حسینعلی قبادی، رئیس پژوهشکده علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در نشست «موانع و راهکارهای ارتقاء جایگاه ادبیات داستانی جنگ و دفاع مقدس» با اشاره به اهمیت شناسایی راهکارهای جلب مخاطب جوان به ادبیات جنگ اظهار کرد: از منظر نقد ادبی و داوری تاکنون دقیق، شفاف و برمبنای معیارهای علمی تکلیف آثار دفاع مقدس روشن نشده است.
قبادی درباره شاخصهای ارتقای ادبیات دفاع مقدس گفت: ادبیات دفاع مقدس زمانی که به سنت ادبی تبدیل شود ارتقا پیدا میکند. جنگ تحمیلی بخشی از تاریخ این سرزمین است و کسی نمیتواند منکر آن شود علاوه بر این نمیتوان ادبیات دفاع مقدس و جنگ را نفی کرد؛ بهعبارت دیگر نفی و انکار این دو غیرعقلانی و غیرمنصفانه است. بخشی از مواد ادبیات این دوره از تاریخ ایران به حوزه ادبیات و دفاع مقدس منحصر است.
وی افزود: از منظر نقد ادبی و داوری دقیق، تاکنون دقیق، شفاف و برمبنای معیارهای علمی تکلیف درباره آثار دفاع مقدس روشن نشده است. مجموعه آثار این حوزه فارغ از عوامل، دلایل و چگونگی فرآیند کیفیت آن در عرصه فرهنگ و ادبیات فضا و عناصری را ایجاد کرده که ادبیات روزگار ما را با ادبیات و تاریخ، تمدن و میراثهای ایرانی بیشتر از سایر گفتمانهای ادبی گره زده و دلیل اصلی آن نیز ذات و ماهیت انقلاب اسلامی است.
قبادی ادامه داد: نوعی اسطورهگرایی نوین در این نوع ادبیات شکل گرفته که موجب شده تا ادبیات دفاع مقدس از توصیفگرایی به حوزه زیباییشناسی وارد شود؛ بهعبارت دیگر به جای توجه به اسطوره به حماسه توجه شده که حاصل آن نگاه تصنعی است. نقد ادبی ضعیف، کم حجم و غیر فنی و عموما مضمونگرا، خالی از شگردهای ادبی و نقد ادبی است؛ تمرکزگرایی در ادبیات دفاع مقدس وجود دارد که موجب نابودی استعدادها و خلاقیتها میشود.
تبدیل ادبیات دفاع مقدس به سنتی ادبی
رئیس پژوهشکده علوم انسانی و مطالعات فرهنگی اظهار کرد: برای تبدیل ادبیات جنگ به سنت ادبی نخست باید به بخش بوطیقایی ادبیات توجه شود؛ بهعبارت دیگر ادبیات با توجه به ذات و گونههای مختلف آن تقویت میشود. تحول ادبی، ذاتی دارد که در تعامل گونهها و شاخههای ادبیات است. باید از رئالیزم بخشنامهای عبور کنیم و به سازههای زیباییشناسی ادبیات به بنمایهها، اسطورهگرایی بیش از حماسهپردازی توجه کنیم یعنی توجه به اسطوره توجه به جنبههای ناب، جوهر اصلی.
قبادی گفت: بهویژه جوانها بیشتر به همذاتپنداری تمایل دارند، بنابراین برای داشتن مخاطبان پایدار به پدیده اسطوره توجه کنیم. اسطوره انسان را به فطرت آدمی، خلوص، پیوند ابدیت و اذلیت دعوت میکند. شیوه فردوسی و عطار از این نوع است. همچنین قیصر امینپور به پیروی از طاهرصفارزاده در اسطورهسازی موفق عمل کرده است.
این صاحبنظر در حوزه علوم انسانی افزود: باید به حرکت بینژانرها و امتناع از خطکشی توجه کنیم. ادبیات پایدار و ماندگار دعوای بین ژانراها را هضم میکند. ضرورت توجه به پیوند حوزه انسانشناسی نیز با اهمیت است؛ بنابراین با پرهیز از سهمخواهی، خاطرات گنجیه بسیار ارزشمندی هستند. شهید عالیترین جلوه الهی است. تجربه افرادی مانند طاهرهصفارزاده و قیصر امینپور را با نگاه زیباییشناسانه بشناسیم و ادبیات جنگ را بیش از پیش با ادبیات کلاسیک آشتی دهیم؛ بنابراین افرادی که وارد این حوزه میشوند باید باسواد باشند بهعبارت دیگر باید کل دیوان سنایی را بخواند و کلیله و دمنه را بفهمند.
قبادی ادامه داد: باید پیش از بیش به مقایسه ادبیات جنگ ایران و سایر کشورهای توجه کنیم. اقدامات هماهنگی که همراه با ادبیات در دیگر کشورها درباره جنگ انجام میشود با اهمیت هستند. باید دائم به سنجشِ پسند مخاطب بپردازیم. راهکارهای افزایش تمایل جوانان به این نوع ادبیات باید شناسایی شود.
نظر شما