در توضیح و توجیه مشکل سرانه مطالعه، عدم دسترسی آسان به کتاب یکی از آنها است. در حالی که سیدآبادی میگوید حتی وقتی کتاب مجانی به مردم داده شده است اما این کتابها هیچگاه خوانده نشدند. اما باقری میگوید نظرسنجیها نشان داده کتابهایی که به تازگی منتشر میشوند، چندان پاسخگوی سلیقه مردم نیستند.
بخش دوم این نشست به بررسی انواع مطالعه و دلایلی که باعث کاهش و یا افزایش آن میشود، اختصاص یافت.
امروزه کتاب، فقط ابزار دانایی نیست
به گفته مدیرکل دفتر مطالعات و برنامهریزی فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یکی از دلایلی که میتوان ارزش مطالعه و کتابخوانی را با آن به چالش کشید، تبلیغات و انتخاب شعارهای ناآگاهانه درباره کتاب است؛ به عقیده من نباید تنها کتاب را به عنوان ابزار دانایی در جامعه معرفی کرد، چراکه امروزه عمده افراد از اینترنت و دیگر رسانهها بهعنوان ابزار دانایی خود بهره میگیرند. همین امر اصلیترین عامل است تا بسیاری از افراد لزومی برای کتاب خواندن نبینند.
سیدآبادی در پاسخ به این پرسش که آیا کتابهای شعر بیش ازآنکه بار اطلاعاتی داشته باشند، احساس و عاطفه افراد را درگیر میکند و خواندن کتابهای اینچنینی جزو مطالعه محسوب میشود یا خیر، گفت: تفاوتی که کتاب با تمام رسانهها از جمله اینترنت دارد این است که نوعی رهاییبخشی در آن است که در هیچ رسانهای نمیتوان یافت. این نوع کتاب خواندن ویژه کتابهایی است که جنبههای ادبی دارند؛ نه کتابهایی که برای آموزش، مطالعه میشوند و یا جنبهی کاربردی دارند.
کتابهای صوتی مدلی از خواندن محسوب نمیشود
وی کتابهای صوتی را نوعی مصرف فرهنگی خواند و درباره اینکه آیا میتوان شنیدن کتاب را جزو مطالعه و خواندن دانست، گفت: به عقیده من خواندن عملی است که خواننده در آن کنشگر است و با شنونده و یا بینند فرق دارد. شنیدن و دیدن عمل کنشگرانهای نیست؛ آنچنانکه فرد وقتی کتابی را میخواند همزمان با این عمل دست به آفرینش میزند. همانطور که گفتم به ویژه در کتابهایی که محوریت ادبیاتی دارند، به این تجربه میتوان دست یافت؛ یعنی خواننده به اجزای داستانی که میخواند رنگ میدهد.
سیدآبادی نقد دیگری که در پیمایشهای سنجش مطالعه سرانه وجود دارد را به اندازهگیری بر اساس شرایط سنی مربوط دانست و اظهار کرد: در اغلب اندازهگیریها، آمارهایی که از افراد جمعآوری میشود از یک سنی به بالا مورد سنجش قرار میگیرند در حالیکه مطالعه سن و سال ندارد. به همین خاطر تقریبا هیچ آماری از میزان مطالعه بچهها زیر 12 سال نداریم، درصورتیکه به نظر من افراد در سنین پایینتر بیشتر کتاب میخوانند.
کاهش تیراژ با افزایش عنوان معنای دیگری پیدا میکند
سیدآبادی در پاسخ به این سوال که آیا شمارگان کتاب میتواند به تنهایی شاخص اندازهگیری سرانه مطالعه باشد، گفت: شمارگان کتابها به تنهایی نمیتواند شاخص اندازهگیری به حساب آید. در این قسمت میخواهم به بررسی دلایل کاهش تیراژ کتاب در سالهای اخیر بپردازم؛ اینکه آیا تیراژ کتابها میتواند تاثیری بر سرانه مطالعه داشته باشد یا خیر.
