یکی از عجیبترین درههای سرزمین ایران است. طول این دره در حدود15 فرسخ و عرض آن بین 6 تا هفت مایل میباشد، رودخانه جراحی از مشرق وارد مرکز این دره میگردد.
این رودخانه هنگامی که از کوه سرازیر میگردد در 6 مایلی شرق رامهرمز با خورخان کنده تلاقی مینماید و پس از ادغام از میان تپههای کمارتفاع در کنار دره به طرف جنوب سرازیر میگردد در حال حاضر این سرزمین حاصلخیز به پنج تن از خوانین و سرکردگان محلی تعلق دارد که همه با هم دشمن و خصومت میورزند. یکی از این سرکردگان شیخ عربی است که در منتهیالیه غرب دره سکونت دارد و چهار تن دیگر که باهم برادرند ایرانی هستند و هرکدام در یک دره حاصلخیز صاحب قلعهای هستند و بهطور دائم احشام و غلات یکدیگر را غارت مینمایند.
با اینکه سکنه شهری و روستایی این منطقه زیر سلطه مستبدانه حکومت شوشترقرار دارد ولی احکام و فرامین او در بین عشایر کوچروی این منطقه به مورد اجرا گذاشته نمیشود. قبایل زیادی عربزبان و فارسیزبان در خوزستان سکونت دارند که بزرگترین قبایل عربزبان دو قبیله آلکثیر و بنی لام را تشکیل میدهند.»
رودخانههای خوزستان
کینر در ادامه به توصیف خوزستان میپردازد: «از چهار رودخانهای که سرزمین خوزستان را مشروب مینمایند، همانطوری که گفتهایم کارون از همه بزرگتر است. رودخانه آب زال نیز به بزرگی کارون است و این رودخانه دو سرچشمه دارد، یکی در کوهستانهای شوشتر نزدیک بروجرد و دیگری در ارتفاعات لرستان. این دو رشته در مسافتی سه روزه راه در شمال دزفول به هم تلاقی مینمایند و پس از عبور از کنار دیوار شهر دزفول و طی مسافتی در بندقیر به کارون میپیوندد. رودخانه سوم موسوم به کرخه یا رودخانه حویزه است که ترکها آن را قاراسو مینامند، این رودخانه با ادغام نهرهای متعددی از مناطق اردلان کردستان سرچشمه میگیرد و پس از عبور از دشت کرمانشاه در چهار مایلی بالای شهر، با رودخانهای به نام قاروز متصل میگردد و هشت فرسخ پایینتر با رودخانه دیگری به نام گاماسو ملحق میشود. رودخانه اخیرالذکر در نزدیکی نهاوند سرچشمه میگیرد و با فاصله سه مایل از بیستون عبور مینماید، رودخانه قاروز نیز پس از الحاق به رودخانههای درینور و هرسین به گاراسو ملحق میگردد.
کرخه در اینجا در بستری بزرگ به طرف خوزستان جریان پیدا میکند و پس از اتصال به نهرهای متعددی در چهار فرسخی خرمآباد و عبور از سمت غربی خرابههای شوش به طرف حویزه سرازیر میگردد و در بیست و دو مایلی قورنه به شط العرب میریزد.»
دزفول؛ شهری در میان دشتی زیبا
او ادامه میدهد: «شهر دزفول در 28 مایلی غرب شوشتر قرار دارد وجمعیت آن نیز به اندازه شوشتر تخمین زده میشود، این شهر در ساحل آب زال در میان دشتی زیبا واقع شده است تنها آثار برجسته دزفول پل زیبایی است که دارای 22 طاق میباشد این پل به وسیله شاپور، بر روی رودخانه آب زال بسته شده؛ این پل با قطعات بزرگ و سنگهایی که از اطراف دزفول حمل شده بنا گردیده در طاقنماهای بالای پل بهجای سنگ آجر بهکار برده شده است. طول این پل 450 ، و عرض آن 20، و ارتفاع آن حدود 20 گام میباشد.»
نظر شما