سیدعلی شجاعی، نویسنده و کارشناس ادبی گفت: در غرب وقتی رمان تاریخی نوشته میشود، جاهای خالی تاریخی با تخیل پر میشود ولی در ادبیات داستانی پس از انقلاب، ما اجازه نداریم تخیل کنیم.
در ابتدای این نشست، وجیهه سامانی درباره نخستین اثر تاریخی مریم راهی گفت: این اثر روایتی داستانی از زندگی حضرت خدیجه(س) مادر حضرت فاطمه(س) برجستهترین بانوی اسلام، است. کتاب هفت فصل دارد که یکی در میان راوی ها حضرت خدیجه(س) و افراد مختلف هستند.
سامانی افزود: در ادبیات داستانی ما با تخیل سر و کار داریم و در تاریخ با واقعیت. زمانی که موضوع در مورد تاریخ مذهبی باشند عدهای مخالف ورود داستان هستند؛ ولی علاقهمندان به کتاب تاریخی صرف اندک هستند. به همین دلیل کتابی با بیان داستانی که تاریخ را روایت کند به ماندگاری تاریخ و خوانا کردن آن کمک میکند. روایتهای تاریخی که داستانی بیان شدهاند مثل «یوما» اثر را جذابتر میکنند.
مریم راهی، نویسنده این اثر درباره انگیزه نگارش «یوما» گفت: هدفم از نگارش این رمان، معرفی حضرت خدیجه(س) به مخاطب امروز بود. تلاش کردم الگویی برای زنان امروز جامعهام ترسیم کنم.یک سال و نیم از شروع تحقیق برای نوشتن کتاب تا نگارش آن و تکمیل مراحل چاپ به طول انجامید. برای تحقیق در مورد زوایای مختلف زندگی حضرت خدیجه بیشتر از 70 عنوان کتاب تاریخی بررسی شد تا چیزی از زندگانی حضرت گفته نشده باقی نماند. البته از زندگی ایشان اطلاعات زیادی در دسترس نیست.
در ادامه نشست سید علی شجاعی، نویسنده و کارشناس ادبی، درباره دستهبندی ادبیات از نظر مضمونی گفت: رمان به دو دسته تخیلی و واقعی تقسیم میشود. در رمان تخیلی ما به ازای معروفی در واقعیت نداریم ولی در دسته واقعی رمان بر اساس بخشی از واقعیت یا شخصیت واقعی نگاشته میشود. در غرب وقتی رمان تاریخی نوشته میشود جاهای خالی تاریخی با تخیل پر میشود ولی در ادبیات داستانی پس از انقلاب، ما اجازه نداریم تخیل کنیم. اینگونه ادبیات نو و جدید است. اینگونه روایت چون آخر داستان مشخص است و هیچگونه تعلیق یا عنصر غافلگیری نداریم هیچ قدم اضافهای نمیشود در داستان گذاشت. درکتاب یوما، نویسنده تلاش کرده است که کاملا به تاریخ پایبند باشد و در عین حال قصه را برای خواننده جذاب مطرح کند.
وی در مورد راوی در رمان «یوما» گفت: برای بیان داستان از راویهای گوناگونی استفاده شده، گاهی راوی از نزدیکان و کنیزان حضرت انتخاب شده است، گاهی از دوستان و گاهی هم از دشمنان و فصلهایی نیز راوی خود حضرت خدیجه هستند. منِ راوی برای معصوم استفاده نمیشود ولی در این کتاب منِ راوی حس را بیان میکند نه ایده اصلی واقعیت را. قول و فعل از حضرت خدیجه داریم و هر چه در تاریخ از ایشان آمده است در کتاب آمده و خارج از واقعیت نیست.
سید علی شجاعی در مورد تکنیک تعدد راویها در این کتاب گفت: وقتی از شکل کلاسیک و قالب راوی سوم شخص فاصله میگیریم امکانات نوشتن خیلی بیشتر میشود. با اضافه شدن هر راوی دنیای جدیدی روی نویسنده باز میشود. در بیان تاریخی با اطلاعات کم از موضوع، میتوان جاهای خالی را با راویهای بیشتر و فلاشبکهایی در داستان پر کرد.
سارا عرفانی در مورد زبان اثر توضیح داد: به عنوان اولین کار تاریخی مریم راهی زبان اثر، زبان فاخر و پختهای بود که با فضای تاریخی و احساسی اثر بسیار تناسب داشت و نویسنده به درستی از عهده زبان برآمده بود.
نظر شما