در دوره ششم فقط کتابهای سال 1379 حوزه دفاع مقدس در چرخه داوری قرار گرفت. کتابهایی که در سالهای 1380 و 1381 در این حوزه منتشر شده بود در هفتمین دوره جایزه ارزیابی شد. در دوره هشتم نیز داوران در بخشهای مختلف آثار منتشر شده در سال 1382 را بررسی و آثار برتر را معرفی کردند. نهمین و دهمین دوره جایزه به ترتیب به بررسی آثار منتشره در سالهای 1383 و 1384 اختصاص داشت. در دورههای یازدهم و دوازدهم نیز کتابهایی که در سالهای 1385 و 1386 در بخشهای مختلف حوزه دفاع مقدس به نگارش درآمده بودند، داوری شد.
داوران در دوره سیزدهم به ارزیابی کتابهای منتشره در سالهای 1387 و 1388 پرداختند. چهاردهمین و پانزدهمین دوره نیز ویژه داوری و انتخاب بهترین کتابهای منتشر شده در سالهای 1389 و 1390 بود و در دوره شانزدهم این جایزه ادبی نیز کتابهایی که در حوزه دفاع مقدس در سالهای 1391 و 1392 منتشر شده بودند، مورد داوری قرار گرفت. در نهایت دوره هفدهم جایزه انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس، با شاخ و برگهای بیشتر و تغییرات ساختاری و محتوایی نسبت به دورههای قبل، زمستان سال گذشته با داوری یکهزار و 700 کتاب متشر شده در سالهای 1393 و 1394 به کار خود پایان داد.
در قالب میزگردی با حضور محمدقاسم فروغی، دبیر جشنواره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس و محمدحسین کریمیپور، مدیر ادبیات سازمان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، کم و کیف برگزاری 17 دوره این جشنواره و افقهای پیشرو، همچنین جایگاه و تاثیرگذاری این جایزه در تولید و نشر کتابهای این حوزه، مورد بررسی قرار گرفت.
جشنواره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس یک جشنواره تخصصی است که 17 دوره از برگزاری آن میگذرد. اصولا جشنوارههایی مانند این جشنواره یا کتاب سال و ... با هزینههای فراوان برگزار میشود، ولی در نهایت خروجی آن بهویژه در برخی حوزهها آن چیزی که باید باشد، نیست. اساس شکلگیری این جشنواره چه بوده و چه روندی را تا کنون طی کرده است؟
فروغی: اشاره خوبی کردید به جایزه کتاب سال. بحث را از همینجا آغاز میکنیم که بههرحال این جایزه که سالهاست از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به همت موسسه خانه کتاب برگزار میشود، چه ظرفیتهایی را برای کشور بوجود آورده است.
اصولا اساس و هدف برنامههای اینچنینی این نیست که کتابهایی را که در طول سال منتشر شده را ارزیابی و به بهترینها جایزه بدهد و از دستاندرکاران تولید کتاب تجلیل کند. این برنامهها باید یک چرخه کامل تولید کتاب را دربر بگیرد که ظرفیتسازی کند. یعنی فضاها، عرصهها و رویکردهای جدیدی هم برای نویسندگان، هم برای ناشران و هم برای مخاطبان بوجود بیاورد و بتواند مطالباتی را که در حوزه کتاب وجود دارد، مطرح کند؛ باید در این زمینهها تامل کنیم. اگر قرار باشد جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی بهعنوان الگو مطرح شود، چه راهکارهایی پیشروی دیگرانی میگذارد که با رویکردهای دیگر، درصدد برگزاری جشنوارههای از ایندست برآیند؟
فکر میکنم نخستین سازمانی که انتخاب کتابهای برتر را در کشور در دستور کار خود قرار داد، بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس بود که از اوایل دهه 70 که مهندس چمران مسئول بنیاد بود، به پیشنهاد مدیریت وقت بنیاد، این کار اجرایی و مبنایی شد که ارگانها و مجموعههای دیگر نیز بتوانند برنامه انتخاب کتاب داشته باشند.
حوزه دفاع مقدس، عرصه گستردهای است که در کشور آثار فراوانی در شاخههایی همچون کتاب، ادبیات، تاتر و فیلم در این زمینه تولید میشود. فکر میکنم امروز آبشخور اصلی ادبیات ما، همین ادبیات دفاع مقدس است که شاید فرزند فربه ادبیات انقلاب اسلامی باشد.
اولین دوره با توجه به جذب، ترغیب و تشویق و حمایت از آثار مکتوب، اجرایی شد و چند دوره نیز کار به همین شکل ادامه پیدا کرد تا این جشنواره در کشور نهادینه و به اصطلاح جا بیافتد. رفته رفته توقعات و مطالباتی در این زمینه از سوی صاحبنظران، ناشران و نویسندگان مطرح شد که موجب ارتقای کار از لحاظ کمی و کیفی شد. 16 دوره با رویکرد روبهرشد با شیب ملایمی پیش رفت، ولی از دوره هفدهم مبنا بر این شد که در حوزه انتخاب کتاب سال دفاع مقدس، جهشی داشته باشیم؛ هم از لحاظ تعداد گروهها و انتخابهایی که انجام میشد و هم از لحاظ کیفیت بررسی آثار و سختگیری در داوری. در دوره پیش افزایش چشمگیری در همه زمینهها، از جمله تنوع موضوعی و موردی داشتیم. سعی کردیم مقداری در توسعه مفهوم دفاع مقدس و مصداقهای آن فعالیت کنیم و دفاع مقدس را محدود به دوره هشت ساله ندانیم و آنرا از هر جنبه توسعه دهیم. در همین راستا، مقاومت بینالملل اسلامی، مدافعان حرم، توطئههای داخلی در کردستان و مسائلی که در ارتباط با اقتدار ملی بود و یا به جنبههایی از دفاع مقدس میپرداخت، وارد عرصه کار داوری ما شد.
دوره پیش هم از لحاظ انتخاب آثار و هم تعدد و تنوع آثار و هم شاخصهای درنظر گرفته شده، دوره موفقی بود. ما در دو عرصه فعالیت میکنیم؛ یکی در زمینه خود کتاب که موضوعات متنوعی از قبیل خاطره، ادبیات، پژوهش، هنر، تاریخ شفاهی، آثار مرجع و... را شامل میشود و دیگری در زمینه نشر و ترویج کتاب و کتابخوانی و موضوعاتی مرتبط با این رویکرد. ما در ارتباط با این برنامه، یک کارگروه نشر و یک کارگروه ترویج کتاب و کتابخوانی هم داریم؛ یعنی ما صرفا به انتخاب کتاب نمیپردازیم و به عرصههای دیگر نیز توجه داریم.
