یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۷ - ۱۴:۱۷
گذر از  رودخانه درینا

علی‌اصغر محمدخانی متن سخنرانی خود را در بلگراد،‌با عنوان «گذر از رودخانه درینا» در اختیار ایبنا قرار داده است. این متن در روزنامه داناس صربستان منتشر شده است. گفتنی است امسال کشور صربستان مهمان ویژه نمایشگاه کتاب است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - علی اصغر محمدخانی: اگر تاریخ دو تمدن ایرانی و یونانی را بررسی کنیم و ویژگی‌های فرهنگی دو سرزمین را بشناسیم، رد پای باورها و اندیشه‌های ایرانی در مغرب زمین می‌یابیم. منطقه‌ بالکان و آناتولی نیز از فرهنگ و زبان و ادب فارسی تاثیر پذیرفته است و عثمانی‌ها در گسترش زبان و ادب فارسی در بخش اروپایی متصرفاتشان بسیار موثر بودند. در بسیاری از شهرهایی که در اروپا به دست عثمانی‌ها افتاد از نیکوزیا در قبرس تا باغچه‌سرای در کریمه و سارایوو در بوسنی، آثار فارسی می‌خواندند و در این دوره تا دوردست‌های بالکان صدها شرح و ترجمه‌ی آثار ادبی برجسته‌ فارسی نوشته شده است و بی‌گمان این تاثیر یک سویه نبوده و ایرانیان نیز از راه عثمانی با اندیشه‌های اروپایی آشنایی یافتند.

محققانی چون فهیم بایراکتاروویچ از پیشگامان خاورشناسی در یوگسلاوی بودند و آثار ارزنده‌ای از ادبیات فارسی و تاریخ ایران را به زبان صربی ترجمه کردند و مردم این سرزمین را با فرهنگ ایرانی آشنا ساختند. از آثار و اندیشه‌های عمر خیام نیشابوری تا حافظ و فردوسی و مولوی و رودکی و انوری و عطار و سعدی و جامی را به مردم صربستان شناساند و خوشبختانه این راه رهروان دیگری را پیدا کرده و این تلاش‌ها تاکنون تداوم داشته است. در پنجاه سال گذشته آثار ادبی صرب به فارسی ترجمه شده است و امسال پنجاه سال است که از انتشار ترجمه‌ فارسی «پلی بر رودخانه‌ی درینا» اثر ایوو ‌آندریچ می‌گذرد. این کتاب به قلم دکتر رضا براهنی به فارسی ترجمه و در ایران انتشار یافت. در طول این پنجاه سال، آثار انگشت‌شماری از ادبیات صربستان و یوگسلاوی سابق به فارسی منتشر شده است و متاسفانه مردم امروز این دو سرزمین با تحولات ادبی معاصر دو کشور ایران و صربستان چندان آشنایی ندارند. به قول مورخین اروپایی، کشور صربستان در قرون وسطی پل بین شرق و غرب و سرزمینی بود که می‌بایست تمدن شرق و غرب در آن‌جا اختلاط یابد و فرزند برومندی از این ترکیب عالی تمدن‌ها به جامعه‌ انسانی تقدیم دارد. ولی متاسفانه سیر و تحول تمدن صربی و مقدونی دچار انقطاع شد و در دوران جدید ضرورت دارد که پل فرهنگی و تمدنی میان شرق و غرب با ایجاد پل فرهنگی میان ایران و صربستان تحکیم شود. در پنجاه سال گذشته مجموع آثار ادبی ترجمه شده از ادبیات صربستان به فارسی به ده عنوان نمی‌رسد. مردم ایران و ادب دوستان ایرانی نمی‌دانند که اوضاع کنونی ادبیات معاصر در صربستان چگونه است؟ چه ویژگی‌هایی در آثار نویسندگان و شاعران معاصر صربستان دیده می‌شود که با آثار ادبی دیگر کشورها تفاوت دارد؟ چه مقدار تحولات سیاسی و اجتماعی صربستان در آثار ادبی این کشور بازتاب یافته‌ است؟ چه اشتراکات فرهنگی و اجتماعی می‌توان در آثار نویسندگان و شاعران ایران و صربستان یافت؟ دردها و رنج‌ها و شادی‌های مردم صربستان در کدام یک از آثار ادبی این کشور بیشتر نمود یافته است؟ پاسخ به این پرسش‌ها مستلزم آشنایی بیشتر با آثار ادبی صربستان است و مخاطبان ایرانی فقط با آثار نویسندگانی چون ایوو آندریچ، برانیسلاو نوشیج، دانیلو کیش و دیوید البحاری آشنا هستند. از شعر صربستان کمتر می‌دانیم. شعر صربستان به فارسی ترجمه نشده و این‌که شعر امروز صربستان به چه سو می‌رود و چه ویژگی‌هایی دارد کمتر اطلاع داریم. آیا مردم صربستان با شعر انس دارند و شاعران امروز صربستان تا چه حد مخاطب دارند؟ پرسش‌هایی است که علاقه داریم درباره‌ آن بدانیم. در این فرصت کوتاه سعی می‌کنم به بازتاب ترجمه‌ آثار این چهار نویسنده در ایران اشاره کنم و این که مردم  ادب دوست ایران چه برداشت‌‌هایی از آثار این نویسندگان دارند.

