مجله «پابلیشرز ویکلی» با کمک نویسندگان آفریقایی 9 کتاب مهم را از قاره «آفریقا» برگزید و به خوانندگان معرفی کرد.
«رسوایی» نوشته «جی. ام. کوئتزی»
در این کتاب استاد دانشگاه میانسالی، که علاقه خاصی به دوره رمانتیک ادبیات انگلیسی دارد، خود را در زندگی جدیدی مییابد که در آن نیازهایش به طور کامل برطرف میشود. اگرچه او از زندگی خود راضی است اما همواره به دنبال دستاوردهای بیشتر است. نویسنده در پی آن است به خواننده بگوید سرنوشت انسان با توجه به اعمال خود فرد شکل میگیرد و حتی یک فرد موجه در جامعه از این قاعده استثنا نیست.
«فصل شکوفههای قرمز» نوشته «ابوبکر ابراهیم»
داستان زیبا و غمانگیز خانوادهای که قربانی افراطیگری سیاسی و مذهبی میشوند. داستان بیوهای که پس از ارتباط با مردی خلافکار تلاش میکند او را از زندان و نابودی نجات دهد. در بخشی از داستان خواننده احساس میکند تلاش این بیوه برای دستیابی به رستگاری خود است و نه لزوماً نجات کسی که دوست دارد. وی در نهایت درمییابد در جامعهای که افراط سرلوحه آن است رستگاری وجود ندارد. در چنین جامعهای حتی عاشق شدن نیز جرم است.
«به دنیا آمدن» نوشته «مارجوری مکگوی»
داستان زنی جوان در «کنیا» که جامعه را به سرعت در حال تغییر و تحول مییابد. موج تغییرات همزمان با استقلال کشور بیشتر میشود و شخصیت اصلی داستان در همین دوره به شهر میآید تا به همسرش بپیوندد. تضاد بین زندگی شهری و روستایی در ذهن این دو نمایان میشود. عدم قطعیتی که در ذهن زن داستان منعکس میشود نمایانگر تنشهای موجود در سرزمینش است. در این میان این زن علاقه زیادی به رسیدن به استقلال شخصی دارد و هیچکس حتی همسرش توان جلوگیری از این میل وی را ندارد.
«خوشههای گندم» نوشته «نوگاگی تیانگو»
کتابهای زیادی توسط این نویسنده کنیایی نگاشته شده است اما «خوشههای گندم» همچنان از اهمیت بیشتری برخوردار است. این کتاب موجب تعالی افکار فرد و درک بهتر استقلال کشور بوده است. داستان در فاصله ده روز تا استقلال کشور در سال 1963 رخ میدهد. با وجود پیغامهای سیاسی بسیاری که این اثر برای خواننده به همراه دارد، دچار شعارزدگی نمیشود. این کتاب بهترین اثر «تیانگو» به حساب میآید.
«خرمن جمجمه» نوشته «عبدالرحمن وابری»
«خرمن جمجمه» نگاهی ویژه به نسلکشی، که در سال 1994 در «رواندا» رخ داد و منجر به کشتار بیشتر از یک میلیون شد، دارد. «وابری»، نویسنده فرانسوی زبان به این منطقه سر میزند و کتابش در واقع سفری جذاب در قاره «آفریقا» است.
«جاز و خرما» نوشته «امانوئل دانگالا»
این مجموعه داستان کوتاه، که در «آفریقا» یک اثر کلاسیک نامیده میشود، در «آتلانیک» و بین «آفریقا» و «آمریکا» رخ میدهد. نویسنده با شنیدن موسیقی جاز آرامش مییابد و درباره مسائل گوناگونی چون تأثیر دیکتاتوری در کشور و دادگاههای مختلف برگزارشده در دهه 1960 سخن میگوید.
«همه چیز فرو میپاشد» نوشته «چینوا آچهبه»
مشاهده حضور هرساله این اثر در فهرست بهترینها ممکن است برای نویسندگان جدید آزاردهنده باشد. هرگاه نویسنده جدیدی مطرح میشود همه برای تمجید از وی میگویند «آچهبه» جدیدی ظهور کرده است. «تیانگو» اخیراً اعلام کرد هر سال این داستان را میخواند. با این حال هیچوقت برایش کهنه نمیشود. اینجاست که سخن «ازرا پوند» به ذهن میآید: «ادبیات خبری است که همیشه خبرساز باقی بماند.»
«جاده گرسنگی» نوشته «بن اوکری»
با وجود جو کنونی مخالفت علیه مهاجرت در دنیا-خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا و ظهور «ترامپ» در «آمریکا»- همه منتظرند تا ببینند «آبیکو»، شخصیت اصلی کتاب «اوکری» حاضر به مهاجرت از سفر معنوی خود به یک زندگی انسانی میشود یا خیر! «آبیکو» نماد انسانهایی است که باوری به مرزهای نژادی و جفرافیایی ندارند و معتقدند همه ملل توانایی زندگی در کنار هم را دارند.
«کمی بیتفاوتی» نوشته «صفی عطا»
داستان زنی 39 ساله و مدیری موفق در «لندن» که برای پنجمین سالگرد فوت پدرش به وطن بازمیگردد. بخش اعظمی از داستان حول محور حکایتهای مختلف میچرخد. در خانه مادر از او به خاطر بچهدار نشدن گله میکند و او از خلال اتفاقات زندگی خواهرانش سیستم پدرسالاری دوره بلوغش را به یاد میآورد.
نظر شما