در دوره هفدهم، علاوه بر انتخاب بهترین کتاب در هر موضوع، بهترین نوقلم، بهترین ناشر، بهترین کتابدار، بهترین کتابخانه تخصصی جنگ، بهترین خبرنگار کتاب دفاع مقدس، بهترین توزیعکننده و فروشنده کتاب دفاع مقدس، بهترین کتاب نقاط محروم و... را نیز معرفی و تجلیل کردیم. برای نخستینبار در دوره قبل، از بین بیش از 100 داور، بهترین داور را انتخاب کردیم. همچنین در دوره هفدهم در حوزه اقلیتهای مذهبی و قومیتها نیز کتاب داشتیم و برای اولینبار بهترین و موفقترین پژوهشگر کتاب دفاع مقدس در سطح کشور را معرفی کردیم که از شهر مقاوم دزفول بود. فکر میکنم تنوعبخشی به کار، گسترده کردن مخاطب، توسعه مفهومی و مصداقی و واقعی کردن فعالیت ملی و بهرهگیری از ظرفیتهای متنوع و سازنده کشور از دستاوردهای ما بود و زمینههایی را برای ما فراهم کرد که بتوانیم در آینده، مبناهای بهتری برای انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس داشته باشیم.
چه ضرورتها و نیازهایی باعث شد به فکر گستردهتر کردن جشنواره بیافتید و بخشهای متنوع زیادی را به آن بیفزایید؟
فروغی: موضوع دفاع مقدس، مانند مساله عاشورا، محدود در زمان و مکان نیست. اگر انقلاب اسلامی بخواهد زنده و پایدار باشد و روزبهروز بر قدرت و اقتدارش افزوده شود، نیاز داریم برنامههایی را اجرا کنیم که از دل آنها، اقتدار و ابهت و عزت ملی ما افزایش پیدا کند. این موارد شعار نیست، بلکه درجهت هویتبخشی است. انتخاب کتاب سال دفاع مقدس باید هویتبخش باشد و بتواند با ادامه حیات خود، عرصهها و مخاطبان جدیدی را بوجود بیاورد و مخاطبان را از لحاظ موضوعی، مفهومی و محتوایی اقناع کند. ما در شکل برگزاری گیر نکردیم و گرفتار شکل نشدیم و به همین خاطر فضاهایی را که برای جشنواره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس، تعریف میکنیم، درصدد توسعه مفهومی آنها هستیم.
ما در انتخاب کتاب دفاع مقدس، باید ظرفیتهای جدیدی بوجود بیاوریم و ظرفیتها نیز با اجرای همین برنامهها بوجود میآیند. اگر ما بتوانیم موضوعاتی را وارد چرخه داوری کنیم که درجهت تولید کتاب برای ناشران، نویسندگان و توزیعکنندگان و ...الهامبخش باشند، میتوانیم ادعا کنیم که به اهداف خودمان رسیدهایم.
برای دوره هفدهم یک شعار مهم درنظر گرفتیم. مقام معظم رهبری بر «پاسداشت ثروت ملی» تاکید داشتند و ما برای دوره گذشته این شعار را سرلوحه کارمان قرار دادیم؛ این شعار به معنی استفاده از کل ظرفیتهایی است که در کشور وجود دارد. البته ما پا را فراتر گذاشتیم و به مسائل فراملی هم توجه کردیم. ظرفیتهایی همچون مقاومت اسلامی و ... در خارج از کشور وجود داشت. آثاری که در این زمینه تالیف و ترجمه شده بود را بررسی کردیم. لذا در بحث پاسداشت ثروت ملی قدم پیش گذاشتیم.
در دوره هجدهم کمی مطالبات را افزایش دادیم. انتخاب کتاب در این دوره، انتخاب کتاب شاخص و معیار است. بر همین اساس، شعار این دوره از جشنواره «کتاب تراز فرهنگ دفاع مقدس» است. بعد از 17 سال باید به سمتی پیش برویم که بتوانیم در این دوره یک جهشی بوجود بیاوریم و در دورههای آتی با این جهشی که صورت میگیرد، مطالباتمان را نسبت به حوزه کتاب افزایش دهیم. بههرحال اگر ادعا میکنیم که آبشخور خیلی از شاخههای ادبیات، حوزه دفاع مقدس است، باید بتوانیم از لحاظ محتوایی هم رشد داشته باشیم و به سمتی پیش برویم که بتوانیم متن کتابها را بهگونهای تدوین کنیم که چرخه قضاوت و داوری، از کیفیت بالایی برخوردار باشند. بر این اساس در این دوره، آثار متوسط یا نزدیک به خوب انتخاب نخواهد شد. اگر کتابی از خوب بهتر و نزدیک به عالی بود، با معیارهای خاص هر گروه داوری، سنجیده خواهد شد و در صورت کسب امتیازهای لازم، انتخاب و معرفی خواهد شد. ممکن است که در برخی از گروهها هم انتخاب برگزیده نداشته باشیم.
یکی از سیاستهایی که برای نقشه راه این جشنواره بیان شده، برونسپاری و تمرکززدایی بخشی از فعالیتها از مرکز است تا ظرفیتهای همه کشور دیده و معرفی شود. در این زمینه توضیح دهید.
فروغی: در دوره هجدهم شکل اجرایی کار ما به اینصورت است که یک انتخاب کتاب شاخص داریم که بهصورت متمرکز و در سطح ملی انجام میشود. یک کار استانی نیز در حال انجام است. به این شکل که به دفاتر بنیاد در استانها مأموریت داده شده که شبیه کاری که ما در تهران انجام میدهیم، در استانها نیز همین کار انجام شود؛ یعنی آنها هم پروسه انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس را داشته باشند. البته باتوجه به ظرفیتها و شرایط استانها، فعلا در چهار موضوع: مستند، خاطره، شعر و داستان کار واگذاری را انجام دادهایم. استانها با تشکیل گروههای داوری، کتابهای استان را در چهار حوزه یادشده ارزیابی و آثار بهتر را انتخاب و در مراسمی به صاحبان آثار برتر، جوایزی اهدا میکنند. کاندیداهای مرحله نهایی استانها، به دبیرخانه مرکزی تهران معرفی میشوند. در نهایت از هر 31 استان کشور، سه اثر در هریک از چهار بخش مستند، خاطره، شعر و داستان که مجموعا 12 اثر میشود، به دبیرخانه مرکزی معرفی خواهد شد و پس از جمعبندی نظر استانها، کار داوری بین کل کاندیداها توسط داوران ما در تهران انجام میپذیرد و در نهایت از هرگروه، یک یا دو اثر را در در این رقابت کشوری معرفی خواهد شد.