ایوو آندریچ یا تولستوی صربستان
آندریچ یکی از نویسندگان برجسته‌ صربستان است که در دنیا شناخته شده و در ۱۹۶۱ م جایزه‌ نوبل ادبی را دریافت کرد و چهل سال از  درگذشت او می‌گذرد. محل تولد او که در نزدیکی رودخانه‌‌ای به نام درینا بود بعدها منبع الهام او شد. تا جایی که رمان «پلی بر رودخانه‌ درینا» که از آثار شاخص این نویسنده محسوب می‌شود، بر اساس تجربیات دوران کودکی‌اش از همین منطقه نوشته شده است. از ایوو آندریچ سه اثر به فارسی ترجمه و انتشار یافته است: «پلی بر رودخانه‌ درینا» به قلم رضا براهنی، «خانمی از سارایوو» به قلم بهزاد برکت و هرمز ریاحی و داستان «عطش» به قلم حسن ملکی.  اما آثار دیگر او چون «حیاط نفرین‌زده»، «دوشیزه»، «قصه‌های آندریچ»، «وقایع‌نامه‌ تراونیک» به فارسی ترجمه نشده است. اکثر آثار او از تاریخ بوسنی، کشور زادگاهش الهام گرفته است اما تاریخی که آندریچ ساخته و پرداخته، تاریخ مورخان نیست، بلکه گزارش وقایع‌نگاران است. وقایعی است که بر سر نیاکان آمده است. روز به روز و توام با شادی‌ها و غم‌ها و آن‌چه در این حکایت‌ها، که عصاره‌ غلیظ و رنگ‌های شاداب زندگی را حفظ کرده و ذوق را برمی‌انگیزد، همین نکته است.

خوانندگان آثار ادبی در ایران در رمان‌های آندریچ، اوضاع سیاسی و اجتماعی نابسامان این سرزمین را در نیمه‌ی اول قرن بیستم به خوبی می‌بینند و آندریچ آن‌چه در انسان مقدر است و آنچه با قرار گرفتن در شرایط اجتماعی بر سرش می‌آید را چون پشت و روی جامه‌ای بررسی می‌کند. رمان «خانمی از سارایوو» را رمانی تاریخی نمی‌توان به شمار آورد بلکه حکایت سرنوشت انسان کوچکی است در دام وقایع بزرگ تاریخی و حکایت این سرنوشت در قلمرو ادبیات به رنگ و شکل و زبانی که یک بار اتفاق نمی‌افتد، خواننده را با تخیلات روانی ـ انسانی و واقعیت اجتماعی ـ‌ تاریخی پیوند می‌زند.

آندریچ همچنین در رمان «پلی بر رودخانه‌ی درینا» با تشریح شهر کوچکی در کنار پل رودخانه‌ درینا سیر تاریخ و روحیه‌ مردم را از دوران سلطه ترک‌ها تا رونق بورژوازی چنان استادانه بیان می‌کند که خواننده با تاریخ چهار قرن از نظر تحول‌های اجتماعی آشنایی پیدا می‌کنند. این اثر برای خوانندگان ایرانی بسیار جذاب بود و اگرچه به صورت گسترده مخاطب پیدا نکرد و تجدید چاپ نشد اما منتقدان و نویسندگان آن را از نمونه‌های برتر آثار ادبی جهان قلمداد کردند و آن را همپایه‌ جنگ و صلح تولستوی دانسته‌اند.

