علیرضا کمرهای، پژوهشگر تاریخ در نشست تخصصی «تاریخنگاری جنگ ایران و عراق» ضمن اشاره به لزوم توجه به ابعاد فرهنگی جنگ هشت ساله گفت: رخداد جنگ بهعنوان یک واقعه تاریخی است و هنوز جنگ با مناسبات امنیتی، سیاسی و عاطفی درگیر است.
کمرهای ضمن گرامیداشت یاد هادی نخعی و حسین اردستانی با اشاره به تفاوت «تاریخنگار» و «رویدادنگار» اظهار کرد: واقعنگار در متن واقعه حضور دارد، گزارش میکند و تاریخنگار شان بالاتری نسبت به واقعنگار دارد چراکه درباره واقعه، علل بروز و پیامدهای بروز واقعه مطالعه میکند؛ هرچند که گاهی بین این دو مفهوم خلط ایجاد میشود. محور این نشست «تاریخشناسی» است. تاریخشناسی به رویکردهای تاریخ پژوهشی در تاریخنگاری یا تاریخنگری جنگ به چند گونه وجود داشته است. نخستین تاملات در این زمینه از سوی سپاه صورت گرفته است و در نهایت در کتاب «تاریخنگری و تاریخنگاری جنگ ایران و عراق» به چاپ رسید.
وی ادامه داد: نحوه فهم تاریخ یک پدیده تاریخشناسی است؛ بنابراین تاریخ، تاریخ جنگ داریم. مقوله تاریخشناسی جنگ بر یک مفروض استوار است یعنی جنگ هشت ساله یک رویداد تاریخی است که نیازی به ثابتشدن ندارد؛ بهعبارت دیگر جنگ ایران و عراق یک رویداد تاریخی است البته تاریخیبودن و تاریخیشدن دو مفهوم متفاوت است.
کمرهای با تاکید بر رخداد جنگ بهعنوان یک واقعه تاریخی گفت: جنگ هنوز با مناسبات امنیتی، سیاسی و عاطفی درگیر است. بالاخره تاریخ، در معنای متن، امکان گفتن درباره رویدادها براساس آنچیزی است که موجود است. بهعبارت دیگر هیچگاه رویداد رخ داده در گذشته و سپری شده را ما با تمامت آن نمیتوانیم فهم کنیم. میتوانیم تصور هستیشناسی نسبت به آنداشته باشیم. آنچه به متن تبدیل میشود در واقع تحقق امکانات است.
این پژوهشگر تاریخ افزود: فهم تاریخی جنگ، اتفاق افتاده است؛ خوشبختانه در اوان طی سالهای 61 و 62 متوجه بودیم که با رویداد تاریخی سروکار داریم و تاخیر در این فهم اتفاق نیافتاد. راویان به معنای گردآورنده در سپاه پاسداران به ثبت و ضبط و ارایه گزارشها از جنگ پرداختند چرا و چگونه به موازات جنگ فهم تاریخیبودن را درک کردیم بسیار مهم است. اینکه ما چرا و چگونه به موازات جنگ به فهم تاریخی جنگ رسیدیم بسیار مهم است.
کمرهای درباره رویکرد تاریخنگاری ادامه داد: رویکردهای تاریخشناسی جنگ به گزارشنگارانه، واقعینویس و عملیاتمحور تقسیم میشود مانند کناب «دو سال جنگ»؛ علاوه براین واقعینگاری همراه با تحلیل از منظر سیاسی است. رویکرد سوم نیز به عملیاتهای نظامی ناظر است. جریان فرعی مطالعات تاریخی با توجه به رابطه قدیمی ایران و عراق و بررسی مطالعات جنگ از نگاه صنف سیاسی و دیپلماتیک است. مطالعات جنگ وجه سیاسی، نظامی و عملیاتی داشته است.
این پژوهشگر درباره تعریف «تاریخنگاری فرهنگی» افزود: تاریخ فرهنگی مقولهای بین رشتهای بهحساب میآید و با جامعهشناسی، مطالعات فرهنگی و انسانشناسی همچنین مردمشناسی پیوند دارد. منشأ تاریخ فرهنگی با تاریخ فرهنگ نباید اشتباه گرفت. رویکردی تاریخشناسی از موضوع فرهنگی است. توجه به طبقات بالا و سیاسیون در تاریخ سنتی منشا شکلگیری تاریخ فرهنگی است؛ اما در تاریخ فرهنگی به جامعه و تودههای مردم بینام و نشان توجه دارد. بهعبارت دیگر تاریخ فرهنگی نگاه مردمی نسبت به تاریخ دارد. بُعد فهم و اندیشه مردم درباره تاریخ با اهمیت است و اینکه چگونه مردم حوادث را درک میکنند. در زمینه تاریخ فرهنگی جنگ فقط یک عنوان کتاب نوشته شده است. بعد فرهنگی موجب پیروزی در جنگ ایران و عراق شد.
کمرهای اظهار کرد: چرا تاریخ جنگ از زبان کنشگران رویداد اهمیت دارد؟ جنگ به ماهو جنگ، یک رخداد نظامی است؛ بهعبارت دیگر لایه بالایی جنگ به امور نظامی و عملیاتی مربوط میشود در حالیکه لایه دوم و بُعد سیاسی است. لایه سوم بهویژه درباره جنگ ایران و عراق که پس از انقلاب رخ داد «هسته فرهنگ» یا آرمانها و باورها است. به هر میزان که هسته قویتر و محکمتر باشد جنبههای فرهنگی جنگ با اهمیتتر میشود بنابراین جنگ یک نبرد فرهنگی و باورهاست که براساس رویکردها نشانهشناسی قابل بررسی است.
این نویسنده حوزه تاریخ جنگ ادامه داد: چرا وجه فرهنگی در جنگ قوی و سرنوشت آن را از نظر نظامی رقم میزنند؟ حمله عراق به ایران در حد حمله یک کشور به کشور دیگر نبود بلکه هجوم یک انقلاب قلمداد میشود. علاوه براین جنگ بعد از انقلاب اسلامی رخ میدهد و مبتنی بر باورهای شیعی و پیشینه تاریخی و دینی است. همچنین جنگ بهسبب وجه دفاعی و قدسی نوعی بازسازی هویتی را رقم زده است.
کمرهای گفت: جنگ موجب قوام و پیوستگی قومیتها شد و خوانش مجددی از هویت را رقم زد. اگر به جنگ با رویکرد فرهنگی و ادبی نگاه شود موجب تقلیل آن میشود. همه مواد و مصالح تاریخ فرهنگی باورهایی هستند که به زبان آورده میشوند. بهعنوان مثال حضرت امام راحل (ره) در مقابل واژه پرولتاریا از پابرهنهها و در مقابل واژه امپریالیسم از استکبار استفاده کردند. درک این معنای بسیار مهم است که کمتر به آن توجه شده چراکه غرق آن هستیم. انواع منابع غیر رسمی جنگ باید شناسایی شوند.
در دروه نخست تاریخنگاری جنگ قرار داریم
درودیان درباره مشخصههای تاریخنگاری جنگ اظهار کرد: از زاویه بیرون به جنگ نگاه نکردم؛ بلکه با ثبت وقایع به نکات مهمی دست یافتیم؛ به عبارت دیگر از زمان آغاز جنگ تاریخنگاری شروع شد. وقتی از جنگ فاصله گرفتیم کتاب نوشتیم و بعد از بیش از سه دهه برای خودمان، چرایی درباره مطالعات جنگ ایجاد شده است. جنگ به اعتبار زمان، تاریخی شده است و در دوره نخست تاریخنگاری جنگ قرار داریم و ارتش و سپاه بیشتری فعالیت در زمینه را انجام دادهاند.
وی با اشاره به معیارهای مطالعات تاریخ جنگ ادامه داد: اگر تجربیات جنگ به نیازهای آینده پاسخ ندهد همه دستاوردهای رنج جامعه و ملت در تاریخ مدفون خواهد شد؛ بنابراین باید به پرسشهای این حوزه پاسخ داد. تاریخنگاری جنگ مشخصه سیاسی و اجتماعی یا مردمی ندارد. جغرافیای دفاع با حضور مردم شکل گرفته؛ در حالیکه در تاریخنگاری جنگ به این مقوله کمتر توجه شده است. تاریخنگاری جنگ تمرکز فوقالعاده بر مسائل نظامی و سیاسی وجود دارد؛ بهعنوان مثال در سپاه، تاریخنگاری جنگ با رویکرد سیاسی شکل گرفت. تناقض آماری به شدت زیادی در آثار ارتش و سپاه همچنین در مقایسه این دو منبع وجود دارد. بهطوریکه اعتماد مخاطب را جلب نمیکند.
درودیان اظهار کرد: تاریخنگاری توصیفی ـ تبلیغی وجه قالب این حوزه است. بررسی راهبردی در تاریخنگاری جنگ وجود ندارد؛ بنابراین باید برای پاسخگویی به نسل آینده باید به این نکات توجه کنیم.
وی ادامه داد: تحریف، همزاد تاریخ و از زمانی شکلگیری تاریخ تحریف نیز پدیدار شده است. تاریخنگاری امروز بهصورت انباشت دادههایی تلقی میشود که در بردارنده حقایقی است. در ایران این رویکرد نهادینه شده است.
درودیان ادامه داد: نگاه به تاریخ جنگ از نظر فرهنگی موجب تقلیل آن میشود مساله حنگ مساله قدرت است؛ علاوه بر این در صورتی که جنگ را فقط از منظر سپاه و ارتش بررسی کنیم نیز به عملکرد سازمانی محدود میشویم.
سیاُمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با شعار «یک کتاب بیشتر بخوانیم» و با ریاست سیدعباس صالحی از 13 تا 23 اردیبهشت در مجموعه نمایشگاهی شهر آفتاب میزبان علاقهمندان به کتاب و کتابخوانی خواهد بود.
نظر شما