بحث واگذاری، بحث مهمی بوده که در دورههای اخیر مطرح شده است. این کار در راستای ظرفیتسازی و فراهم آوردن شرایط رقابت برای همه استانهای کشور صورت میگیرد. در قدم اول، این کار را به دفاتر بنیاد در استانها واگذار کردیم که خودمان بتوانیم آنها را نظارت و حمایت کنیم. درنظر داریم کار به نحوی پیش رود که در دورههای بعد، دیگر مراکز و نهادها نیز برای مشارکت در ارزیابی و داوری آثار و حتی اهدای جوایز اعلام آمادگی کنند. مثلا حوزه هنری یا بنیاد شهید و یا سازمان حفظ آثار سپاه از جمله نهادهایی هستند که میتوانند در این امر مشارکت داشته باشند.
کار انتخاب کتاب دفاع مقدس، یک کارِ شکلیِ محدودِ سازمانی نبوده، بلکه یک کار ساختاری و روبه رشد است که روزبهروز توسعه پیدا میکند. کتاب دفاع مقدس در چرخه تولید و عرضه، مشکلات بسیاری دارد. این چرخه بسیار گسترده است و امکانات و ابزار متنوع و فراوانی میخواهد. سرمایهگذاری اولیه و جذب افراد و مراکزی که میتوانند مشارکت داشته باشند، ایجاد تفاهم همکاری بین مراکز تولیدکننده کتاب، قدمهایی است که باید اساسی و در درازمدت برداشته شود. اینها مستلزم این است که دبیرخانه ثابتی وجود داشته باشد تا افراد صاحبنظر و باتجربه بتوانند در طول سال این مشارکت را از سازمانهاد و نهادها جذب کنند.
از دوره قبل در کنار انتخاب استانی و انتخاب آثار برتر در سطح ملی، یک سری نشستهای تخصصی هم برگزار می شود و تمام گروههای داوری حداقل یک نشست در موضوعی که فکر میکنند مهم است، با حضور خود داوران، صاحبنظران و اساتید برگزار میکنند. در دوره پیش در بحث تاریخ شفاهی که نخستینبار بهعنوان یک گروه مستقل راهاندازی شد، دکتر نورانی از بلغارستان به ایران آمدند و در مرکز اسناد ملی نشستی برگزار شد و برای من جالب بود که اساتیدی از استانهای مختلف با هزینه شخصی در این نشست حضور داشتند.
برخی از نشستها را نیز با همکاری دیگر مراکز و نهادها برگزار کردیم. در این دوره در حال امضای تفاهمنامهای با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هستیم تا در حوزه ادبیات کودک و نوجوان، یک برنامه روتین و مداوم در طول سال داشته باشیم. برای اولین بار در این دوره یک کار جدید انجام میدهیم. افرادی که در نشستها حضور داشتند، پیشنهاد کردند که کتابهای این حوزه را به نوجوانان و جوانان بدهیم تا آنها کتاب را بخوانند و با حضور نویسنده و اعضای گروه داوری، کتابها نقد و بررسی شوند.
نمیتوانیم چند کار را با هم پیش ببریم، ولی سعی میکنم به تناوب برنامهها را گسترش داده و اجرایی کنیم. در دوره هفدهم برای نخستینبار با همکاری پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سه نشست را در پژوهشگاه برگزار کردیم که بسیار مورد استقبال واقع شد. ما بیشتر به دنبال برقراری همین تعاملات هستیم. بهنظر من انتخاب کتاب یک بهانه است برای اینکه بتوانیم کارهای دیگر انجام دهیم. انتخاب کتاب اصل هست، ولی مهمتر از آن مسائل جنبی است که در کنار آن درنظر میگیریم. مثلا از این جلسات و نشستها میتوانیم به خلأهای موجود در برخی حوزهها پی ببریم و دنبال راهکارهایی برای حل کمبودها باشیم.
محصول کار ما در دوره قبل دو کتاب بود که یکی ویژهنامه برگزاری کتاب دفاع مقدس و دیگری مجموعهای به نام «بیقراریها» است. به داوران گفتیم که موظف هستند دغدغهها، رویکردها، ذهنیت و دیدگاههای خود درباره کتاب دفاع مقدس را در چند صفحه ارائه کنند که حاصل آن کتاب «بیقراریها» شد. در این دوره هم از داوران تقاضا کردیم که هر کدام سه صفحه راجع به تلقی خودشان از کتاب شاخص و معیار و تراز بنویسند. در هیچکدام از جشنوارهها و جوایز کتاب در کشور، چنین رویکردهایی دیده نمیشود. ظرفیتهایی که ما در این کار داریم، نمیگویم بینظیر ولی ممتاز است. ولی نکته مهم این است که در کنار تعدد و کمیت، کیفیت برای ما معیار است. امیدواریم این رویکردها در دورههای بعد به شکل کامل تر و جامع تر ادامه پیدا کند.
وقتی 17 دوره یک جشنواره برگزار میشود، آن جشنواره به نوعی برند میشود. ولی آنطوری که از ظواهر امر پیداست، جشنوارهای مانند کتاب سال دفاع مقدس، برند نشده و هنوز خیلیها این جشنواره را نمیشناسند و یا کیفیت آن چگونه است. چرا این جشنواره بعد از 17 دوره هنوز جایگاه واقعی خود را پیدا نکرده است؟
فروغی: البته اگر چنین تلقی درباره جشنواره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس وجود داشته باشد، باید یک بازنگری انجام دهیم و تأمل بیشتری روی برنامهها داشته و برنامهریزی قویتری نیز داشته باشیم، ولی ما فکر میکنیم نزدیک به برند شدهایم. وقتی سه سال وقفه میافتد و جشنواره برگزار نمیشود، جامعه و رسانهها از ما مطالبه دارند که چرا برگزار نشده است. اکنون که شتاب گرفتهایم و درصدد هستیم که جشنواره سالانه برگزار شود، به دلیل همین مطالبات جامعه است. یعنی جشنواره توانسته جایگاه خود را در بین مخاطبشان پیدا کند، ولی به شما حق میدهم از این جهت که نسل جوان کمتر با این عرصه آشنا شدهاند. جایگاه کتاب دفاع مقدس در بین نسل جوان ما هنوز شاید آنطور که بایست جا نیافتاده است.