آندریچ در این کتاب به بازنویسی تاریخ ملت یوگسلاوی می‌پردازد که سال‌ها علیه سلطه‌ خارجی مبارزه کردند و سرانجام آن‌ها را از خاک خود راندند. وی، طبع سرکش و نافرمان مردم یوگسلاوی و صربستان، پراکندگی مذهبی و تعصب خشک سلطه‌گران را به خوبی در سطر‌سطر داستان خویش نمایش می‌دهد و برای ارتباط بخش‌های مختلف داستان که سال‌های بسیار طولانی و فاصله‌های زمانی زیادی را دربرمی‌گیرد از یک پل عظیم و زیبا که توسط عثمانی‌ها بر فراز رودخانه‌ همیشه خروشان درینا ساخته شده، استفاده می‌کند. قتل و غارت، خیزش ملل مغلوب، نیروی گریز از مرکز دهقانان و ملاکان صربستانی و عوامل دیگری که سبب آزاد شدن مجارستان و سپس صربستان از سیطره‌ عثمانی‌ها شد در سیر حوادث داستان به تصویر کشیده شده است. این کتاب نکاتی آموزنده از تاریخ جهان و تحولات آن شامل صعود و سقوط امپراتوری‌ها را در بر دارد و در نوع خود یک اثر جامعه‌شناسی خوب است.

برانیسلاو نوشیج یا چخوف و گوگول صربستان
به نظر من برانیسلاو نوشیج، یکی از نویسندگان برجسته‌ی صرب و جهان است که متاسفانه هنوز در ایران خوب معرفی نشده است. قلم زیبا و منتقدانه و گزنده‌ او و زبان طنز او در داستان‌های‌اش به خوبی وضعیت جامعه‌ی صربستان را در نیمه‌ اول قرن بیستم نشان می‌دهد. با آن‌که به کار اداری و سیاسی اشتغال داشت اما بیشتر وقت خود را به ادبیات و نویسندگی صرف کرد. از این نویسنده سه کتاب «فیل در پرونده» به قلم سروژ استپانیان، «خانم وزیر» و «مرحوم» به قلم فرزانه گرجی و مهدی ایزدیار به فارسی ترجمه و منتشر شده است.

در مقدونیه چندین اثر عمیق نوشت درباره‌ زندگی مردم صربستان و کمدی‌ای به نام «نماینده‌ ملت» که در ۱۸۹۶ نوشته شده و در ۱۹۲۴ انتشار یافت. بیشتر شهر و پیروزی‌اش به آ‌ثار نمایشی بستگی داشت. یک سلسله نمایشنامه‌ میهن‌پرستانه نوشت که در آن‌ها از تاریخ صربستان در قرون وسطا و اشعار عامیانه الهام گرفته بود مانند «شاهزاده سمبری» سپس به نمایشنامه‌های تحلیلی روی آورد که به صفات اخلاقی و روحی بشر چون جنایت و مکافات و عشق و کینه ارتباط می‌یابد. وی همچنین نمایشنامه‌های خیال‌انگیز و زیبا فراوان دارد اما این آثار متعدد در برابر کمدی‌های انتقادی او که موجب محبوبیتش نزد عامه‌ مردم گشته در درجه‌ی دوم قرار دارد. کمدی‌های او: حمایت، مردی چون دیگران، دنیا، سفر به دور دنیا، خانم وزیر، آقای دلار، پزشک.

شاهکار نمایشی نوشیج، کمدی «متوفا» در سه پرده در ۱۹۳۷ به صحنه آمد و پیروزی عظیم در کشور و خارج از آن به دست آورد. نوشیج در این کمدی فساد طبقه‌ی کاسبکار تازه به دوران رسیده را که به شهر بلگراد چهره‌ای تازه بخشیده بود پیش چشم می‌گذارد. وی زندگی‌نامه‌ خود را در ۱۹۲۴ منتشر کرد و چاپ آثار کامل میان سال‌های ۱۹۳۵ و ۱۹۳۸ در بلگراد انجام گرفت. وی از نویسندگان پر کار است که آثار کاملش به ۲۵ جلد نمی‌رسد.
 نوشیج در داستان‌ها و نمایش‌نامه‌های انتقادی بسیاری که نوشته است خنده‌انگیزترین و در عین حال دردناک‌ترین پرده‌های زندگی انسان‌ها را در برابر خواننده می‌گشاید. اجتماع خود را خوب می‌شناسد، دردها و رنج‌ها را می‌بیند و با شیرین‌ترین کلام آن‌ها را تصویر می‌کند. طبقات مرفه اجتماع را که «وقار و شخصیت‌شان» در کلمه‌ «ثروت» خلاصه می‌شود، بی‌رحمانه به باد استهزاء و انتقاد می‌گیرد، با دقت خاص و زیرکانه‌ای دانشمندانی را که عقاید و نظریه‌های‌شان با مسائل واقعی زندگی فاصله‌ی زیادی دارد، رسوا می‌سازد و انبوه بیکار‌ه‌ها، دلال‌ها و خوش‌پوشان متظاهر را که در ادارات، رستوران‌ها و کافه‌ها می‌لولند، معرفی می‌کند.