وی افزود: به نظر من علت اصلی پایین آمدن شمارگان کتابها میتواند کاهش خریدهای دولتی باشد. تا سال 83 - 84 روند تیراژ کتابها صعودی بود و از سال 84 به بعد با شیب نزولی تیراژ کتابها رو به رو شدیم که با سنجیدن آمارها میتوان به دلایل آن پیبرد. از طرف دیگر در تمام این سالها تعداد عناوین کتابها رو به رشد بوده است؛ این دو امر یعنی کاهش تیراژ همراه با افزایش عنوان، میتواند معانی متفاوتی داشته باشد.
سیدآبادی در ادامه گفت: اینکه در سالهای اخیر کاهش تیراژ کتابها را در نشر کشور تجربه کردیم، به لحاظ اقتصادی نشاندهنده وضعیت نامناسب نشر است اما امکان دارد چندان در میزان سرانه مطالعه کاهش ایجاد نکند؛ چراکه در همین سالها افزایش عنوان هم داشتیم. افزایش عناوین همراه با کاهش تیراژ به این معنی است که ضعف اصلی در بازارسازی کتاب است.
به گفته این فعال فرهنگی، در بحثهای آماری هیچ تک عاملی را با تک عامل دیگر نمیتوان توضیح داد. نمونه ساده آن کتابفروشیهاست که در یک روش اندازهگیری تعداد کتابفروشیها بررسی میشود و در یک روش دیگر متراژ آنها مورد بررسی قرار میگیرد. به طور کلی درباره پژوهشهای مربوط به کتاب، همه عوامل را باید با همدیگر دید و سنجید.
نحوه اندازهگیری نمونههای انتخابی در سنجش مطالعه سرانه
سیدآبادی درباره نحوه دریافت دادههای آماری از جامعه اظهار کرد: در پیمایشها، یک ترکیب جمعیتی از نظر تحصیلات، طبقه اقتصادی، جنسیت، شهری و روستایی در نظر گرفته میشود، جامعه آماری را به همان نسبت انتخاب میکنند و بعد بر اساس خوشهبندی صورت گرفته، اندازهگیری سرانه مطالعه انجام میشود. من فکر میکنم به احتمال زیاد پژوهشگران در پیمایش «ارزشها و نگرشهای ایرانیان» تقریبا این خوشهبندیها را انجام دادهاند.
در ادامه باقری درباره نحوه اندازهگیری نمونههای انتخابی در سنجش مطالعه سرانه گفت: اغلب برای بدست آوردن حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده میشود. این فرمول در ایران متداولتر است. در مرحله بعد برحسب شیوه نمونهگیری که از قبل انتخاب شده است، نمونههای هر منطقه با توجه به اهداف و سؤالات پژوهش و بر اساس فرمول، مشخص میشود. همچنین برای انجام نمونهگیری از نقشهها و بلوکهای آماری مرکز آمار ایران استفاده میشود.
سیدآبادی با اشاره به کارکرد آمارهای موجود و استفاده آن در تدبیر برنامههای کتابخوانی گفت: از دوره ریاست جمهوری هفتم و هشتم دفتری با عنوان دفتر طرحهای ملی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تاسیس شد؛ این دفتر متولی چند فعالیت فرهنگی بود که پیمایش«ارزشها و نگرشهای ایرانیان» که در حال حاضر موج چهارم را پیگیری میکند هم از جمله اهداف این اهداف بود.
ارزیابی و برنامهریزی صحیح، اصلیترین مزایای آمارهای منظم
وی گفت: مشکلی که در برخی آمارهای فرهنگی وجود دارد؛ آمار فضاهای فرهنگی است. قبلاً از این فضاها آمارگیری میشد اما در حال حاضر، تقریبی برآورد میشوند. مشکل دیگر، آمار مصرف فرهنگی در همه حوزهها است. اگر این آمارها وجود داشته باشد و به روش صحیحتری اندازهگیری شوند، اولین امکانی که به ما میدهد امکان ارزیابی است. برای اینکه بتوان میزان کتابخوانی را افزایش دهیم به دانستن این آمارها نیاز داریم؛ همچنین با آمارهای منظم به راحتی میتوان جامعه را از منظر مطالعه ارزیابی کرد. ضمن اینکه انتقادها و تعریف-تمجیدهای بیتاثیر در اجرای برنامهها کمترین دخالت را خواهند داشت.
