کتاب «انسان در پی معنی» داستان زندگی او است و خواننده، از همین زندگینامه دردناک چیزهای بسیاری میآموزد و فرامیگیرد که انسان وقتی به ناگهان احساس میکند چیزی برای از دست دادن به جز بدن مسخره برهنهاش ندارد، چه میکند؟
در این کتاب، دکتر فرانکل تجربهای را که منجر به کشف «لوگوتراپی» شد توضیح میدهد. او نویسندهای است که خود شاهد همه رنجها و نیروهای شیطانی شکنجه بوده و اینکه چگونه شماری از زندانیان که انسانهایی معمولی بودند ثابت کردند که ارزش رنجهایشان را دارند و با این کار شایستگی بشر را در برخاستن علیه سرنوشت خود به ثبوت رساندند.
کتاب «انسان در پی معنا» جدیدترین ترجمه زهره زاهدی است که به همت انتشارات پندار تابان روانه بازار نشر شده است. به همین بهانه با او گفتوگویی داشتهایم که در ادامه میخوانید:
در ابتدا درباره زندگی ویکتور فرانکل و چرایی مشهور شدن او توضیح دهید؟
فرانکل روانپزشک یهودی در آلمان بود که در دوران جنگ جهانی دوم به اردوگاه کار اجباری فرستاده میشود. او انسانی باهوش، باوجدان و ... و دارای پدر و مادر فهمیده و دانشمندی بود اما طی سه سال هر آنچه که در زندگی داشته را از دست میدهد، پدر و مادر و برادرش کشته میشود و زن باردارش را به قتل میرسانند. فرانکل سه سال به اردوگاه آشویتس که یکی از وحشتناکترین بازداشتگاههاست، فرستاده میشود. همانطور که میدانید در آنجا یهودیان زنده زنده سوزانده میشدند، با گاز خفه میشدند یا در اثر یخبندان میمردند. به هر حال او سه سال در این مکان زندگی میکند و همانگونه که در کتاب هم بیان میکند به این نتیجه میرسد که تنها کسانی توانستهاند از این اردوگاه جان سالم به در ببرند که زندگیشان معنا داشته است. او میگوید که چگونه در اردوگاه کسانی را دیده که سهم آب و نان خود را به دیگران بخشیدهاند یا دلخوش به گلدانی کوچک پشت پنجره بودند!
بنابراین فرانکل در اثر دیدن این اتفاقات متحول میشود و بیان میکند که چگونه تنها کسانی که در زندگی خود معنایی داشتهاند توانستهاند از این جهنم بیرون بیایند. پس وقتی بیرون از اردوگاه کار اجباری میآید کارش را آغاز میکند و با تجربیاتی که داشته معنادرمانی را آغاز میکند.
فرانکل معنای زندگی را در چه میداند؟
برای هر فرد در زندگی معنا موضوع خاصی است؛ یک پدر فداکار معنای زندگی را در سر و سامان دادن به زندگی فرزندانش میداند. یک دانشمند معنای زندگی را در دانش مییابد و... اما وجه اشتراک همه آنها در معنای زندگی این است که معنا امری مثبت بوده و در راستای رفاه، نوع دوستی، فداکاری و افزایش فضایل اخلاقی بشر باشد. فردی نمیتواند بگوید من دوست دارم روزی پنج بار در رودخانه بپرم و این معنای زندگی من است! چون چیزی به فضایل اخلاقی زندگی اش اضافه نمیکند!
این در حالی است که یک روان پزشک مانند فرانکل سعی میکند با بیان خاطراتش به انسانها در پیدا کردن معنای زندگی کمک کند.
معنا درمانی که فرانکل آن را تاسیس کرده در ایران هم متداول است؟
خیر! این شیوهای است که فرانکل مبدع آن بوده و در ایران به شکلی که او بیان میکند مطرح نیست با این وجود گفتههای او در کتابش برای ما بسیار کاربردی است؛ اینکه چرا جوانان معتاد میشوند؟ او در پاسخ بیان میکند که چون در زندگی خود معنایی ندارند به مواد مخدر، سیگار و الکل پناه میبرند. یک شعار اصلی در این کتاب بیان میشود، اینکه اگرچه ما نمیتوانیم جلوی اتفاقات ناخوشایند را بگیریم اما میتوانیم در برابر آن واکنش درستی داشته باشیم.
چرا در سالهای اخیر نسبت به کتابهایی که با رویکرد تمرکز روی معنای زندگی بر اساس فلسفه و روانشناسی در ایران منتشر شده، توجه نشان داده شده و مردم آن را خریدند؟
علاقه به خواندن کتابهای معنای زندگی مختص ایران نیست. از اواخر قرن بیستم که رفاه، تکنولوژی و لذت در زندگی بشر زیاد شد و در قرن 21 به اوج خود رسید اما هنوز هم میبینیم که بشر با طلاق، بدبختی، خودکشی و ... مواجه است. چراکه اگرچه بشر به لذت در زندگی دست پیدا کرده اما از معنا تهی شده است!
ترجمه دیگری هم از این کتاب ارائه شده و اتفاقا جزء آثار پرفروش هم بوده، چرا شما بار دیگر این اثر را ترجمه کردید؟
کتاب با ترجمه پیشین با وجود مفاهیم ارزشمند ثقیل ترجمه شده و بسیاری از مفاهیم کتاب برای مخاطب روشن نشده است. سبک من در ترجمه روان و سادهنویسی است بنابراین به تشخیص ناشر و با توجه به اهمیت کتاب سعی کردیم این بار اثر را با ترجمه روانتری در اختیار مخاطب قرار دهیم.
نظر شما