سه‌شنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۷ - ۱۰:۴۱
ایران‌شناسی احسان یارشاطر و تحکیم مبانی حکمت ایرانشهری

محمود جعفری‌دهقی، استاد دانشگاه تهران در یادداشتی از زنده‌یاد احسان یارشاطر ایران یاد کرد که وی ایران این‌گونه توصیف می‌کرد: «وطن برای من جایی است که بتوان برای ایران کار کرد، نوشت، منتشر کرد و فرهنگ ایران را بهتر شناساند. این وطن را می‌توان از گزند حوادث در امان داشت. وطن من این وطن است… وطن من زبان فارسی‌ است.»

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- محمود جعفری دهقی، استاد دانشگاه تهران و رییس انجمن ایران‌شناسی:
از شمار دو چشم یک تن کم
وز شمار خرد هزاران بیش
 
آنچه بیش از همه حکمت ایرانشهری وامدار احسان یارشاطر است تلاش بی وقفه‌ای است که او در زمینه گسترش ایران‌شناسی در ایران و جهان کرده است. او توانست طی نو و هشت سال عمر پربرکت خود فرهنگ و تمدن ایران باستان و چگونگی گذار آن را به دوران ایران اسلامی به همگان معرفی کند. یارشاطر می‌گفت: «وطن برای من جایی است که بتوان برای ایران کار کرد، نوشت، منتشر کرد و فرهنگ ایران را بهتر شناساند. وطن ما، به یک معنی، سرزمینی‌ است پر از صحراهای فراخ و کوه‌های بلند و رودها و دریاچه‌هایی که در درازای زمان بارها زیر پای مهاجمان مختلف کوفته شده و باز به ‌پاخاسته… ولی ما وطن دیگری هم داریم که در ذهنمان جای دارد. وطنی که رودکی در آن چنگ می‌نواخت و فردوسی از خِرَد و دلاوری‌های قهرمانان سخن می‌گفت، و خیام سرگردانی انسان را بازمی‌نمایاند و ابوسعید و نظامی و سعدی و مولوی و حافظ، با استادی حیرت‌انگیز، از ظرایف روان انسان - بیش از همه عشق - سخن می‌گفتند. این وطن را می‌توان از گزند حوادث در امان داشت. وطن من این وطن است… وطن من زبان فارسی‌ است.»

احسان یارشاطر (1299- 1397) از دانشی مردان مطالعات ایران‌شناسی روزگار ما بود که در این حوزه نمونه‌ای نادر بلکه نایاب به شمار می رود. ایشان در 12 فروردین 1299 در همدان چشم به این جهان گشود. پس از تحصیل دوره ابتدایی به کرمانشاه و سپس به تهران مهاجرت کرد. به‌زودی پدر و مادر را از دست داد و نزد داییش زندگی کرد. پس از طی دوره دبیرستان در دانشسرای مقدماتی برای تحصیل در رشته ادبیات فارسی به دانشگاه تهران رفت و دوره دکتری خود را با دفاع از رساله دکتری خود با عنوان «شعر فارسی در نیمه دوم قرن نهم» به راهنمایی استاد علی‌اصغر حکمت به اتمام رساند. استاد در سال 1326 به استخدام دانشگاه تهران درآمد و در سال 1332 به عنوان دانشیار زبان و ادبیات فارسی به تدریس زبان‌های باستانی ایران پرداخت.

یارشاطر عمده مطالعات خود را در زمینه ایران‌شناسی ادامه داد. برای تحصیل در رشته زبان‌های باستانی با تشویق استاد ابراهیم پورداوود و با بورس تحصیلی شورای فرهنگی بریتانیا به لندن رفت و نزد استادان به‌نامی چون والتر برونو هنینگ و خانم مری بویس زبان پهلوی آموخت. در همین ایام متوجه ارزش‌های فرهنگی گویش‌های ایرانی شد و پژوهش‌های ارزنده‌ای در زمینه گویش تاتی انجام داد و از رساله پایان تحصیل خود با عنوان «گویش تاتی جنوب  قزوین» دفاع کرد. این رساله بعدها در سال 1969 با عنوان «دستور گویش‌های تاتی جنوب» [1] چاپ و منتشر شد.  


                          احسان یارشاطر

استاد یارشاطر در بازگشت به تهران به تدریس زبان‌های باستانی در دانشگاه تهران ادامه داد. و طی این دوره از زندگی خود منشا خدمات ارزشمندی در پیشبرد دانش ایران‌شناسی شد. افزون بر مقالاتی که در یغما، سخن، و مجله دانشکده ادبیات منتشر کرد در سال 1332 ترجمه فارسی اشارات و تنبیهات[2] و پنج رساله ابن سینا را منتشر ساخت. در همین زمان در سال 1334 رساله دکتری خود را با عنوان «شعر فارسی در عهد شاهرخ» [3] چاپ کرد. کتاب «داستان‌های شاهنامه» [4] او که در سال 1337 منتشر شد در سال 1338 برنده جایزه یونسکو شد. 