بهنظر شما که سالهاست در این عرصه مشغول فعالیت بودهاید و به نوعی با این حوزه گره خوردهاید، چه راهکارهای عملی وجود دارد که این جشنواره هرچه سریعتر و بهتر این مسیر برند شدن و یافتن جایگاه واقعی خود را طی کند؟
فروغی: اینکار نیاز به مشارکت همگانی دارد. فرهنگسازی و نهادینه کردن هر موضوعی، ابزار خودش را میخواهد. بزرگترین مشکل ما این است که مراکزی که در حوزه دفاع مقدس فعالیت میکنند، همراه هم و هماهنگ نیستند و هرکس در جزیره خود فعالیت میکند. متاسفانه مراکز، نویسندگان، ناشران و صاحبنظران این حوزه، انسجام و هماهنگی لازم را ندارند که میتواند دلایل متعددی داشته باشد. البته این مشکل فقط مختص حوزه دفاع مقدس نیست، بلکه در زمینههای دیگر نیز در کشورمان این انسجام چندان دیده نمیشود.
حتی در زمینه آسیبهای اجتماعی و یا مسائل اقتصادی و سیاسی هم وقتی برنامهای در تلویزیون گذاشته میشود، میبینیم که مسئولان مختلف حرفهای متفاوت میزنند و هرکدام با نگاه، رویکرد و سلیقه خودشان مساله را مطرح میکنند. هنوز ما در هیچ زمینه و عرصهای از موضوعاتی که مبتلابه کل جامعه است، متاسفانه نتوانستهایم همخوانی لازم را بودجود بیاوریم. یکی از مشکلات اساسی همین عدم هماهنگی است. شاید هم بنیاد حفظ آثار باید بیشتر سرمایهگذاری کند و در جلسات و نشستهایی از همه ناشران و دستاندرکاران دعوت کند تا بهطور منظم و ماهیانه در این جلسات شرکت کنند و نظرات برنامهای خود را ارائه کنند و آن برنامهها با مشارکت و همکاری خود اهالی نشر، اجرایی شود. برای مشارکت در کارهای گروهی، افراد باید قدری هم از حقوق خود بگذرند. به هرحال موانع زیاد است، ولی چیزی که مهم است، تفاهمی است که باید وجود داشته باشد.
هشت سال یکتنه جلوی عراق که در واقع کشورهای زیادی پشتش بودند و حمایتش میکردند، ایستادیم. دفاع مقدس ما بروز خارج از مرزهای ایران نیز داشته و انعکاس آن نیز در سطح جهان بسیار گسترده بوده و همچنان ادامه دارد. چه سیاستها و برنامههایی برای بینالمللی این رویداد اتخاذ شده است؟ البته مقصود من از بینالمللی کردن چیزی شبیه بسیاری جشنوارههای دیگر نیست که در ظاهر نام بینالمللی را یدک میکشند، ولی بخش بینالملل آن محدود به چند اثر نه چندان قوی از برخی کشورهای همسایه است.
فروغی: به نکته درستی اشاره کردید؛ تا تفسیر و مقصود ما از بینالمللی کردن چه باشد. ما هنوز نتوانستهایم در حوزههایی مثل ادبیات و هنر، برنامهای که وجهه بینالمللی داشته باشد را اجرایی کنیم. بههرحال اینچنین رویدادی که گستره بینالمللی داشته باشد، ابزارهای خاص خود را میخواهد. پایگاه آن را باید در کشورهای دیگر هم داشته باشیم. وقتی برای چنین رویدادی بخواهیم اطلاعرسانی کنیم، در کشورهای مقصد باید افراد و مراکزی باشند که آن را به اطلاع ناشران و نویسندگانشان برسانند و آنها را توجیه و ذهنشان را نسبت به موضوع روشن کنند تا برای حضور در آن علاقهمند و تشویق شوند. البته فضای مجازی فرصت و ظرفیتی برای اطلاعرسانی در اختیار ما قرار میدهد، ولی اگر بخواهیم بهصورت مطلوب کار صورت گیرد، باید در کشورهای دیگر پایگاههای کتاب، نشر و بهطور کلی فرهنگ داشته باشیم. ما سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزرات امور خارجه را داریم، ولی با عرصهها و حوزههایی که در خارج از کشور مورد نیاز ما هستند، هماهنگ نیستند. مستلزم این است که جلسات هماهنگی با آنها داشته باشیم. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از طریق رایزنیهای فرهنگی و یا سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی میتوانند اطلاعرسانی کنند و وزارت امور خارجه نیز اجازه اینکار را به ما بدهد. در کشورهای دیگر کار کردن به همین سادگی نیست، همچنان که دیگران هم به راحتی نمیتوانند در کشور ما فعالیت کنند.
به نظر میرسد ابتدا باید در کشورهای دیگر واژه «دفاع مقدس» را تعریف کنیم و توجیهشان کنیم که چرا این اصطلاح را به کار میبریم، چون دیگر کشورها به جای این واژه، جنگ را به کار میبرند. بنیاد چه گامهایی را در این جهت برداشته است؟
کریمیپور: آنچه در نگاه برخی از افراد مشاهد میشود که ما در زمینه ادبیات و هنر در عرصه بینالمللی کاملا ناموفق بودهایم، اینطور نبوده است. چون حداقل توانستهایم در فاز مطالعه در این شرایط موفق باشیم. در بنیاد روایت، جشنوارهها و رخدادهای فرهنگی مختلفی در سطح بینالملل برگزار شد، ازجمله جشنواره تئاتر، هنر تجسمی و یا کنگره شعر مقاومت یا جایزه شهید آوینی که دو دوره از آن برگزار و بعد متوقف شد. آنچه در آنها اتفاق افتاد، به دلیل اینکه در بین دستاندرکاران حوزه فرهنگ صبر و حوصله وجود نداشت که زمان و بازه مناسبی را به این موضوعات اختصاص دهند تا به بار بنشینند، ما را به این سمت سوق داد که با چیزهایی که دم دستمان قرار داشت، یک رفتار گزارشگونه را از خود بروز دهیم.
