نیایش سلطانی مترجم می گوید: صنعالله ابراهیم تکههای کارتن را از اطراف زندان پیدا میکرد و داستان خود را روی آن مینوشت و از طریق دوستان و افرادی که به ملاقات او در زندان میرفتند آنها را به بیرون میفرستاد.
او همچنین بیان کرد: یوسف ادریس درباره این داستان گفته است: این اثر یک داستان نیست و فراتر از یک داستان است، یک انقلاب بزرگ است. زمانی که صنع الله اسم آن بو را روی کتاب گذاشت داستان را کشت، یعنی این داستان به قدری گسترده است که نمیتوان نام آن بو را بر آن گذاشت. این کتاب از بوهای مختلفی ماننده خفقان، ظلم و... صحبت میکند.
سلطانی درباره نویسنده «آن بو» گفت: این نویسنده از جوانی زمینههای سیاسی داشته و در زمان ریاست جمهوری جمال عبدالناصر چپگرا و سوسیالیست بود. به دلیل فعالیتهای سیاسی از سال 1959 تا 1964 در زندان بود. صنع الله در زندان تصمیم میگیرد نویسنده شود و یک مجموعه داستان بنویسد که در عین حال که از یکدیگر مجزا هستند به نوعی با هم ارتباط دارند. راوی و شخصیت اصلی داستان آن یک نفر است و فقط داستان تغییر میکند و خوانند در نهایت خود به این نتیجه میرسد که راوی یکی است. ابراهیم از زمان کودکی کتاب میخواند و در زندان با سختی از بیرون کتاب فراهم میکرد چون زندانیان سیاسی نمیتوانستند از کتاب استفاده کنند.
سلطانی درباره انتشار این کتاب گفت: او بعد از آزادی از زندان در سال 1965 کتاب را مینویسد و در یک چاپخانه کوچک آن را چاپ میکند. به محض انتشار، کتاب مصادره میشود. زیرا قبل از انتشار نسخهای از این کتاب را به دست تعدادی از منتقدان و روزنامهنگاران میرساند و نقدی بر کتابش نوشته و در آن به اشارههایی که به مسائل جنسی در کتاب بود پرداختند، در صورتی که این اشارههای جنسی مسئله جنس را مطرح نمیکند و یک نوع نماد و نشانه است از جامعه عرب آن زمان.
وی در ادامه افزود: زمانی که داستان چاپ میشود از طرفی مورد تشویق منتقدان قرار میگیرد و از طرفی دیگر کتابش را به سخره گرفته و مصادره میکنند. صنع الله در طول نوشتن کتاب با سختی و مشکلاتی همراه بود. این داستان را در شرایطی نوشت که چند سالی از جامعه دور مانده و ارزشها تغییر کرده بود. بعد از آزادی از زندان تحت کنترل قضایی بود و از غروب تا طلوع خورشید باید در خانه میماند ، ماموران به او سر میزدند و از حضور او مطمئن میشدند.
سلطانی درباره فضای داستان اظهار کرد: «آن بو» ترسیم کننده وضعیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه مصر در آن زمان است. یعنی در زمان ریاست جمال عبدالناصر که سیاستهای خاص خود را داشت و به جای اینکه بیشتر به مسائل کشور خود بپردازد سعی میکرد سیاستهای خارجی را تقویت کند. او خود را وارد جنگ داخلی یمن در سال 1967 کرد. همچنین جنگ 6 روزه اسرائیل و کشورهای عربی و مسائل دیگری که جامعه مصر را از درون تضعیف کرد. این مشکلات باعث کم شدن روابط دولت با مردم شد. خفقان، سکوت، یأس، ناامید شدن زندانی شدن و مبارزه با حکومت در جریانهای سیاسی، همه این موارد در داستان به خوبی نمایان است.
او در ادامه از ویژگیهای «آن بو» گفت: چون صنعالله یک فرد سیاسی بود و اول وارد سیاست شد و بعد وارد ادبیات، توانست این مسائل را بسیار زیبا توصیف کند. مطالبی که در این کتاب بیان کرد بسیار ریز و بدون قضاوت و مانند دوربین عکاسی ثبت، ضبط و بیان کرده است. همچنین داوری را برعهده خود مخاطب و خواننده گذاشت و درباره هیچچیز نظر نمیدهد. او هرچیزی را که میبیند در جملات کوتاه بیان میکند.
وی همچنین بیان کرد: این کتاب به گونهای روایت شده است که گویی تصویرگر زندگی خود نویسنده است. پس از اتمام داستان برخی از دوستان صنعالله بر او خرده گرفتند که در داستانهایش اشاره به آنها دارد و مشکلاتی از این دست برای نویسنده ایجاد کردند، به همین دلیل ابراهیم برای دورکردن خود از مسائل حاشیهای گفت هرچند برای نوشتن این داستان از امور واقعی الهام گرفتهام اما از زندگی و اطرافیان و خود چیزی ننوشتهام. در اصل واقعیت اطراف را دستخوش تغییراتی اندک قرار داد. منتقدان درباره این کتاب حرفهای بسیاری گفتهاند و برخی آن را طلیعه جریان تازهای در ادبیات عرب و مجموعه داستان بسیار مهمی در تاریخ سیاسی مصر دانستهاند.
این مترجم درباره ترجمه نام این کتاب گفت: در ترجمه اولیه این داستان نام کتاب را بوی بد شهر ترجمه کردم اما در صحبتی با که با ناشر داشتیم تصمیم بر این شد که این ابهام در ترجمه اسم نیز رعایت شود. و مخاطب را به چالش بکشد که منظور از آن بو کدام بو است و خواننده به برداشتهای مختلفی از آن برسد. این کتاب بوهای مختلف که در جامعه مصر بوده را مطرح میکند اینکه اوضاع داخلی آن زمان چگونه بود.
او ادامه داد: در قسمتی از کتاب صنعالله نوشته است: در شهر فاضلابها زیر پای مردم جاری بود و بوی آن در همه جا پراکنده بود درحالی که مرم صفهای طولانی مقابل سینما تشکیل داده تا فیلم کمدی ببینند، حتی برخی برای روزهای بعد نیز بلیط تهیه کرده بودند. او جهالت مردم را به تصویر میکشد، و از عقب ماندگی مدرن عربی صحبت میکند.
سلطانی در پایان گفت: صنعالله ابراهیم دو داستان «آرسن لوپن» و «ترانههای شب» از کتاب «آن بو» را در زندان نوشت. در زندان اجازه نوشتن نداشتند او تکههای کارتن را از اطراف زندان پیدا میکرد و داستان خود را روی آن مینوشت و از طریق دوستان و افرادی که به ملاقات او در زندان میرفتند آنها را به بیرون میفرستاد. داستان «آن بو» را بعد از آزادی از زندان نوشت.
مجموعه داستان «آن بو» نوشته صنعالله ابرهیم، ترجمه نیایش سلطانی در 330 نسخه از سوی انتشارات مروارید با قیمت 14500تومان منتشر شده است.
نظر شما