استاد در سال 1333 بنگاه ترجمه و نشر کتاب را بنیان نهاد و تا سال 1346 بیش از 146 جلد از آثار ارزشمند ادبیات ایران و جهان را در ایران منتشر کرد. سپس از طریق تاسیس انجمن کتاب به تدوین فصلنامه راهنمای کتاب توفیق یافت که تا سال 1358 در معرفی و نقد کتاب به کار خود ادامه داد. دانشنامه ایران و اسلام نیز در زمره تلاش‌های گسترده او در زمینه ایران‌شناسی و اسلام شناسی بود.
یارشاطر در سال 1337 به دعوت دانشگاه کلمبیا برای تدریس ایران‌شناسی با ماموریتی یک ساله از دانشگاه تهران عازم امریکا شد. حاصل این سفر ایجاد مرکز ایران‌شناسی دانشگاه کلمبیا در نیویورک بود. این مرکز یکی از پربارترین مراکز ایران‌شناسی در جهان به شمار می‌رود.

مجموعه‌های میراث ایران، ایران‌شناسی، ادبیات معاصر ایران، تاریخ ادبیات فارسی[5]، گفتارهای ایران‌شناسی کلمبیا، مجموعه هنر ایران، ترجمه انگلیسی تاریخ طبری[6]، و مجموعه متون فارسی بخشی از مجموعه‌های ارشمندی است که در این مرکز به همت استاد و زیر نظر ایشان چاپ و منتشر شد. استاد در تدوین بخشی از تاریخ ایران کمبریج[7] نیز سهم به سزایی داشت.
استاد یارشاطر در سال 1347 تدوین دانشنامه ایرانیکا را آغاز کرد. این دانشنامه نخست با بودجه سازمان برنامه و بودجه  ایران اداره می شد اما پس از انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 بودجه آن قطع شد و از آن پس بنیاد ملی علوم انسانی آمریکا هزینه های آن را به عهده گرفت. یارشاطر بخشی از هزینه‌های این دانشنامه را با فروش آثار تاریخی خود و کمک های مالی مردمی تامین کرد. دانشنامه ایرانیکا که ادامه راه دانشنامه ایران و اسلام بود نقطه عطفی در اعتلای فرهنگ و تمدن ایران و گسترش آن در جهان به شمار می رود. در تهیه و تدوین مقالات ارزشمند این دانشنامه همه ایران‌شناسان ایران و جهان نقش اساسی ایفا کرده‌اند.

یارشاطر در تاسیس و برپایی انجمن بین‌المللی ایران‌شناسی و نیز بنیاد امریکایی ایران‌شناسی و مراکز ایران‌شناسی بسیاری از دانشگاه‌های امریکا نقش مؤثری داشته است. افزون بر این، مجله‌های ایران‌نامه و ایران‌شناسی به همت و پایمردی ایشان ایجاد شد. با این همه نگاه استاد یارشاطر همواره به سوی ایران بود. درباره دایره‌المعارف بزرگ اسلامی با اشتیاق تمام نوشت: «دایره‌المعارف بزرگ اسلامی و مرکزی که آن را به طبع می‌رساند به نظر من مهمترین تاسیسی است که در جمهوری اسلامی در رشته علوم انسانی به وجود آمده است، تاسیسی که می‌تواند موجب مباهات هر ایرانی باشد. تاثیر آن در اشاعه اطلاعات درباره ایران و تاریخ و فرهنگ آن و پیشبرد ایران‌شناسی بیش از هر موسسه خصوصی دیگری بوده است.»

باری تلاش‌های خستگی‌ناپذیر استاد یارشاطر تا پایان زندگی ایشان در سن 98 سالگی ادامه یافت. روحش شاد و راهش در تعالی نام و فرهنگ ایرانی و ایران‌شناسی پر رهرو باد.
 
 
[1] - Ehsan Yarshater, A Grammar of Southern Tati Dialects, The Hague: Mouton 1969.
[2] - ابن‌سینا، الاشارات والتنبیهات. ترجمهٔ احسان یارشاطر. تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۳۲.
[3] - شعر فارسی در عهد شاهرخ، موسسه انتشارات دانشگاه تهران 1334.
[4] -. داستان‌های شاهنامه. تهران: انتشارات صندوق مشترک ایران-امریکا، ۱۳۳۶.
[5] - Yarshater, Ehsan. Persian Literature (ed.). New York, State University of New York Press, 1988.
[6] - Yarshater, Ehsan. History of Al-Tabari: Volumes 1-40 (ed.). New York, State Univ of New York Press, 2007.
[7] - Yarshater, Ehsan. Cambridge History of Iran, Vol. III: Seleucid, Parthian and Sassanian Periods (ed.). Cambridge, Cambridge University Press, 1982.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها