چهارشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۷ - ۰۹:۲۹
جهان به اعتراف نیاز دارد/نقدی بر مجموعه شعر «روابط واژگون»

«روابط واژگون» شعر پیرامون شاعر است و به مخاطب امروز تعلق دارد، به انسانی که در معرض از دست‌دادن توان اندیشیدن و آزادی و در نتیجه محکوم به زوال است.

خبرگزاری کتاب ایران - آنژیلا عطایی: «روابط واژگون» پنجمین مجموعه شعر محمدعلی حسنلو است که انتشارات نصیرا در بهار 1397 منتشر کرده است. این کتاب که در دو دفتر «گردش بیضوی با اعمال شاقه» و «روابط واژگون» تنظیم شده است مجموعه‌ای است از شعرهای غالبا بلند و گاهی روایت‌محور. با این که شاعر در تعدادی از شعرها  فضای مجموعه قبلی خود -مجموعه شعر سوال‌ها!- را تکرار کرده است اما نگاه ویژه او به ساختارهای اجتماعی سرنگون در عصر حاضر -که قطعا در تولید آثار ادبی موثر است- و نیز جسارت او در تجربه‌گرایی، مجموعه قابل تاملی را پیش روی مخاطب می‌گذارد.
 
می‌دانیم که جامعه‌شناسی ادبیات آنتی‌تز فرمالیسم در نقد ادبی است. از آن جا که ادبیات ریشه در عادات، رسوم، هنجارها و وضعیت اجتماعی دارد، بنابراین هر اثر ادبی بر حسب ساختارهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی زمانه خود قابل تحلیل است. این مجموعه، شعر پیرامون شاعر است و همان قدر اجتماعی است که یک آفرینش فردی است.
 
از منظر جورج لوکاچ، ادبیات جهان کوچکی است که واقعیت جهان بزرگ‌تری را بازتاب می‌دهد و در نتیجه این محتواست که شکل را پدید می‌آورد. انتقاد از عدم عدالت اجتماعی، اقتصاد و سیاست نابسامان، روابط فردی و اجتماعی واژگون و انسان سردرگم امروز، فرم و ساختار شعرها را شکل داده‌اند. راوی در این مجموعه، فرزند آدم، هابیل است که در عصر حاضر هبوط کرده است و با سردرگمی میان آنچه در اطرافش می‌بیند، می‌سراید و حرف می‌زند:

به دوستان اهلی جانورم چه بگویم/ به دهان‌های ریز آبزیان صلح‌طلب/ و ردیف تشنه اسب‌ها/ در جایی که طبیعت نایاب است و دوربین‌هایتان پنهان
( چشم‌های جانوری راوی، صفحه 40)
 
البته نقد صرفا اجتماعی اثر هنری و بدون توجه به جنبه‌های زیباشناختی آن، می‌تواند مورد انتقاد قرار بگیرد اما آنچه در «روابط واژگون» می‌خوانیم و می‌بینیم، ارتباط ساخت درونی اثر با جهان‌بینی جامعه امروز است. از دیدگاه لوسین گلدمن که نظریات لوکاچ را تکمیل کرد، اثر هنری در مرحله اول، ساخت ذهن نویسنده نیست بلکه ساخت ذهن کلی اجتماع است. مجموعه حاضر نیز، رابطه ساختاری بین شعرها، جهان‌بینی شاعر و جامعه امروز را نشان می‌دهد، در واقع وضعیت اجتماعی و تاریخی از طریق جهان‌بینی شاعر به ساختی ادبی تبدیل شده است.
 
گلایه‌های فراوان انسان فهیم و تنهای امروز، به سرودن شعرهای بلند منجر شده است که هرچند اغلب روایت‌ها جذاب هستند اما در بعضی شعرها به دام تکرار می‌افتند. به نظر می‌رسد آنچه شاعر می‌خواهد بگوید گاهی برایش مهم‌تر از خود شعرهاست و متاسفانه همین موضوع بعضی شعرها را به نثر تبدیل کرده است.
 
اگر بپذیریم که بین انواع ساختار ادبی و تفکر اجتماعی مرتبط با آن، هماهنگی و تناسب وجود دارد، درهم گسیختگی پیکر پاره‌ا‌ی از شعرها و رفت و آمد میان شعر و نثر در مجموعه را می‌توانیم با انزوای فردی، تخریب روابط انسانی و ناامیدی اجتماعی مرتبط بدانیم، در واقع با آنکه شعرها را شاعر سروده است اما قوانین موجود در محتوا، فرم و ساختار شعرها در قالب زبانی است که دیگر فقط منحصر به شاعر نیست بلکه به اجتماع او تعلق دارد. به عبارت دیگر این مجموعه علاوه بر این‌که بازتاب آگاهی جمعی است، به مخاطب این امکان را می‌دهد که اندیشه‌ها، عملکرد و وضعیت موجود در جهان اطرافش را در اثر حاضر ببیند زیرا محتوا و زبان به افکار، آرمان‌ها و ذهنیات او نزدیک شده است. این کتاب به مخاطب امروز تعلق دارد که در معرض از دست دادن توان اندیشیدن و آزادی و در نتیجه محکوم به زوال است:

آن‌ها و چشم‌هایشان/ آن‌ها و دست‌هایشان/ در انتظاری طولانی/ با طاقت‌هایی بریده از رمق
( دیدن، صفحه 51)


 
منابع:
1-حسنلو محمدعلی، روابط واژگون، انتشارات نصیرا، 1397
2- حسنلو محمدعلی، سوال‌ها!، انتشارات نصیرا، 1395
3- حسنلو محمدعلی، تعمیر با جراحت‌های اضافه، انتشارات نصیرا، 1393
4- پوینده محمدجعفر، درآمدی بر جامعه‌شناسی ادبیات، انتشارات نگاه، 1377
5- لوونتال لئو، رویکردی انتقادی در جامعه‌شناسی ادبیات، ترجمه محمدرضا شادرو، نشرنی، 1386
6- تسلیمی علی، نقد ادبی، نظریه‌های ادبی و کاربرد آنها در ادبیات فارسی، کتاب آمه، 1388
 
 
 
 
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها