شنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۱۱:۲۵
چاپ مجموعه عکس رومین محتشم

​ کتاب «واقعیت تو تمام است»، مجموعه عکس رومین محتشم در نشر چشمه منتشر شد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «واقعیت تو تمام است»، دربرگیرنده‌ی ده‌ها قطعه عکس است. این به قیمت 35 هزارتومان عرضه شده است.
 
مهران مهاجر استاد  دانشگاه در مقدمه‌ی این مجموعه نوشته است: «به عکس‌های رومین محتشم که نگاه می‌کنم دلم تنگ می‌شود. دلم تنگ سال‌هایی می‌شود که در دانشکده با هم و با دیگر بروبچه‌ها گذراندیم و الان سه دهه از آن سال‌های می‌گذرد و دیگر چندان خبری از هم نداریم. و دلم تنگ تجربه‌ی صاف و سرراستِ عکاسی می‌شود که آن را هم انگار فراموش کرده‌ایم یا این‌که در این زمان و در این هنگامه چنین شکلی از تجربه از میان ما رخت برسته است ـ تجربه‌ای که استوار بر کشف‌وشهود است و شور و شیداییِ یافتن و دیدن، و نه متکی بر چارچوب‌های پیش‌اندیشیده‌ی صلب و سنجیده‌ی نظریه‌ها و گفتمان‌ها. بودن در دنیای عکس‌های رومین اندکی از این دلتنگی می‌کاهد. عکس‌های سیاه‌وسفید رومین محتشم در سنت عکاسی منظره جا می‌گیرند، اما راحت جاگیر نمی‌شوند. این کشمکش عکس‌های محتشم را سنتِ منظره صبغه‌ی شخصیِ عکاسیِ او را آشکار می‌کند. در این مجموعه عکس عمدتاً چشم‌اندازهای گسترده‌ای را می‌بینیم که با زاویه‌ی باز دوربین دیده شده‌اند. در این گستره‌ی بازِ نگاه، برجستگیِ جوهرِ نور و جلوه‌ی اغلب والا و پرشکوه آن در طبیعت، تأکیدِ باریک‌بینانه بر بازیِ سایه روشن و همسازی و هم‌آوازیِ خاکستری‌ها، همراهی و ناهمراهی و همسازی و ناهمسازیِ خطوطِ راست و مورب و منحنی، و جاگیریِ ساده اما نقش‌مندِ دوربین، حضوری معنادار دارند، و این معنا ماترکی است که عکاس از سنت عکاسی منظره به عکس‌های خود می‌آورد. اما او در چارچوب این معنا محدود نمی‌ماند، و همچون رهرویی تنها، روی مرزهای آن را ه می‌رود. در این راه تکه‌هایی نو می‌یابد و کشف می‌کند، و این تکه‌ها عناصرِ یکه‌ی چشم‌اندازهای عکاس می‌شوند و دنیای عکاس را می‌سازند. اما این عناصر چه هستند؟ این عناصر چیزها و درون‌مایه‌هایی‌اند که در عکس‌ها تکرار می‌شوند. عکاسِ رهرو در راهِ خود، کم خودرویی تک افتاده را نمی‌بیند، و کم سگی تنها را نظاره نمی‌کند، و کم خودِ راه را خالی و خلوت نمی‌یابد. عکاس در میانه‌ی کشاکش میان عناصرِ طبیعی (درخت و سگ و اسب و ...) و فرآورده‌های انسانیِ مدرن (خودرو، تیر برق، نیمکت و ...) راه می‌رود و ما را میان بی‌مکانی و بی‌زمانی و موقعیت‌‌مندی معلق نگاه می‌دارد. کشاکش میانِ این موقعیت‌مندی و شیوه‌ی جاده‌ای عکاس از یک سو، و بی‌مکانی و بی‌زمانی و سلوک رهروانه‌ی او از سوی دیگر ما را در فضایی واقعی اما غریب رها می‌کند. راه‌رفتن‌ها ما را از جایی به جای دیگر می‌برد و گونه‌ای روایت را وارد عکس‌ها می‌کند؛ روایتی که خطی نیست، گسسته و سیال است و همین ویژگی شاید ما را از دنیای عکاسی بیرون ببرد و به جهان ادبیات راه‌نمون کند. و البته هم حال و هوای عکس‌ها و هم منطقِ یاد شده در این جهان پهناور ادبی، شاید بیشتر یادآور ادبیات آمریکای لاتین و رئالیسم جادوییِ آن باشد؛ و در این گستره نیز بیشتر یادآور پهنه‌های خالی خوان رولفو و فضاهای مبهم کارلوس فوئنتس. انگار فضای این عکس‌ها حضور آدم‌های آن رمان‌ها را می‌طلبد؛ یا شاید دیری نگذشته باشد که آن آدم‌ها صحنه‌ی این عکس ها را ترک کرده‌اند. باری وام‌گیری عکاس از سنت ادبی، وام‌گیری‌ای منفعلانه نیست و عناصرِ این سنت در تاروپود و بافتارِ عکس‌ها تنیده شده‌اند بی‌آن‌که حضور خود را هوار بزنند. تکرار عناصر یاد شده در عکس‌ها ما را به سوی درون‌مایه‌ای محوری در چشم‌اندازهای محشتم راه‌نمون می‌کند: وانهادگی و پرت‌افتادگی و متروکگی. وانهادگیِ زمینِ بازی، متروکگِی اتاقک‌ها و کیوسک و آلاچیق‌ها، پرت‌افتادگی نیمکت و تیر چراغ‌برق، ستون فانوسِ بی‌چراغ، سفره‌ی میوه‌های افتاده از درخت، اتوبوسی با دیواره‌ای تبلیغاتی و گیرافتاده در کاروانسرایی متروکه، سنگ‌چینی در ناکجا، کپه‌ای پیچیده در نایلون، حتا تکه‌ای آسفالتِ تیره لمیده در میان آسفالتِ روشن‌ترِ راه، و حتا آن کوره‌مسیر نمکین که انگار در دریاچه غرق می‌شود. گرچه مکان همه‌ی این‌ها دریاچه‌ی زادبوم عکاس ـ دریاچه‌ی ارومیه ـ نیست اما آن هنگام که با تکرار پهنه‌ی گسترده‌ی سپیدی نمکین و البته تلخِ دریاچه روبه‌رو می‌شویم، انگار همه‌ی آن متروکگی و پرت‌افتادگی و وانهادگی در بستر دریاچه می‌نشینند، همه‌ی آن عناصر هم‌آواز اما در سکوتِ سنگین عکس‌ها، خشک آمدنِ دریاچه را خموشانه فریاد می‌زنند. شاید این عکس‌ها سوگ‌سرودی باشند برای دریاچه‌ی زادبوم.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها