حسینی ضرابی در نشست نقد و بررسی کتاب «مقدمهای بر علم طراحی» با اشاره به هدف اصلی کتاب گفت: کتاب میگوید پژوهشهای تجربی بیشتر به دنبال توصیف و تبیین پدیدههاست اما آیا این موضوع کمکی به طراحهای نرمافزار میکند که قرار است چیزی را ابداع کنند. سوال اصلی بنابراین این است که آیا این روشهای پژوهشی در طراحی نرمافزار کاربرد دارد و اگر آری چگونه کاربرد دارد؟
اسماعیل جعفری در این نشست توضیحاتی را درباره این سلسله نشستها ارائه کرد و گفت: از زمستان سال 96 سلسلسه نشستهای نقد کتاب با همکاری موسسه خانه کتاب کلید خورده و کاری نو و ارزشمند است و تا پایان سال نیز ادامه دارد و البته قرار است این نشستها برای ارتقا فرهنگ نقد علمی ادامه پیدا کند.
وی ادامه داد: طراحی نرمافزارهای تخصصی باید از سوی متخصصان موضوعی صورت بگیرد به طور مثال وقتی نرمافزاری را متخصصان حوزه برنامهنویسی به صورت رقابتی طراحی میشود و سایر حوزهها همیارانه به این طراحی کمک میکنند.
وی گفت: در علوم تربیتی طراحی نرمافزار دغدغه است و باید متخصصان این حوزه ورود داشته باشند. در این کتاب طراحی نرمافزار به چشم یک پژوهش دیده میشود که چگونه از نظر به عمل برسد.
حسینی ضرابی در بخش دیگری از این نشست توضیحاتی را درباره این کتاب ارائه کرد و گفت: این کتاب دو نویسنده دارد که هر دو اهل کشور سوئد هستند و در استکهلم تدریس میکنند. کتاب هم در سال 2014 به چاپ رسیده است.
پرجونس یکی از نویسندگان کتاب نزدیک به 50 مقاله در مجلات علمی داشته که بیشتر روی کسب و کار آنلاین بوده است. ژوهانسن نیز بیش از 100 مقاله در کنفرانسهای طراحی نرمافزار و حتی روشهای پژوهشی در طراحی نرمافزار دارند و این کتاب نیز یکی از جلوههای علایق ایشان است.
وی با اشاره به هدف اصلی کتاب که در مقدمه اشاره شده افزود: کتاب میگوید پژوهشهای تجربی بیشتر به دنبال توصیف و تبیین پدیدههاست اما آیا این موضوع کمکی به طراحهای نرمافزار میکند که قرار است چیزی را ابداع کنند. سوال اصلی بنابراین این است که آیا این روشهای پژوهشی در طراحی نرمافزار کاربرد دارد و اگر آری چگونه کاربرد دارد؟
به گفته این دانشجوی دکتری، در کتاب به علم طراحی اشاره شده که گستره وسیعی اعم از معماری و طراحی نرمافزار برمیگردد اما منظور نویسنده متمرکز برای طراحی نرمافزار است.
حسینی ضرابی در ادامه درباره فصول کتاب توضیح داد: در فصل نخست کتاب مفاهیم به خوبی شرح داده میشود؛ یکی از نویسندگان محدودیتهای حرکتی دارد و به همین دلیل دقت متفاوتی دارد و این را میتوان در تعریف مفاهیم بینیم. در کتاب درباره اشکال دانش سخن گفته میشود. بنابراین در فصل یک روش تحقیق شرح داده میشود و استراتژیهای مرتبط با این حوزه تعریف میشود.
به گفته وی، فصل چهارم تا نهم کتاب برجستهترین بخشهای اثر است و یک چهارچوبی در آن طراحی میشود که چگونه باید یک طراحی نرمافزار داشت. در فصل دوازدهم درباره پارادایمهای پژوهشی و ارتباط آن با طراحی نرمافزار سخن گفته میشود و در نهایت روی توصیههای اخلاقی برای کاربران متمرکز میشود.
ما مجموعهای از فعالیتها را انجام میدهیم و ممکن است دیگران هم در آن مشارکت داشته باشند اما مشکل این است که وقتی شما فعالیتهایی را انجام میدهید یک وضعیت نارضایتی برایتان به وجود بیاید آن وقت است که مساله رخ میدهد. آن وقت است که باید برای این مشکل ابزاری طراحی شود.
حسینی ضرابی با بیان اینکه برای طراحی یک ابزار که مشکلی را رفع کند باید ببینیم که این ابزار مخاطب دارد گفت: از سوی دیگر ریشههای مساله یا مشکل باید برطرف شود. به طور مثال اکنون گفته میشود به دلیل حضور در شبکههای اجتماعی نرخ مطالعه کم شده و ناشران از فروش کم کتابها ناراضی هستند. برای حل این مشکل باید در ابتدا این را تعریف کرد و با بررسیهای پژوهشهای گذشته نشان داده شود که کدام گروهها کمتر مطالعه میکنند.
ممکن است نشان داده شود که نرخ کاهش مطالعه در دره سنی 15 تا 25 ساله زیادتر است بعد باید توجیه شود که آیا حل این مشکل مهم است یا خیر؟ سپس ریشههای این مساله باید استخراج شود. در مرحله بعدی هم باید نیازهای کاربران مشخص شود. در مرحله بعدی به طراحی میرسیم و گام اول آن بارش فکری برای طراحی ایده است. پس از ارزیابی ایدهها نمونه اولیه از آن طرح زده میشود و باید منطق این تصمیمگیریها توجیه شود. در مرحله پایانی نیز طراحیها ارائه میشود.
عباسی نیز که در این نشست به عنوان ناقد سخن میگفت، افزود: عنوان کتاب کمی کلی و مبهم است و از سوی دیگر عنوان کتاب با محتوای آن یکی نیست به طور مثال میتوانست عنوان روش تحقیق در علم طراحی باشد.
وی ادامه داد: فصلهای کتاب چینش مشخصی دارد و گام به گام هدف و سیر مشخصی را طی میکند و کتاب سازماندهی خوبی دارد. اما نقدی که میتوان بر این کتاب وارد کرد این است که در کتاب ارجاعی به متون وجود ندارد باید حداقل به پژوهشهای خود نویسندگان ارجاع داده میشد.
به گفته عباسی، متن کتاب ساده و روان است و مخاطب میتواند با محتوای کتاب تعامل داشته باشد. اما در نقدهای محتوایی باید گفت که یکی از نکات جالب کتاب مقدمه روشن و مفصلی است که بر این اثر نگاشته شده است. بسیاری از کتابها مقدمه دارند اما به صورت منسجم و شفاف نیست.
وی با بیان اینکه در فصل نخست مفاهیم به خوبی تعریف شده و در اختیار مخاطب قرار گرفته تا پایان اثر بتواند با محتوا ارتباط برقرار کند عنوان کرد: همچنین در کتاب از جدول و نمودار و تصاویر برای درک بهتر مطالب استفاده شده که یکی دیگر از ویژگیهای مثبت کتاب است. هر فصل کتاب نیز جمعبندی دارد که به صورت جزئی و آیتم به آیتم مطالب مورد نظر خود را بیان کرده و مخاطب می تواند تصویر کلی از آن فصل در بخش جمع بندی ببیند. در پایان هر فصل سوالات و پاسخهایی ارائه شده است و در فصلها بسیار خوب مطالب بیان شده تا مخاطب به خوبی بتواند مطالب را درک کند.
عباسی با تاکید بر اینکه سازماندهی کتاب و پیوستگی مطالب از دیگر نکات برجسته این اثر است گفت: مصادیق و مثالهایی که در کتاب آورده شده مطالب کتاب را گویاتر کرده است. کتاب میتوانست سایر مدلهای طراحی را در اثر ارائه و آنها را مقایسه میکرد.
وی در پایان سخنانش گفت: در فصلهای پایانی نیز تنها دو پارادایم را بیان کرده اما میتوانست پارادایمهای بیشتری را در کتاب بیان و ارتباط آن را علم طراحی بیان کند.
بخش دوم نشست نیز به پرسش و پاسخ حاضران اختصاص داشت.
نظر شما