به نظر شما در ادبیات کودک و نوجوان چقدر به خصوصیات اخلاقی و شخصیتی امام خمینی (ره) پرداخته شده است؟
در اوایل انقلاب یعنی در دهههای 60 و 70 در این زمینه آثاری خلق شده مانند قصههای کوتاهی که براساس روایات و خاطرات نوشته شده است. در آن زمان من مسئول بخش داستان کیهان بچهها بودم و در این رابطه در کیهان بچهها «قصههای انقلاب» را منتشر میکردیم که شخصیت اصلی آنها امام خمینی (ره) بود و در هر کدام از این داستانها به یکی از خصوصیات شخصیتی و اخلاقی امام خمینی (ره) مانند شجاعت، مدافع مردم بودن، ضد ظلم بودن اشاره شده بود. همچنین در آن زمان یکسری کتاب هم از سوی نشر پنجره منتشر شد. این آثار مجموعه خاطراتی بودند که جمعآوری شده بود و از سوی تعدادی از نویسندگان بازآفرینی شده بود. یکی از آن آثار «سیب و آرزو» نام داشت که کار من بود و در آن حدود 20 تا 30 خاطره را به قصهوارههایی تبدیل کرده بودم و در هرکدام خصوصیات اخلاقی امام محور قرار داده شده بود. چون قصهها زیاد بود در آنها به جنبههای مختلف شخصیت امام خمینی(ره) پرداخته شده بود و شامل همه خاطرات قبل از انقلاب و بعد از انقلاب، مبارزه در پاریس، ایران و ... بود.
نویسندگان کودک و نوجوان چقدر توانستهاند در تولید کتاب و معرفی شخصیت امام خمینی (ره) به بچهها موفق باشند؟
نویسندگان تلاش کردهاند آثار خوبی در این زمینه منتشر کنند. اما یکی از مشکلات صنعت نشر ما این است که کتابها بهخوبی توزیع نمیشوند و به دست بچهها نمیرسند. برای جمعآوری خاطرهها و بازآفرینی آنها زحمت زیادی کشیده شده و نویسندگان تلاش زیادی کردهاند و کارهای زیادی در این زمینه انجام شده است اما به دلیل عدم اطلاعرسانی درست و تبلیغات مناسب این کتابها دیده نشدهاند. دفتر نشر آثار امام خمینی (ره) نیز یکسری قصههایی که در مجلات و کتابهای مختلف در این مورد چاپ شده بود را جمعآوری کرده و منتشر کردند اما از سوی آنها هم توزیع و اطلاعرسانی مناسبی برای این آثار انجام نشده است.
به نظر شما پرداختن به انقلاب و امام خمینی (ره) در آثار کودکان و نوجوان چه ضرورتی دارد؟
هر خانوادهای بزرگی دارد مانند پدر یا مادر که میتواند در زندگی الگوی بچهها باشد. جامعه ما همینطور است و بچههایی که در جامعه زندگی میکنند میتوانند به بزرگان خود مانند رهبران و بزرگان سیاسی و دینی نگاه کنند و از سویی دیگر هنرمندان، نویسندگان، سینماگران، دانشمندان، ورزشکاران، معلمان و ... که باید در ادبیات به همه اینها پرداخته شود. و همانطوری که به شخصیتی مانند انیشتین بهعنوان یک دانشمند در علم توجه میشود به شخصیتهایی مانند نلسون ماندلا و امام خمینی (ره) به عنوان رهبران سیاسی نیز باید توجه شود. امام خمینی (ره) به عنوان فردی که رهبری سیاسی و اجتماعی را در این جامعه برعهده داشته، باید مورد توجه قرار گیرد و ابعاد شخصیتی گوناگون ایشان برای بچهها بیان شود تا کودکان و نوجوانانی که این نوع گرایش را دارند بتوانند ایشان را الگو قرار دهند. درواقع هرجامعهای نیاز به معرفی بزرگانش دارد برای اینکه بزرگترها و کوچکترها بتوانند الگوبرداری کنند.
در میان آثاری که با محوریت امام خمینی (ره) منتشر شده، آیا اثر ماندگاری خلق شده است؟
به نظرمن اثر ماندگاری خلق نشده است، هرچقدر که موضوع قویتر باشد بیشتر میتوان به آن پرداخت. البته کارهای خوبی منتشر شده اما کارهای بهتری نیز میتوان منتشر کرد. هرچقدر شخصیت بزرگتر باشد ابعاد مختلفی برای پرداختن دارد و شخصیت امام خمینی (ره) بسیار بزرگ و دارای ابعاد گوناگونی بود. از سویی هرچه تعداد اثر نیز بیشتر باشد احتمال یافتن اثر برجسته در میان آنها نیز بیشتر است.
برای خلق آثار ماندگارتر در این حوزه چه باید کرد؟
باید انگیزه لازم برای این کار فراهم باشد. هر اتفاقی فضایی نیاز دارد که باید فراهم شود تا در آن فضا رخ دهد و اگر آن فضا فراهم نباشد خودبخود آن اتفاق نمیافتد. باید آن فضا را فراهم کنیم و انگیزه لازم را ایجاد کنیم. هنرمندان را تشویق کنیم تا کارهای متفاوت و ارزشمندی خلق کنند. از سویی حتما لازم نیست افرادی به این موضوع بپردازند که امام را از نزدیک دیدهاند یا در آن زمان حضور داشتهاند. با مطالعه و تحقیق و پژوهش هم میتوان آثار ارزشمندی خلق کرد. مثلا کتاب «جنگ و صلح» 50 سال بعد از رویداد محوری کتاب نوشته شد اما اثری ارزشمند و ماندگار است.
شما به عنوان یکی از نویسندگان پیشکسوت حوزه کودک و نوجوان، چقدر در حوزه تالیف آثار در زمینه انقلاب و امامخمینی (ره) فعالیت داشتهاید و چه آثاری خلق کردهاید؟
من در مجموع 3 رمان برای نوجوانان و 2 رمان برای بزرگسالان نوشتهام. رمان «کودک و طوفان»، «مدرسه انقلاب» و «بچههای سنگان» سه رمانی است که برای نوجوانان با موضوع انقلاب پرداختهام که هرکدام به زمانی از انقلاب میپردازد. مثلا «بچههای سنگان» به حوادث پیش از انقلاب، رمان مدرسه انقلاب، به حوادث از 13 آبان تا پیروزی انقلاب و رمان «کودک و طوفان» به رویدادهای بعد از انقلاب میپردازد که در همه این رمانها شخصیت محوری امام خمینی (ره) است. علاوه بر این دو رمان در حوزه بزرگسال داشتهام. «عشق سالهای جنگ» که به رویدادهای بعد از پیروزی انقلاب تا جنگ تحمیلی میپردازد و درباره درگیریهای داخلی است و رمان «فصل کبوتر» که به مسائل قبل از انقلاب و مبارزینی میپردازد که به رهبری امام به مبارزه پرداختهاند. البته آثاری هم در حوزه جنگ و دفاع مقدس مانند «آتش در خرمن» و «پسران جزیره» دارم که در آنها هم امام خمینی (ره) شخصیت محوری هستند.
آیا تعداد آثار منتشر شده در این حوزه میتواند جوابگوی نیاز جامعه باشد؟
در ادبیات کودک و نوجوان در مقایسه با آثار تولیدی در سایر حوزهها کمتر به شخصیت امام خمینی (ره) و بیان خصوصیات اخلاقی، رفتاری و شخصیتی ایشان توجه شده است. و اگر بخواهیم بشماریم کمتر از 10 مجموعه داستان در حوزه انقلاب با محوریت امام خمینی (ره) منتشر شده که هرکدام به جنبهای از خصوصیات امام پرداختهاند. در این زمینه جای کار زیادی وجود دارد و کارهای بیشتری میتوان انجام داد.
دلایل کمپرداختن به این حوزه چیست؟
برای این مساله دو دلیل عمده وجود دارد. نخست اینکه بعد از انقلاب جنگ شروع شد و همه توجهات بلافاصله به سوی جنگ رفت و هنوز هم تب و تاب آن وجود دارد. در واقع از زمان پیروزی انقلاب تا سال 59 همه توجهات به امام خمینی (ره) و انقلاب بود. بعد از اینکه جنگ پیش آمد ذهنها به سوی دفاع از میهن و جنگ تحمیلی رفت. 8 سال جنگ تحمیلی، دو سال تب و تاب قطعنامه و رحلت امام سبب شد که در مجموع فاصله 12 سالهای از زمان پیروزی انقلاب و پرداختن به امام و شخصیت ایشان ایجاد شود و محوریتی که امام و انقلاب در دو سال اول انقلاب در آثار داشتند به محوریت جنگ و دفاعمقدس تبدیل شد. براین اساس به نظر میرسد که بیتوجهی عمدی صورت نگرفته است فقط اولویتها عوض شده و جنگ و دفاع در اولویت قرار گرفته است اما هنوز هم دیر نشده و جای کار وجود دارد. مساله بعدی تبلیغنشدن و دیدهنشدن آثار است که سبب شده نویسندهها و ناشران دیگر انگیزهای برای ادامه کار نداشته باشند. یک نویسنده باید زمان زیادی را صرف تحقیق و مطالعه کند و اثر مستندی بنویسد اما اثرش در تیراژی محدود چاپ میشود و اطلاعرسانی و توزیع درستی هم ندارد و به دست مخاطب نمیرسد. همه اینها انگیزهها را میکشد. کار نویسنده فقط نوشتن است مسئولیت سایر امور به عهده دیگران است. در دوسال اول انقلاب این انگیزهها خیلی قوی بود و کتابها با تیراژ بالا منتشر میشد و به فروش میرفت اما کم کم تیراژها کاهش یافت و فروش و توزیع کتاب هم کم شد و به تدریج انگیزه در بسیاری از نویسندگان و ناشران کشته شد. در مجموع این دو عامل سبب شد آثاری که باید نوشته شود، نوشته نشد.
برای رونق بیشتر و بهتر این حوزه چه پیشنهادی دارید؟
این مسائل یعنی انقلاب، امام، دفاعمقدس و هر مسئله دیگری در حوزه کتاب بهصورت فصلی نیست و نباید دورهای به آنها نگاه کنیم، مثلا هر ساله فقط در 14 خرداد به امام خمینی (ره) در 22 بهمن به انقلاب و در نمایشگاه کتاب به کتاب بپردازیم. اگر این مسائل در طول سال پیگیری شود این بیتوجهیها برطرف میشود. مساله بعدی ایجاد انگیزه برای ناشران و نویسندهها است. در اوایل انقلاب بیش از 80 درصد کارها تالیفی بودند و ناشران و نویسندگان انگیزه بالایی برای انتشار کتاب داشتند و از کتاب نیز استقبال میشد اما امروزه بیش از 80 درصد آثار ترجمه هستند و باز هم کتاب کمتر مورد توجه قرار میگیرد. این بیتوجهی به کار به دلیل بیتوجهی خودمان است. مسئولان فرهنگی کشور باید زیرساختهای لازم برای توزیع و اطلاعرسانی کتاب را در کشور فراهم کنند تا انگیزه لازم برای تولید کتاب خوب ایجاد شود.
نظرات