نمایشنامه «نان سنگک» به قلم فریده فرجام از سوی انتشارت مروارید روانه بازار کتاب شد.
فریده فرجام در آذرماه سال 1395 نان سنگک را بازنویسی کرده است. او که در کارنامه هنریش کارگردانی سینما و تئاتر، فیلمنامهنویسی به زبان انگلیسی، نمایشنامهنویسی، داستاننویسی، شاعری و نویسندگی داستانهای کودکان را دارد در 22 دیماه 1313 در مشیرالدوله تهران به دنیا آمد.
وی خانوادهای با فرهنگ و هنردوست و پدری آزادیخواه داشت. پس از گذراندن کلاسهای باله، نقاشی، زبان فرانسه و انگلیسی مطالعه آثار کلاسیک زبان فارسی را شروع کرد تا اینکه به دبیرستان رسید. دوره متوسطه تحصیلات فرجام در پاریس و تهران انجام شد و در دانشگاه تهران لیسانس ادبیات فرانسه گرفت. روزنامهنگاری در مجلات معتبری همچون فردوسی، خوشه و بامشاد را وقتی 17 ساله بود آغاز کرد.
در دانشگاه تهران از شاگردان پرفسور «کویینبی» استاد رشته هنرهای دراماتیک دانشگاه ییل آمریکا بود. همان زمان جایزه اول کلاس بازیگری را دریافت کرد و اثرش در کلاس نمایشنامهنویسی بهعنوان یکی از چهار نمایشنامه برگزیده انتخاب شد. فرجام در سال 1349 برای حضور در گروه تئاتر نان و عروسک به پاریس دعوت شد که علیه جنگ ویتنام به اجرای برنامه میپرداختند.
این هنرمند باسابقه از آن زمان تاکنون فعالیت در مقام کارگردان سینما، کارگردان تئاتر، نوسینده حوزه ادبیات و کودک، عضو شورای کتاب کودک، موسس کتابخانه مرجع کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، موسس انتشارات پوپک، مدرس دانشگاه در کشورهای آمریکا، آلمان، هلند، شاعر «دفترهای زمانه»، «آرش»، و «از شکوفه تا گیلاس»، نویسنده داستانهای کوتاه در «همشهری داستان» و... فعالیت کرده است.
فریده فرجام پیش از این نمایشنامههای تاجماه، عروس، هوای مقوایی (برند جایزه پروین اعتصامی سال 95) را روانه بازار کرده است. عروس او تا امروز بارها در صدا و سیما اجرا شده و علاوه بر فارسی به زبانهای انگلیسی و هلندی نیز منتشر شده است. این نمایشنامه را به زبان هلندی هم روی صحنه بردهاند. شاپرک خانم، مهمانهای ناخوانده و گل بلور خورشید از جمله آثار او در حوزه ادبیات کودک هستند.
«نان سنگک» نام یکی از نمایشنامههای فرجام است که نشر مروارید به تازگی آنرا روانه بازار کرده است. پسربچه، بقال، مأمور، مادر و دومأمور شخصیتهای این نمایشنامه تک پردهای هستند. این اثر از نیمه شب تا سحرگاه یکی از ماههای تابستان در کوچه و خیابانی در جنوب تهران به سال 1347 اتفاق میافتد.
«نان سنگک قصه» پسربچهای 13 ساله با نام کامی است. مادر پسرش را نیمه شب به دنبال خرید نان سنگک میفرستد اما پسرک باز نمیگردد. اتفاقی رخ داده است. چند قطره خون. شاید دعوا شده باشد. پناه برخدا...
در صفحه 47 نان سنگک آمده است:
«مأمور: اه... کثافت!
سکوت
بعد از مدتی بقال با احتیاط به طرف پسربچه میرود. کنارش مینشیند. روی رگ گردنش دست میگذارد. نبضش را میگیرد.
بقال: (بعد ازمدتی) نبض نداره...
بقال بلند میشود. به مأمور زل میزند. روی زمین تف میکند.
تف به این روزگار...
مأمور به اطراف نگاه میکند. کنار جسد پسربچه مینشیند. نبض او را در دست میگیرد. چشمهایش را باز میکند و میبندد. بلند میشود.
مأمور: (با عصبانیت)... دُرس روز اول خدمتم. کثافتها...»
نمایشنامه «نان سنگک» به قلم فریده فرجام در 81 صفحه و 550 نسخه به بهای 6هزار 500 تومان از سوی نشر مروارید روانه بازار کتاب شده است.
نظر شما