در آثار او خنده‌‌ی بی‌کینه و طنز خشم‌آلود، طعنه‌ی ملایم و شوخی کنایه‌دار، به هم می‌آمیزد. از این حیث نوشته‌های‌اش رنگی از آثار مارک تواین، چخوف و گوگول دارد. شوخی و هجای سخن او با واقع‌بینی درخشانی صورت می‌گیرد. حتی در مواردی که به اوج طنز و طعنه سیاسی می‌رسد و در صراحت لهجه تا حد امکان پیش می‌رود، کوشش می‌کند که تاثیر «نامطبوع» قلمش را با بیان عبارات دوپهلو و گفتارهای مهمل‌نما و تغییر شکل خطوط ظاهری و غیرواقعی پدیده‌ها، جبران کند.

درباره‌ هنر و محیط هنری زمان خود، در نخستین جلسه انجمن دانشمندان، نویسندگان و هنرمندان یوگسلاوی که اندکی قبل از مرگش در سال ۱۹۳۸ تشکیل شده بود چنین گفت: «فرهنگ جوان ما برای رشد خود نیازمند به هوایی پاک‌تر از هوای آسمان ماست. در زیر آسمان که غالبا گرفته و تیره است هیچ نهالی ممکن نیست خود را به سوی نور بکشاند، یا شکوفه دهد به همین ترتیب خلاقیت معنوی نیز در چنین آسمانی نمی‌تواند چنانکه باید و تا حد کمال به بیان آید و از این روی بسیاری سخن ناگفته می‌ماند و اندیشه‌های فراوانی احتمالا بر زبان جاری نمی‌گردد.»

نوشیج افکار انقلابی و عقاید سیاسی مشخصی نداشت اما از صمیم قلب نسبت به پستی و دنائت‌های زندگی نفرت می‌ورزید. این نویسنده‌‌ شهیر که معاصرانش او را «جادوگر بزرگ خنده» می‌خواندند تا اوج بیان خواست‌ها و اندیشه‌های مردم پرواز کرد و آثار خود را فراموش‌ناشدنی ساخت.



باید با کمک مراکز ادبی و منتقدان صربستان به معرفی بیشتر برانیسلاو نوشیج در ایران پرداخت تا علاقه‌مندان ادبی و هنری با داستان‌ها، نمایش‌نامه‌ها و قدرت قلم برانیسلاو نوشیج آشنایی بیشتری پیدا کنند. نوشیج در داستان‌های‌اش به برخی از روابط اجتماعی اشاره کرده است که نمونه‌های آ‌ن را می‌توانیم در ایران ببینیم. ریا، دروغ، رابطه‌ی کارمندان با مدیران، در داستان‌ها او در مجموعه داستان «فیل در پرونده» به خوبی و زبان طنز ترسیم شده است. اگر آثار دیگر او مانند «فرد مظنون»، «نماینده‌ی مردم» به فارسی ترجمه شود، تصویر دقیق‌تری از زندگی و آثار و دیدگاه‌های او برای جامعه‌ ادبی ایران ترسیم می‌شود.

دانیلو کیش و مجادله در ادبیات معاصر صربستان
از دانیلو کیش که یکی از مهم‌ترین چهره‌های ادبی صربستان است فقط کتاب «گورخانه‌ای برای بوریس داویدویچ» او به فارسی ترجمه و منتشر شده است. این کتاب باعث یکی از بزرگترین مجادلات در ادبیات صرب شد به همین سبب نویسنده‌ آن را وادار کرد تا کتاب مهم دیگری به نام درس‌ کالبدشناسی درباره‌ آن بنویسد. این کتاب، گورگاهی برای خاطره، جسم، آب، آتش، خاک، روح، آغاز و فرجام همه‌ی کسانی است که تاریخ نتوانسته از آن‌ها حفاظت کند. دانیلو کیش در طول زندگی خود تلاش کرد تا دو واقعه‌ «نازیسم» و «استالینیسم» را که او و خانواده‌اش با پوست و گوشت خود تجربه کرده بودند بدون مصیبت‌پردازی روایت کند. کتاب «گورخانه‌ای برای بوریس داویدویچ» تنها اثری است که مستقیم از زبان صربی به قلم ابتهاج نوایی به فارسی ترجمه و منتشر شده است و متاسفانه در ایران خوب دیده و خوانده نشده است و نویسنده‌ی آن چنانچه شایسته‌ی اوست در ایران معرفی نشده است.

