محمد قاسمزاده، رماننویس و منتقد ادبی معتقد است که جواد مجابی فعالیتهای گستردهای در حوزه هنر و ادبیات دارد اما اگر از همه اینها فاکتور بگیریم، به جرأت میتوان گفت مجابی یکی از شریفترین روشنفکران ماست؛ چرا که نگاه منطقی به مسایل دارد.
جوادمجابی در حوزههای مختلفی فعالیت دارد. درباره ویژگیهای هنری او برای مخاطبان ایبنا بگویید.
مجابی چندوجهی است؛ اصولا ذهنش هم به همین شکل است. او شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، نقاش، روزنامهنگار و طنزپرداز قابل قبولی است. اگر از همه اینها فاکتور بگیریم به جرأت میتوانم بگویم مجابی یکی از شریفترین روشنفکران ماست؛ چراکه نگاه منطقی به مسایل دارد. من درباره هنرهای تجسمی و فعالیتهای او در این حوزه نمیتوانم حرف بزنم اما باتوجه به مطالعاتم دیدگاهی نسبت به سایر فعالیتهای ایشان دارم.
دنیای روزنامهنگاری جواد مجابی به چه شکل است؟
سالهای سال به روزنامهنگاری پرداخته است و در سالهای فعالیتش یکی از بهترین روزنامهنگاران ما بوده است. او بهعنوان یک روزنامهنگار متفکر به قضایا ورود میکند و از این دید حرفهایش را درباره مسایل اجتماعی میزند. درست مثل کسی که با مخاطب عام در ارتباط است. البته این به آن منظور نیست که او خودش را در سطح مخاطب عام پایین میآورد؛ بلکه حرفهایش را برای مخاطب عام قابل درک میکند.
محمد قاسم زاده
چه دیدگاهی درباره نقدهای ادبی وی دارید؟
مجابی وقتی نقد ادبی مینویسد یا درباره شاعر و نویسندهای صحبت میکند، همه چیز منطقی و روشن است. چندوقت پیش کتابی با عنوان «تاریخ طنز ادبی ایران» از او را مطالعه می کردم. این کتاب یک تحقیق عمیق دانشگاهی است اما زبان دانشگاهی ندارد. یعنی زبانش بهقدری شیرین و پرکشش است که خواننده را به ذوق میآورد تا کتاب را تا انتها مطالعه کند. در حالی که زبان دانشگاهی دارای پیچیدگیهای بی خودی است که مخاطب را اذیت میکند. شاید این زبان روان بهدلیل همان شغل روزنامهنگاری او باشد که مطالب را به سادهترین شکل ممکن اما با بیشترین محتوا بیان میکند.
آیا زبان مجابی در شعر و داستان هم به همین شکل ساده و روان است؟
خیر. ما وقتی شعرها و رمانهای مجابی را میخوانیم با یک ذهنیت پیچیده که پر از لایههای پنهان است روبهرو میشویم؛ چراکه مجابی در شعرها و رمانهایش دنبال مخاطب عام نیست و برای خواص مینویسد. کافی است که شما رمان «ج» یا «شب ملخ» خوانده باشید یا کمی سادهتر نگاه کنیم و به رمان «شهروند» بپردازید تا متوجه شوید که او چه ذهنیت پیچیدهای دارد. البته این پیچیدگی بار منفی ندارد؛ بلکه بیانگر این است که او میخواهد به سراغ لایههای پنهان برود و شاید به همین دلیل است که خواننده با مطالعه آثار او با مطالب بدیع برخورد میکند. همه این موارد نشان میدهد که مجابی با استفاده از تکنیکها و در زمانی مناسب از پیچیدگیهایی استفاده میکند که برای مخاطب عام قابل درک نیست.
بدون شک از دیدگاه همه کارشناسان مجابی استاد بلامنازع طنز است. به اعتقاد شما چرا طنز وی تفاوت بسیاری با طنز، طنزپردازان روزگار ما دارد؟
طنز مجابی عمیق و نیشدار است. بیشتر روزنامهنگاران ما برای نگارش طنز نگاه روزانه به این مقوله دارند و کاربرد طنز آنان به این شکل است که اتفاقات روزانه را در قالب طنز ریخته و به جامعه عرضه میکنند. معمولا این نگاه با انتشار شماره بعد محو میشود. البته قصد نقد طنز روزانه را ندارم و آن را بد نمیدانم؛ چراکه خاصیت روزنامه همین است. روزنامه محل عرضه وقایع جهان در یک روز است و طبیعتا باید مطالب آن روز در پایان روز استفاده چندانی نداشته باشد. مجابی در موقعیت طنز از عرصه مطبوعات فاصله میگیرد و در روزنامهها به طنزنویسی نمیپردازد؛ زیرا خوب میداند طنز روزنامهها ماندنی نیست؛ مگر آنکه روزنامهنگاری سالهای سال ستونی داشته باشد و مطلبی بنویسد و بعد از چند سال گزیدهای از آنها را در قالب کتابی جمعآوری کند. همه ما هفتهنامه «توفیق» را میخواندیم اما امروز کمتر کسی آن را به یاد دارد. با این حال طنز عبید بعد از سالها همچنان زنده است؛ چراکه از وقایع روز فاصله گرفته و به ریشهها توجه میکند.
از همه هنرهای استاد که بگذریم، تسلط وی به زبان فارسی ستودنی است. نظر شما در این باره چیست؟
درست است. مجابی ویژگی خاصی در میان اهل ادبیات دارد و آن تسلط کامل به زبان فارسی است که در کمتر روزنامهنگاری مشاهده میشود. بهجرأت میتوان گفت که یک پای مجابی در روزنامهنگاری و یک پای دیگرش در ادبیات است و همین موضوع باعث شده است که خیلی عمیق قضایا را درک کند.
شما کدام هنر استاد را بیشتر میپسندید؟
از میان تمام هنرهایی که مجابی دنبال میکند، من طنز و نویسندگیاش را بیشتر میپسندم البته این به آن معنا نیست که شعرش مورد قبول من نباشد؛ بلکه به این دلیل است که من علاقه بسیار زیادی به طنز و رمان دارم و این دو بخش را بیشتر میپسندم.
حرف آخر . . .
همانطور که در مطالب بالا بیان کردم، جواد مجابی یکی از شریفترین روشنفکران ماست؛ افرادی که جامعه امروز ما بهشدت به آنها نیاز دارد. برای وی آرزوی سلامتی و طول عمر دارم.
نظر شما