عنوان کتاب چکیدهای است از آنچه مخاطب در شعرهای مجموعه با آن روبهرومی شود، یعنی برخورد نوین شاعر با حروف اضافه و ربط، عواطف انسانی و مجموعهای از اشیاء و پدیدارها. نگین فرهود در نخستین مجموعهاش به زبان خاص و مستقل خود دست پیداکرده است. طبیعی است که شعرها زنانه باشند و البته شاخصههای زنانگی در شعرها، اصلا نخنما و تکراری نیستند.
در شعر معاصر فارسی هنجارگریزی از زبان که باعث ایجاد معناهای تازهای میشود، موجب شده که حروف اضافه و ربط کارکردهای تازهای پیدا کنند، از حوزه دستور زبان خارج شده و به حوزه های معانی، بیان و بدیع وارد شوند. در شعرهای این کتاب استفاده مکرر از این حروف، آگاهانه و با استفاده از معانی و کارکرد آنها در حوزه دستور زبان و نیز قابلیتهای آن در شعر معاصر فارسی صورت گرفته است.
تخریب و درهم ریختن زبان و گفتار معمول ابتدا توسط فرمالیستهای روسی مطرح شد و پافشاری گروهی در این حوزه، هنجارگریزی را به نوعی (هذیان زبانی) تبدیل کرد. خوشبختانه هنجارگریزی از زبان در این مجموعه موجب هذیان زبانی و در نتیجه معناگریزی نشده است و با آنچه گروهی موسوم به شاعران زبانگرا و معناگریز پدید آوردهاند متفاوت است. شعر نگین فرهود معناگرا و عاطفهمحور است و ازطریق زبان و اشیاء به معنا میرسد. بنابراین میتوان گفت پدیدارشناسی مهمترین رویکردی است که میتوان با آن به خوانش این کتاب پرداخت.
قوطیهای کنسرو، پولکها، پرزها، رادیو و سیمهای تلفن و حتی تن آدمی با همه زوایای آن، ناظر به جهانی هستند که مورد توجه و ادراک ما قرار میگیرند. واقعیاتی که در حیطه شناخت انسان هستند و معنا یا نیتی را حمل میکنند. مطابق نظر مرلوپونتی، پدیدارشناسی آشکارکننده جهان است و انسان به طور مستقیم به هستی و حقیقت از طریق آگاهی ادراکی دست مییابد. این نگاه انواع گوناگون تجربه ناشی از ادراک حسی، اندیشه، حافظه، تخیل و عاطفه را در بر میگیرد. به نظر میرسد تجربه که طیف ضعیفی از آگاهی است در بعضی شعرهای این مجموعه به نوعی تجربه و التفات آگاهانه تبدیل شده است، تا جایی که شاعرحتی با انتخاب عنوان کتاب، به رنج اشیاء اشاره کرده است:
از رنج صورت اشیاء بنویس/ آن گاه که اتاق/ مثل در لاشه مردگان است/ با دویدنی کم/ از جریان آبی رگ
(صفحه 30)
در این مجموعه، رنج اشیاء و جهان اطراف و انسانی که آن را میبیند و درک میکند، نیاز، ملال و اندیشه را پدید میآورد. میدانیم که در اندیشه شوپنهاور، ملال افشای این واقعیت است که خرسندی -که پایان رنج است- برخلاف رنج تجربه نمیشود و هربار که خرسندی حاصل شده و نیازی برآورده میشود، ملال آغاز شده و آدمی بعد از برآورده کردن هر میل، دوباره در جستوجوی امیال نو برمیآید. این خواهش و نیاز، صورتی از رنج است. به این ترتیب انسان پیوسته از ملال و رنجی به دامن ملال و رنجی دیگر میافتد. به همین دلیل راوی/شاعر در مجموعه « از رنج اشیاء» که انسان را با همه پدیدارهای اطرافش میجوید از ملال موجود به احساس نیاز و رنج میرسد.
ملال در اندیشه شوپنهاور، بعدی هستیشناختی دارد و البته او این جهان را بدترین جهان ممکن و میدان تاخت و تاز و اراده شر میداند، اتفاقی که با وجود بیان رنج و ملال در شعرهای این مجموعه نمیافتد.
اگر قرار است شاعر رنج درخت را از مرگ غزاله علیزاده بنویسد(صفحه 21)، بلوغ سیزده سالگی فرزند را خونی در اندام رنج کشیده مادر میبیند(صفحه 37)، بنابراین آنجا که کییر کهگور ادعا میکند « ملال ریشه تمام شرهاست» اغراق کرده است. احساس نیاز شاعر به درک هستی و جهان اطرافش که قطعا ملال را به همراه خواهد داشت، باعث کشف زیبایی در رنج ناشی از تولد فرزند، درک انعطاف در تاریکی شب و احساس هیجان رشد گیاه لابهلای کسالت خاک میشود.
نگین فرهود در نخستین مجموعهاش به زبان خاص و مستقل خود دست پیداکرده است. طبیعی است که شعرها زنانه باشند و البته شاخصههای زنانگی در شعرها، اصلا نخنما و تکراری نیستند. شاعر از رهگذر آمدوشد میان ملال و رنج ناشی از ادراک هستی، شعرهای موفقی خلق کرده است اما به نظر میرسد لازم است کمی هم از کشف ارتباط دنیای شخصی با جهان اطراف- که در اغلب شعرهای کتاب تکرار میشود- فاصله گرفته و به اجتماع اطرافش بپردازد. دو شعر این مجموعه که مضمونی اجتماعی دارند و البته شعرهای موفق و محکمی هستند، نقطه عزیمت شاعر در این مقوله به شمار می آیند.
باد/ ای زنده در باد/ ای زنده باد/ تخمی بریز در شکاف دهان/ لال نمرده باشم/ پراکنده کن، کلمه/ کلمه را که خون است (صفحه 40)
منابع:
ا- فرهود نگین، از رنج اشیاء، نشر حکمت کلمه،1397
2- ایوتایه ژان، نقد ادبی در قرن بیستم، ترجمه محمدرحیم احمدی، انتشارات سوره، 1377
3- شوپنهاور آرتور، جهان همچون اراده و بازنمود، ترجمه رضا ولی یاری، نشر مرکز، 1388
4- اسونسن لارس، فلسفه ملال، ترجمه افشین خاکباز، نشرنو، 1396
نظر شما