سیدآبادی افزود: دومین امکانی که آمارهای منظم به ما میدهند داشتن برنامهریزی است. در زمان قبل از انقلاب وقتی از مردم میپرسیدند چرا کتاب نمیخوانید پاسخشان این بود که عادت نداریم و در دومین پاسخ میگفتند وقت نداریم. این جواب بعد از انقلاب تبدیل شد به اینکه وقت نداریم و اینکه کتاب گران است. در حالیکه من معتقدم بین خواندن کتاب و خریدن آن نسبت چندانی وجود ندارد؛ چراکه افراد میتوانند از کتابخانهها کتاب را امانت بگیرند.
همیشه پای عامل سومی در میان هست
این فعال در عرصه فرهنگ کتابخوانی درباره علتهای رجوع کمتر مردم به کتاب در اوقات فراغتشان گفت: وقتی عوامل کاهش مطالعه افراد را در اوقات فراغتشان را بررسی میکنیم به این نتیجه میرسیم که برخی عوامل جهانی مانند اینترنت و فضای مجازی و بسیاری از عوامل ملی که بیشتر به آموزش و پرورش مربوط میشود را شناسایی میکنیم.
وی در ادامه یادآور شد: این پیمایش نشان میدهد که برخی از دلایل کاهش مطالعه، مربوط به عوامل منطقهای است. بنابراین علاوه بر اینکه یک دسته عوامل جهانی و ملی داریم مانند سیاستهای دولتی، آموزش و پرورش، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و ... دسته دیگری از عوامل منطقهای است که متاسفانه دقیقا نمیدانیم این عوامل چه مواردی را در برمیگیرد.
وی افزود: به نظر من عوامل منطقهای از دو عامل قبلی مهمتر هستند، چراکه هم بر فرهنگ کتابخوانی بسیار اثرگذار است و هم عامل اصلی فاصله بین سرانه مطالعه استانها شدهاند. این آمارها نشان میدهد که شکاف فرهنگی بین استانها تا حدودی زیاد است و این امر ما را وادار میکند تا پژوهشهایمان را بر علل این شکافها متمرکز کنیم و باید بدانیم از باب عدالت فرهنگی چه اهمیتی دارد. آیا مشکل استانهایی که سرانه مطالعه پایینتری دارند مسئله دسترسی به کتابها است. آیا مربوط وضعیت نامطلوب کتابخانههاست که به این آمارها رسیدهایم و یا وضعیت زبانی است که اثرگذار است؟ باید این عوامل را بررسی کرد.
سیدآبادی در ادامه با اشاره به برگزاری برنامههای انجام شده که منجر به افزایش فرهنگ کتابخوانی شده است گفت: در تمام برنامهها مانند جام باشگاهها یا پایتختهای کتاب از افرادی که در استانها فعالیت فرهنگی در حوزه کتاب و کتابخوانی میکنند، برنامه میخواهیم اما برای طراحی این برنامههای گرفته شده از فعالان فرهنگی استانها، باید ویژگیهای بومی، آئینی و زبانی هر استانی را درنظر بگیرم. یکی از اهداف ما در اجرای این برنامهها این است که تمام حلقههای نشر استانها در این برنامهها درگیر باشند. بنابراین هر شهری برنامه منحصر به فرد خود را دارد. این امر نشاندهنده تفاوتهای بومی و آئینی است و ما فهمیدیم باید برنامهریزی محلی برای اجرای برنامههای کتابخوانی داشته باشیم.
دروغ بزرگ: دردسترس نبودن کتابهای خوب
سیدآبادی از میزان دسترسی کتابهای خوب و کتابهایی که متناسب با سلیقه مردم باشد گفت: بهنظر من واقعیت ندارد که کتاب خوب در دسترس مردم نیست. ما بدون حق رایت در ایران تقریبا گلچین بهترین کتابهای سطح دنیا را ترجمه میکنیم. برای مثال بسیاری از کتابهای فرانسوی، زودتر از انگلیس و آمریکا در ایران منتشر میشود. همچنین به دلیل اینکه وارد عرصه خرید رایت هنوز نشدهایم، بسیاری از رمانهای جهان در ایران بلافاصله ترجمه و منتشر میشود.