در جشنواره مقاومت این اتفاق نیفتاد و ما صبر و حوصله داشتیم و میبینیم که از بیش از 30 کشور اثر تجسمی به جشنواره میآید؛ ازجمله آمریکای شمالی، آمریکای جنوبی و کانادا. یا در دوره چهارم کنگره شعر، ما از 16 کشور شاعر شرکتکننده داشتیم. اگر فرصت میدادیم، این طرحها بهصورت اصولی قابلیت اجرا داشت. بنابراین قبول ندارم که حضور ما در حوزه بینالملل، حضور غلطی بوده و ما این حوزه را نمیشناسیم. حداقل تجاربی که بهعنوان پایلوت داشتیم، موفق بوده است.
این مساله سه شاخصه دارد. یکی، حضور در صحنه بینالملل و شناخت و ارتباطات ما است. ما امروز حتی صبر نمیکنیم که ترجمه واقعی بفرستیم. در ترجمه آثار دفاع مقدس و حوزههای دیگر، به روشهای غلطی رفتار کردهایم و اخیرا روشهای صحیح در حال مرسوم شدن است. ازجمله روشهای غلط همین طرح «گرنت» است که جای تأمل دارد. دومین شاخصه این است که باید ظرفیت تعامل و ارتباطگیری از بُعد تخصصی برای آثار فراهم کنیم. باید شرایطی ایجاد کنیم تا در تعامل با بدنه اصلی فعال حوزه ادبیات و هنر کشورهای دیگر، ظرفیت تبادل داشته باشیم. اگر ما در سطحی باشیم که آنها اصلا شأنیت ما را قبول نکنند و ما را نپذیرند، موفق نخواهیم شد. در حوزه نشر بهجز چند مورد محدود، ناشران موفقی که در کشورهای دیگر پایگاه ایجاد کنند، نداشتهایم. در حوزه ادبیات مقدس، هنوز به خارج از مرزهای ایران، خوب خودمعرف نشدهایم.
بحث سوم این است که همیشه شاخه بینالملل را با شاخه داخلیمان ممزوج کردهایم. هنوز به این واقف نشدهایم که این دو، دارای دو محیط کاملا مجزا هستند و کاملا ساختار، آدمها و سازمان خاص خود را میطلبند که نباید تابعی از هم باشند و روی هم سایه بیاندازند. قسمت اعظم مدیران فرهنگی ما مدیران دولتی هستند که بالادستیهایشان حوصله ندارند، در حالیکه این مساله باید در درازمدت نتیجه بدهد. الگوهای موفق در صحنه بینالملل بالغ بر 25 یا 30 سال با آن مساله زندگی میکنند. آنجا این مساله حرفه و شغل محسوب میشود و مداومت دارد و کاری هم به دولتها ندارند. لذا دو بخش مدیریت داخلی و مدیریت بینالملل را باید کاملا از هم مجزا کنیم و آنرا در یک نظام برنامهریزی سازماندهیشده کاملا مستقل به پیش ببریم تا بتوانیم بگوییم مثلا 10 سال دیگر، حرفی برای گفتن داریم.
البته جشنواره کتاب سال دفاع مقدس از ابتدا بر این مبنا شکل گرفته که آثار داخلی را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد و در چند سال اخیر موضوعاتی همچون مقاومت اسلامی یا بیداری اسلامی مطرح شدهاند. کارهایی بهصورت جزیرهای در کشور شروع شد. مثلا کنگره شهید آوینی سال 1390 آغاز شد که پس از دو دوره برگزاری، چون مسئولان حوصله نکردند، متوقف شد. اگر مسیر این جشنواره ادامه مییافت و کانالهای خود را پیدا میکرد، امروز با یک پدیده موفق روبهرو بودیم. سعی کردیم با استفاده از تجارب دیگران و عقل و درایت خودمان، وارد حوزه بینالملل در کتاب سال دفاع مقدس شویم. امید داریم با سازوکارهایی که در حال شکلگیری است، دورههای آینده، نه کارنامهای برای گزارش دادن بلکه حداقل یک کارنامه موفق را ارائه دهیم که میشود باید حوزه بینالملل شد به شرطی که اصولی دید و اصولی رفتار کرد. شاید در این دوره هم در این زمینه نتایج خیلی قوی نگیریم. اینکه امروزه بدون مطالعه و بدون تبیین مبانی اولیه انتظار خروجی مناسب داشته باشیم، زود است. نوید میدهیم با برنامهریزیهای صورت گرفته از دورههای بیستم به بعد، حرف دقیق برای گفتن در این عرصه داشته باشیم. متاسفانه تصمیمسازان و تصمیمگیران فرهنگی در این وادی نیستند که صبر کنند تا نتایج لازم را بدست آوردیم.
اشاره کردید که یکی از راههای معرفی این حوزه به خارج از مرزهای کشور، حضور در همان کشورهاست. یکی از فرصتهایی که در این زمینه وجود دارد، حضور موثر و فعال در نمایشگاههای خارجی ازجمله نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت است. بنیاد برای معرفی آثار و نویسندگان شاخص حوزه دفاع مقدس، تاکنون چه قدمهایی برداشته و چه برنامههایی را در ادامه مدنظر دارد؟
کریمیپور: در عرصه بینالملل، بنیاد سالهای گذشته چون نقش حمایتی و مشارکتی داشت، به طرق مختلفی با حمایت از ناشران و نویسندگان سعی کرد نقش خود را در معنای ستادی ایفا کند و مثلا نویسندگان مختلفی را به این نمایشگاهها اعزام کرد. در سه سال اخیر، رویکرد بنیاد کمی تغییر کرده و به حضور مستقیم روی آورده است. در سه سال گذشته نه بهعنوان نقش حمایتی برای اعزام نویسنده، بلکه سعی کرد از آثار حمایت کند. سال گذشته غرفه مستقل داشتیم و امسال هم بنیاد با دو غرفه بنیاد و نشر صریر در نمایشگاه کتاب فرانکفورت حضور خواهد داشت. البته تمرکز بیشتر بر نشر صریر خواهد بود، چراکه در خارج از کشور وقتی ببینند یک ناشر دولتی و یا تعریف شده است، خیلی زود از آن فاصله میگیرند، ولی صریر هنوز برای خارج کشور تعریف نشده است.
