مهناز فتاحی؛ نویسنده، «روزهای بیآیینه» خاطرات منیژه لشکری، همسر آزاده امیرحسین لشگری را دارای متنی روان میداند که مخاطب را در لحظههای اول مطالعه مجذوب میکند.
خاطراتی سخت تکاندهنده از منظر یک زن که همسرش رزمنده است و در اولین روزهای دفاع مقدس به اسارت در میآید. «روزهای بیآینه» سرگذشت زنی است که روزهای بسیاری از عمرش را در انتظار میگذراند.
کتاب «روزهای بیآینه» خاطرات همسر امیر حسین لشگری، خلبان آزادهای که هجده سال در زندان عراق به سر برد و تا سالها خانواده از او خبری نداشتند. به این آزاده «سید الاسرای» ایران لقب دادهاند.
تنهاییهای زنی جوان و چشم انتظار و فرزندی چند ماهه که پدرش میرود و بعداز هجده سال برمیگردد . زمانی که کودک هجده ساله شده است و روزهایش بدون پدر گذشته ست.
«روزهای بیآینه» خاطرات منیژه لشکری، همسر آزاده خلبان، حسین لشکری است که توسط گلستان جعفریان گردآوری شده است.
در کتاب از سویی با انتظار یک زن 18 ساله که روبرو میشویم که در عنفوان جوانی همسرش را از دست میدهد و نمیداند که همسرش زنده است یا نه، اما منتظر میماند، از سوی دیگری خلبانی که تحصیلاتش را در آمریکا در سطوح بالا گذرانده و نمیداند که خانوادهاش در چه شرایطی است،
شاید غیرقابل باور باشد که زنی هجده سال برای بازگشت همسرش انتظار بکشد درحالی که واقعا از زنده بودن همسرش اطمینان ندارد.
کتاب نثری روان و گیرا دارد و خواننده با خواندن چند سطر به ادامه خواندن تشویق میشود . گویی انتظار راوی ماجرا، ما را منتظر نگاه میدارد تا ببینیم پایان ماجرا چیست.
کتاب جاری و زنده است و گویی در زمان حال و در لحظهها اتفاق میافتد. کتاب از کشش لازم برخوردار است و شما با روایتی عاطفی روبرو هستید که شما را به خواندن کتاب ترغیب میکند .
این کتاب را انتشارات «سوره مهر» منتشر کرده و موضوع کتاب خاطرات دفاع مقدس است.
نظر شما