وی اظهار کرد: به عقیده من اکنون مشکل دسترسی به کتاب خوب نداریم؛ اما کتابهای خوب یا وارد کتابخانهها نمیشوند و یا دیر وارد آنها میشود. اگر فردی کتابخوان باشد بعید است که مشکل دسترسی به کتاب را داشته باشد. گاهی در برخی پروژهها و فعالیتهای فرهنگی، کتاب مجانی به مردم داده شده است اما این کتابها هیچگاه خوانده نشدند. اگر بگوییم کتاب خوب در دسترس نیست نوعی تقلیلدادن علتهای دیگر پایین بودن سرانه مطالعه است.
به گفته وی برای خواندن کتاب تنها به کتابهای جدیدالانتشار نیاز نیست و افراد از کتابهای ارزشمندی که سالها پیش منتشر شدهاند هم میتوانند بهره ببرند؛ چه بسا بسیاری از کتابها هستند که از چرخه کتاب در کتابخانهها خارج میشوند و خوانده نمیشوند.
سیدآبادی اضافه کرد: مشکل اصلی اینجاست که مردم کمتر به کتابخانه مراجعه میکنند. برای مثال بسیاری از افراد برای مطالعات درسی به کتابخانه ملی مراجعه میکنند درحالیکه در بیشتر کتابخانههای ملی دنیا افراد چنین استفادهای از این مکانها نمیکنند. چراکه این کتابخانهها قرائتخانه نیستند.
سیدآبادی در انتها این نشست در پاسخ به این پرسش که آیا در ایران، روند تجهیز کتابخانهها برای افزایش سرانه مطالعه اثرگذار است یا خیر، گفت: در اینکه تجهیز و امکانات کتابخانهها روی سرانه مطالعه اثرگذار است شکی نیست ولی بعید میدانم که اصلیترین راهحل شمرده شود.
وی ادامه داد: در سراسر دنیا کتابخانههای ملی خیلی شلوغ نیست اما کتابخانههای عمومی به علت شمار زیاد مراجعهکنندگان، میتوانند با تغییر امکانات و تجهیزات بهتر در سرانه مطالعه اثرگذار باشند.
شهرت کتابها گاهی مخاطب کاذب میسازد
باقری ضمن درباره بحث ذائقه مردم خاطر نشان کرد: باید بگویم در تحقیقات اخیر که روی دانشجویان صورت گرفت و در نظرسنجیای که من انجام دادم، هنوز کتابهای پائولوکوئیلو و صادق هدایت جزو پرمخاطبترینها هستند. این امر نشاندهنده آن است که کتابهایی که به تازگی منتشر میشوند، چندان پاسخگوی سلیقه مردم نیست.
سیدآبادی اما دراینباره اظهار کرد: البته فکر میکنم بسیاری صادق هدایت را انتخاب میکنند چون مشهور است یعنی شهرت کتابها در انتخاب افراد بسیار اثرگذار است. میتوانیم این نتیجه را بگیریم که بیشتر افراد جامعه کتاب نمیخوانند و فقط اسمی را شنیدهاند و نام میبرند.
گفتنی است در حال حاضر حتی کتابهایی که در سطح جامعه مطرح شدهاند و از شهرت کافی برخوردارند، فروش چندانی ندارند و امروزه فروش هزار جلد کتاب هم دشوار است.
سیدآبادی درباره اینکه هر ارگان و یا سازمانی آماری درباره سرانه مطالعه ارائه داده است چه چیزی را میتوان استنباط کرد، گفت: متولی هر نوع آماری در ایران مرکز ملی آمار است که متاسفانه چندان در این زمینه فعال نیست و همانطور که در این نشست مطرح شد، سازمانها براساس تعریفهایی که خودشان ارایه میدهند به سنجش سرانه مطالعه میپردازند.
باقری در انتها این نشست خاطر نشان کرد: باید به این موضوع اشاره کنم که کتابخوانی در کنار سایر مسایل فرهنگی است که معنادار میشود و صرف مطالعه در کتابخوانی معنا ندارد.
بخش نخست این میزگرد را اینجا بخوانید:
هنوز تعریف واحدی از مطالعه نداریم
نظر شما