سال گذشته برای جلوگیری از موازیکاری با مجمع ناشران انقلاب اسلامی، آثار برگزیده 9 ناشر را در نمایشگاه ارائه کردیم و یکی از شاخصههای انتخاب آثار نیز کسب جوایز مختلف در سالها اخیر بود. 54 اثر بزرگسال و 63 اثر کودک را در دوره قبل عرضه کردیم که همین 63 اثر کودک به نمایشگاه کتاب بلونیا نیز رفت. برنامهریزی ما این است که در این نمایشگاهها حضور مستقیم داشته باشیم. قطع به یقین در برنامهریزی انجام شده، حضور در صحنه بینالملل که در سند راهبردی بنیاد هم ذکر شده، حضور مستقیم در صحنه بینالملل است.
یکی از دغدغههایی که وجود دارد این است که سرنوشت آثار برگزیده و نویسندگان این جشنواره، به کجا رسید؟ برخی از نویسندگان همچون مجید قیصری که خیلی هم خوب در این حوزه کار میکردند، بهگونهای ناامید شده و در عرصههای دیگری به نوشتن مشغول شده است. چقدر از این نویسندگان برتر حمایت میشود و این آثار برتر تا چه اندازه در شاخههای مختلف ادبیات دفاع تاثیرگذار بودهاند؟ آیا اصولا حمایتی صورت میگیرد یا این صرف انتخاب چند اثر جشنواره برگزار میشود و بعد از آن برگزیدگان و آثارشان به حال خود رها میشوند؟
فروغی: این بحث یک آسیبشناسی مفصل را میطلبد و من با توجه به مسئولیتی که در این جشنواره دارم، ظاهرا نباید پاسخگوی این پرسش باشم و مسئولان بنیاد و مدیران ارشد حوزه کتاب باید پاسخ بدهند. ما آن کاری که در زمینه انتخاب کتابهای برتر و تجلیل از نویسندهها و دستاندرکاران حوزه کتاب و معرفی آنها به جامعه است، انجام میدهیم. اما بحثی مربوط به بعد از برگزاری جشنواره و معرفی آثار برتر وجود دارد که آن حمایت از نویسنده و ناشر در شکل حقیقی خود نه در شکل نمایشی است. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی براساس سیاستی که دارد، تعدادی از کتابهایی را که در کتاب سال برگزیده میشوند، خریداری میکند. ولی از برگزیدگان ما متأسفانه هیچ کتابی خریداری نمیکند، در حالیکه این سیاست باید ضرورتاً در این موضوع بیشتر باشد و تا حدود زیادی حمایت و تشویق صورت پذیرد؛ که ما لازم می بینیم به عزیزان از همین فرصت استفاده کنیم و این موضوع را برای آنان اشاره کنیم. البته آیا مثلا با خرید 300 یا 500 عنوان از کتاب برگزیده سال، مساله حل میشود؟
به اعتقاد من این کار هم فرمایشی است و به نویسنده و ناشر ارج و کمک شایانی نمیکند. ایراد دیگر کار این است که نویسنده و اثرش بهعنوان برگزیده معرفی میشود، ولی کتاب از ناشر خریداری میشود! به نویسنده چه میرسد؟ اینها مواردی است که باید مورد توجه قرار گیرند.
در راستای برگزاری جشنواره کتاب دفاع مقدس و در راستای شعار این دوره، در جلسهای که با گروه پژوهش داشتیم، خواستیم که کار شاخص را تعریف کنند. بعد موانع بسیاری که باعث میشوند آثار شاخص، تولید و یا در صورت تولید منتشر نشوند، شمرده شد. بسیاری از موانع از دست ما خارج است. به عنوان مثال آیا شما میتوانید به عنوان یک پژوهشگر هرچه در دوران دفاع گذشته، روی کاغذ بیاورید؟ در همه زمینهها، زوایا و موضوعات دفاع مقدس، مسائلی است که برخی معتقدند جزو خطقرمزها هستند. البته دستاندرکاران و مسئولان باید پاسخ دهند که با گذشت چند دهه از پایان دفاع مقدس، چگونه میتوان مسائل مختلف را از طریق کتاب به جامعه منتقل کرد؟ میگویند اگر 30 سال از رخدادی بگذرد میتوان اسنادش را منتشر کرد.
آیا آن مراکزی که متولی این امر هستند، اسناد را در اختیار پژوهشگران قرار میدهند؟ حتی اگر این اسناد در اختیار پژوهشگری قرار گیرد، پیش از انتشار بسیاری از مطالب را از کتاب حذف میکنند. البته این موضوع ممکن است در عرصههای دیگر هم وجود داشته باشد. مثلا شما در حوزه دین هم هر حرفی را نمیتوانید بیان کنید. یا مثلا پژوهشگری در زمینه بحثی مانند قصاص تحقیق میکند، ولی نمیتواند هرچیزی را که یافته، در کتاب بنویسد. البته در این زمینه موارد دیگری مانند نوع قلم و تدوین و رویکرد پژوهشگر به مسائل و آمادگی ناشر و فضاسازی جامعه نیز وجود دارد.