این کتاب شامل هفت داستان است و هفت گفتار از یک سرگذشت مشترک و دانیلو کیش با نگاهی نو به موضوعی می‌نگرد که به او نزدیک است یعنی موضوع قربانیان نیروهای فشار کورکورانه. هر هفت داستان به سبک ادبی مستندنویسی نوشته شده‌اند و هفت‌ زندگی‌نامه را همراه با مستنداتی راستین و دروغین از قبیل مدارک نوشتاری، روایت‌ها، شهادت‌ها، عکس‌ها، دفترهای خاطرات، گاه‌نگارها، صورت‌جلسه‌ها، مدارک بازجویی، نقل‌قول‌ها و کتاب‌ها و نویسنده‌های مرجع به خواننده ارائه می‌دهند ولی همین مستندات در این هفت داستان، خود را به شکل داستان خیالی یک واقعیت مشخص نشان می‌دهند.

داستان‌های مجموعه، به مهندسی انقلابیون، پلیس‌ها، اراذل، شاعرها، مرتدها، خائن‌ها، اسرا، پزشک‌ها، مدیرها، نگهبان‌ها، کارمندان و بازجوهایی اشاره می‌کنند که با تاریخ یکسانی به هم پیوند خورده‌اند یعنی تاریخ شرارت. داستان‌های کتاب «گورخانه‌ای برای بوریس داویدویچ» از سویی در گستره‌‌ای از برخورد واقعیت‌ها و خیالات نوشته شده‌اند و از سویی دیگر پیامد آمیزه‌ای از واقعیات بی‌رحم تاریخی و نوعی از داستان‌سرایی هستند که زنده شدن واقعه را به خیال‌بافی خواننده واگذار می‌کند. هفت داستان این کتاب سرگذشت قربانیان اردوگاه‌های کار اجباری در شوروی سابق را شرح می‌دهند و داستان بزرگ‌تر را پدید می‌آورند که به تجربه‌ی تلخ زندگی تحت عقاید تمامیت‌خواهانه در نیمه دوم سده بیستم  اشاره دارد. قهرمانان این کتاب کسانی‌اند که حکومت تمامیت‌خواه  آن‌ها را سر به نیست کرده است و سرگذشت‌شان به رشته‌ای از رویدادهای تاریخی مبدل شده که در بوران زندگی گم شده‌اند. دانیلو کیش آثار مهم دیگری چون «باغ خاکستر»، «ساعت شنی» دارد که متاسفانه به فارسی ترجمه نشده و برخی از خوانندگان ایرانی درباره‌ این رمان‌ها در تاریخ ادبیات صربستان و فرهنگ‌نامه‌ها خوانده‌اند.

ما امیدواریم که برگزاری این نمایشگاه و حضور ایران به عنوان میهمان ویژه و انجام گفت‌وگوهای ادبی و فرهنگی میان نویسندگان و منتقدان ایران و صربستان سرفصل جدیدی برای روابط فرهنگی دو کشور باشد و پل ادبی ایران و صربستان، تشکیل شود. با گذر از پل رودخانه‌ درینا درمی‌یابیم که بسیاری از نویسندگان و شاعران صربستان مانند دیورایاکشیچ، اسکندرکولنوویچ، اوسکارداویچو، پوپوویچ جووان استریا، مشاسلیموویچ، الکساندار ووچو، دوبریتسا جوسیچ، دوسیتی اوبرادوویچ، برانیمیراشتپانوویچ، میلوش تسرنیانسکی، الکساندار تیشما، میلو رادپاویچ در ایران کاملا ناشناخته‌اند و ضروری است کتابی جامع درباره‌ ادبیات صربستان و سیر تاریخی آن و ویژگی‌های سبکی نویسندگان و شاعران معاصر به فارسی ترجمه شود تا زمینه‌ ترجمه‌ رمان‌ها و مجموعه‌اشعار و داستان‌های این نویسندگان و شاعران فراهم شود.
  
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها