کتاب «شیوههای ارتباط پیامبران با امتها» به معرفی انواع روابط عاطفی پیامبران و اولیای الهی با مردم و موانع این ارتباط میپردازد.
نویسنده در فصل نخست این روابط عاطفی پیامبران را در شاخههایی همچون روابط عاطفی با توده مردم، روابط عاطفی با زیردستان، روابط عاطفی با مستمندان، روابط عاطفی با استاد، روابط عاطفی با مخالفان و روابط عاطفی پیامبران در جنگها دستهبندی کرده است.
در این اثر درباره نوع تعامل و رفتار حضرت ادریس (ع) با امتاش آمده است: «در مورد حضرت ادریس (ع) آمده است که کلمات حکمتآمیزی نقل میکرد که حاکی از محبت او نسبت به دیگران است، از جمله : «بهترین شکرانه نعمتهای خداوند، احسان و نیکی به بندگان اوست» (صحفی، سید محمد، 1371، قصههای قرآن، قم، انتشارات اهلبیت، چاپ دوم، ص 36). او به احسان و نیکی به بندگان خدا توصیه میکرد و به یاری ستمدیدگان میشتافت. چنانکه «روزی پادشاه ستمگری که بر قوم ادریس حکومت میکرد به بندهای ستم کرد و او را به بهانهای به قتل رسانید، ملک او را به تصرف خویش درآورد و عائله او را بیچاره و بینوا ساخت. ادریس نزد او رفته و پیام پروردگار را به او رسانید و از آن بینوا حمایت کرد، اما با تهدید پادشاه روبرو شد. ادریس او را نفرین کرد و به عذاب الهی دچار شد و تخت سلطنت از او گرفته شد (همان، صص 37 و 38). این نوع حمایت از بینوایان و مستضعفان که توده مردم بودهاند، انس و الفت فراوانی در دل مردم ایجاد کرده بود و رابطه محبتآمیز انبیاء نسبت به آنان، چون چشمهای جوشان بر وجود تشنه آنان گوارا مینمود.»
در فصل دوم، امیدآفرینی و تقویت روحیه، ایجاد جو تفاهم و آزادی اظهارنظر، بهرهبرداری مناسب از تمامی فرصتها، اصلاحطلبی، توجه به نیازهای مردم، تحریک اندیشه و عواطف و سبقت گرفتن در عمل، بهعنوان برخی از شیوههای ایجاد روابط عاطفی انبیاء و اولیای الهی با امتها معرفی شده است.
در این فصل نویسنده در حکایتهایی کوتاه، نمونههایی از روشهای ارتباط پیامبران با امتها را به تصویر کشیده که در این زمینه در صفحه 140 میخوانیم: «حضرت سلیمان (ع) نمونه پیامبر مقتدری بود که در دوران خود به دلیل مهیا بودن شرایط و لوازم حکومت، فرصت ایجاد شده را به خوبی غنیمت شمرد و از آن فرصت مناسب برای بسط و گسترش مبانی توحیدی و مکارم اخلاقی و هعمران و آبادی در قلمرو حکومت مقتدر خویش استفاده بهینه کرد ( ر.ک : اصلاح و فساد در داستانهای قرآن، صص 256 – 261). حتی آن حضرت به مجرد اطلاع از شرک و بتپرستی سبا و ملکه آن، با نوشتن نامه دعوت و گسیل داشتن پیک تبلیغی، کار دعوت را آغاز کرد و به فرستاده خود چنین فرمان داد که: «این نامه مرا ببر و بر آنان بیفکن، سپس برگرد (و در گوشهای توقف کن) ببین آنها چه عکسالعملی نشان میدهند!» (نمل / 28). شاید دستور به انداختن نامه در میان آنان بدین منظور بوده که جای کتمان و پردهپوشی نباشد. از اطمینان ملکه به نامه نیز روشن میگردد که پیام دعوت به شکل صحیح و دقیق به او رسیده و احتمال جعل به کلی منتفی بوده است. این معرفی خدا در شرایطی که مخاطبان پذیرای دعوتاند، نوعی شیوه تبلیغی موثر به شمار میرود. (عباسیمقدم، مصطفی، 1379، اسوههای قرآنی و شیوههای تبلیغی آنان، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ص 353)».
مولف در فصل پایانی کتاب نیز از مواردی مانند حسادت، لجاجت، تجملگرایی، عدم توجه به نیازها، خودمحوری، عیبجویی و سرزنش، کینهتوزی و بداخلاقی و بدزبانی بهعنوان موانع روابط عاطفی نام برده است.
نخستین چاپ کتاب «شیوههای ارتباط پیامبران با امتها» در 212 صفحه با شمارگان یکهزار نسخه به بهای 13 هزار تومان از سوی انتشارات نگار تابان راهی بازار نشر شده است.
نظر شما