چندی پیش مدیرعامل موسسه خانه کتاب به این موضوع اشاره کرد که برندگان جایزه کتاب سال نیز جزو نخبگان هستند و بنیاد نخبگان باید این افراد را بهعنوان نخبه بپذیرد. همانطور که در اختیار یک نخبه تسهیلاتی قرار میگیرد، این امتیازات لازم است برای نویسندگان نخبه نیز درنظر گرفته شود. در حوزه دفاع مقدس نیز که بحث ایثار و شهادت و از جانگذشتگی با بُعد معنوی بیشتر است، چقدر تلاش شده افردی که بهعنوان برگزیده معرفی میشوند، این برگزیده شدن بهعنوان یک ارزش مادی و معنوی برای او قرار گیرد؟
فروغی: متاسفانه در این زمینه کارهایی که باید، صورت نگرفته است. مانند بسیاری برنامهها و جشنوارههای دیگر، یک کتاب انتخاب، ولی در ادامه آن را رها میکنیم. بهنظر من این بزرگترین آسیبی است که به نویسنده و ناشر وارد میشود. مثل این است که شما بروید در یک کویر خانه بسازید و آنرا رها کنید. این خانه نیاز به رسیدگی دارد تا سرپا بماند. اینکه چیزی را بسازیم و آنرا رها کنیم، مسلما در طول زمان از بین خواهد رفت. درباره نوشتن و خلق اثر نیز وضعیت به همین گونه است. برخی نویسندگان سرخورده شدهاند. وظیفه ما این است که ضمن تجلیل، آن نیرو و نویسنده خوب را حفظ کنیم. یکی از این راهکارها فراهم کردن بستری است که راویان برگزیده و مستندنگاران و خاطرهنگاران برگزیده کتاب سال هم بتوانند مشمول شرایط عضویت عضویت در بنیاد ملی نخبگان شوند.
فکر میکنم که سیاستگزاران فرهنگی کشور باید در سطح کلان در این زمینه برنامهریزی کنند. با مسئولان بنیاد ملی نخبگان پیش از این صحبتهایی صورت گرفته و حاضرند در برخی زمینهها همکاری کنند، ولی باید یک دستورالعمل یا اساسنامه و سازوکاری تعیین کنیم که چه کتابی میتواند بهعنوان آثار نخبگان ما معرفی شوند؟ تا نویسندگان برگزیده در حوزههای مختلف مانند مستندنگاری و خاطرهنگاری نیز مشمول حمایت بنیاد ملی نخبگان قرار گیرند. ما اخیرا با بنیاد نخبگان مکاتباتی داشتیم و رایزنیهایی هم در این زمینه انجام دادهایم و سازوکارهایی هم پیشنهاد کردهایم که پس از نهایی شدن، اعلام می کنیم.
در صورت اعلام آمادگی خانه کتاب، ما تمایل داریم با همکاری و همفکری مشترک، یک کار کارشناسی بهتر و ویژهتر در این زمینه انجام دهیم. انتخاب نویسندگان نخبه نباید فقط با نظر بنیاد نخبگان و یا بنیاد حفظ آثار صورت گیرد، بلکه باید نظر جمعی از نهادها و مسئولان مرتبط با این موضوع را مدنظر قرار داد و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم بهعنوان یکی از ستونها لازم است که در کنار کار باشد. یک کار کارشناسی صورت گیرد که با یک امضای محکمتری آثار به بنیاد نخبگان معرفی شوند. در جلسات بررسی هم باید نمایندگانی از بنیاد نخبگان، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بنیاد حفظ آثار و ... حضور داشته باشند و به نتیجهای برسند. اگر این کار صورت گیرد، بسیار بسیار امیدبخش است و مسلما افراد بیشتری برای تولید آثار خوب و فاخر ترغیب میشوند.
ما سالها پیش یک کار خوب در نشر صریر انجام دادیم. یک گروه داستان داشتیم که از آنها خواستیم کار شاخص و عالی تولید کنند. خواستیم با سیاستگزاری خوب، به افراد پول خوب هم بدهیم و شرایط مناسب فراهم کنیم تا کار خوب بنویسند. اگر این نوع سازوکارها و امکانات فراهم شود، نویسنده تمام هم و غم خود را روی این کتاب میگذارد. حاصل این کار، 14 اثر شاخص بود که به قضاوت دیگران بهترین کارهایی بوده که در این زمینه به چاپ رسیدند. حتی خود نویسندگانی که خالق آن آثار بودند نیز دیگر نتوانستند مانند آن کارهای شاخص، انجام دهند.
موسسه خانه کتاب بهعنوان مطرحکننده طرح جامع حمایت از کلیه برندگان کتاب سال در حوزههای مختلف میتواند آنرا پیگیری کند و بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس هم در کنار این موسسه خواهد بود. با همراهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارشاد و دیگر نهادها میتوان شاخصسازی در این حوزه و حمایت از نخبگان علوم انسانی را عملی کرد. ما باید نمونههایی داشته باشیم که بهعنوان الگو به جامعه معرفی کنیم و به حتم منتخبین کتاب دفاع مقدس، از استعدادها و ظرفیتها و سرمایههای ملی ما هستند.
آیا همه آثاری که در زمینه دفاع مقدس در یک یا دو سال در کشور منتشر شده در این جشنواره مورد ارزیابی قرار میگیرد؟ نحوه دسترسی شما به فهرست کتابها چگونه است؟
فروغی: در دوره پیش یکهزار و 706 عنوان کتاب در جشنواره بررسی شد، ولی در این دوره تاکنون حدود سه هزار عنوان کتاب به دبیرخانه رسیده است. اگر تا پایان شهریورماه هم کتابی به دست ما برسد، در چرخه داوری قرار میگیرد. نکتهای که ذکر آن لازم است، اینکه جمعآوری کتابها کار سادهای نیست و پیدا کردن فهرست دقیقی از کتابهایی که در حوزه دفاع مقدس در کشور منتشر میشود، کار بسیار سختی است. چهار فهرست از چهار مرکز شامل خانه کتاب، کتابخانه تخصصی جنگ حوزه هنری، کتابخانه موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و فیپا به دست آوردیم. این چهار فهرست را تجمیع کردیم و تازه به فهرستی رسیدیم که بازهم کامل نبود و کتابهایی را یافتیم که در هیچکدام از اینها نبود. یکی از راهکارها این است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، یک مشخصه دقیق از ناشر دریافت کند تا مشخص شود کتاب در چه موضوعی است و چه رویکردی دارد. وقتی کسی به مرکزی که بانک اطلاعات است، مراجعه میکند، باید اطلاعات کامل و درست در اختیارش قرار گیرد.
ما گمان میکردیم کتابخانه جنگ حوزه هنری کاملترین کتابخانه حوزه دفاع مقدس باشد. دوره قبل بیش از یکهزار و 700 عنوان کتاب فهرست کردیم و آنرا به مسئولان کتابخانه دادیم که گفتند 400 عنوان از کتابها را نداریم. ما آن کتابها را هم پیدا کردیم و بعد از پایان کار به کتابخانه جنگ دادیم که منابع آنها کاملتر شود. ولی مطمئنا بازهم کتابهایی وجود داشته که ما ندیدیم.
