محمد زارع شیرین کندی در یادداشت ارسالی خود به ایبنا به مناسبت درگذشت دکتر داریوش شایگان از کتابها و آثار او به عنوان یک رویداد فرهنگی یاد کرد.
شایگان رند وار زیست. این متفکر و شاعر و نویسنده سرشناس اینک رخ در نقاب خاک کشیده است، آنچه از او باقی میماند آثار ماندگار و گرانسنگ اوست نه چیزهای دیگر. اولین بار که او را دیدم چهره دانایی اندیشمند و رند در نظرم نمایان شد که دنیا و مافیها را چندان جدی نمیگیرد اگر چه با کل دنیا و روزگار مدرن در ارتباط است: متفکری در مرز آسیا و اروپا، در مرز بتهای ذهنی و خاطره ازلی، در مرز هویتهای متکثر و چهل تکه و در مرز ایران و فرانسه.
شایگان را اولین بار فیلسوفی دیدم که سر به دنیا و عقبی فرود نمیآورد. بسیار اندکاند فیلسوفان خلاق و بار آوری مثل شایگان در این سرزمین. هر اثر او رویدادی فرهنگی به شمار میآمد. بسیار نادرند فلسفهورزانی مانند شایگان که سخن از درون جانشان و از دل دانش فلسفیشان جوشیده باشد.
نظر شما