ما در جهت بررسی جامعتر آثار، به همه ناشران نامه میزنیم. حتی در نمایشگاه کتاب نیز به همه ناشران نامه دادیم که اگر کتابی در این زمینه دارند، به ما تحویل بدهند. برخی توجه میکنند و برخی هم توجهی ندارند. همچنین از طریق فراخوان عمومی هم اطلاعرسانی صورت میگیرد. حتی گاهی داوران نیز کتابهایی را معرفی میکنند. اصل و اساس کار جمعآوری و پذیرش آثار، جنگ هشتساله است، ولی ممکن است کتابی نیز به مسائل و تبعات جنگ نیز پرداخته باشد که در دورههای اخیر مدافعان حرم و مقاومت اسلامی نیز به جشنواره افزوده شده است. به بیانی هر اتفاقی که در کشور افتاده و ما در مقابل آن ایستاده و با سلحشوری و پایداری اقتدارمان را حفظ کردهیم، جزو حوزه دفاع مقدس محسوب میشود. به تعبیر رهبری، باید از همه ظرفیتهای کشور استفاده کرد و ما از همین تعبیر توانستهایم حوزه دفاع مقدس را به موضوعات بسیار متنوعی تعمیم دهیم.
در بحث مقایسهای درباره شاخههای موضوعی جشنواره، این دوره نسبت به دوره گذشته چه تفاوتهایی داشته و کدام گروهها با افزایش و کدام گروهها با کاهش ارسال آثار روبهرو بودند؟
فروغی: اگر بخواهیم نوع موضوعات کتابهایی را که بهدست ما میرسد، بررسی کنیم، در این دوره آثار مستند بهطور چشمگیری تقویت شده است. کتابهای مستند از 451 عنوان در دوره گذشته به یکهزار و 371 عنوان در دوره هجدهم یعی حدود سه برابر رسیده است. زندگینامه، سفرنامه، دستنوشته، نامه و گزارش ازجمله موضوعاتی است که در بخش مستند بیشتر مورد توجه قرار گرفتهاند.
بخش پژوهش شامل فرهنگی - اجتماعی، ادبی و پژوهش نظامی، سیاسی، امنیتی و حقوقی است که مورد آخر آن متاسفانه نسبت به دوره قبل حدود 40 درصد کاهش داشته است. دوره پیش در این زمینه 141 داشتیم که در این دوره به 79 عنوان کاهش پیدا کرده است. حوزه پژوهش خیلی به مخاطب توجه ندارد و پژوهشگر دنبال یافتهها و رویکردهای جدید است. بهنظر میرسد علت کاهش آثار این حوزه این باشد که پژوهشگران ما کمتر شدهاند و مراکزی که سرمایهگذاری میکنند مقداری نسبت به کارهای پژوهشی کم توجه شدهاند، در حالیکه اصلیترین عرصه کار متنی ما، حوزه پژوهش است. وقتی پژوهشگر کتابی را تهیه و تدوین میکند، خودش موضوعات و عرصههای جدیدی را ایجاد میکند که افراد دیگر از این کتاب موضوعاتی را برای پایاننامه یا انجام تحقیق و ... استخراج میکنند.
هر کدام از سوالات و موارد مطرح شده در یک کتاب پژوهشی خودش میتواند به تنهایی یک کتاب باشد. انجام کار پژوهشی نیاز به سرمایهگذاری و زمان بیشتری دارد و افرادی هم که میخواهند کار پژوهشی انجام دهند، باید از تجربه و انگیزه و پشتکار کافی برخوردار باشند. باید به دنبال این برویم که کار پژوهش را عمومیتر کنیم. در این زمینه باید به سمت دانشگاهها برویم. در حال حاضر بیشتر پژوهشهای ادبی را به اساتید دانشگاه سفارش میدهیم. ولی متاسفانه در حوزه پژوهش فرهنگی – اجتماعی، دانشگاه هنوز آنطوری که باید و شاید وارد عرصه نشده است. در زمینه پژوهشهای نظامی – سیاسی هم به ندرت میتوان برخی دانشگاهیان را یافت که به این موارد بپردازند و بیشتر کارها از سوی نظامیان انجام میشود.
کتابهای خاطره در دوره قبل 496 عنوان بوده که این دوره به 684 مورد رسید. در حوزه داستان بزرگسال در دوره هفدهم 121 اثر مورد ارزیابی قرار گرفت که در این دوره با کاهش روبهرو شد و 104 کتاب در چرخه داوری قرار گرفت. زندگینامه داستانی از 84 عنوان به 71 عنوان رسیده است. تعداد آثار در بخش شعر و نثر ادبی 78 مورد بوده که در این دوره با هفت عنوان افزایش به عدد 85 رسید. پژوهشهای فرهنگی، اجتماعی و ادبی از 94 عنوان در دوره هفدهم با رشدی چشمگیر به 220 اثر رسید. ادبیات کودک و نوجوان در این دوره متاسفانه بسیار بسیار ضعیف است، بهطوریکه 108 عنوان به عدد 62 تقلیل پیدا کرده است. ضمن اینکه در این شاخه کیفیت نیز افزایش پیدا نکرده است.
کتابهای حوزه بیداری و مقاومت اسلامی در دوره قبل 17 مورد بوده که در این دوره 30 عنوان افزایش داشته است. تاریخ شفاهی از 31 عنوان در دوره هفدهم به 19 عنوان در این دوره کاهش پیدا کرده است. تعداد آثار مرجع از 25 عنوان در دوره گذشته به 38 عنوان در دوره هجدهم رسید. ترجمه با رشدی دو برابری از 17 عنوان به 34 عنوان رسید. هنرهای تجسمی از 17 عنوان به 28 عنوان افزایش پیدا کرد. توطئههای داخلی از 9 عنوان به 5 عنوان رسید. در حوزه هنرهای نمایشی در دوره قبل 9 عنوان کتاب مورد ارزیابی قرار گرفت با رشدی بیش از پنج برابری این تعداد در دوره هجدهم به 47 عنوان رسید. پژوهش هنری از هشت عنوان به پنج عنوان کاهش پیدا کرده و در بخش مدافعان حرم نیز در این دوره 83 عنوان کتاب به دبیرخانه رسیده که کارهای باکیفیتی نیز هستند.
نظر شما