منتقدان در نشست نقد و بررسی «احمد فیلسوف» مطرح کردند:
کمدی میتواند هم فلسفه و هم دستاوردهای نظام لیبرالیستی را مسخره کند
سخنرانان در نشست نقد کتاب «احمد فیلسوف» از قول آلن بدیو گفتند که کمدی همانطور که توانایی هجو و تمسخر فلسفه و فیلسوفان را دارد، به همان میزان میتواند دستاورهای نظام لیبرالیستی را نیز به سخره بگیرد.
هجویهای که شاید مخاطب فارسی را نخنداند
افسر موموندی کاظمی، در این نشست گفت: در تمام صحنههای نمایشنامههای این کتاب خود بدیو به عنوان یک اندیشمند چپ حضور دارد و با خود گفتوگو میکند و با مخاطب کنش و واکنش دارد و هجویهای را که علیه مدرنیزاسیون در ذهن دارد، به صورت یک اثر کمدی بازنمایی میکند. البته شاید کتاب فارسی چندان مخاطب را نخنداند.
وی افزود: پس از جنگ جهانی دوم و تشکیل سازمان ملل متحد، بلوک شرق و غرب هم در مقابل هم شکل گرفتند. بدیو اشاره میکند که در این وضعیت تفکر و قدرت میتوانست برای گروهها ماندگاری را رقم بزند، اما بحرانهای اجتماعی در کشورهای آمریکایی و اروپایی رقم میخورد.
این فعال اجتماعی و منتقد ادبی ادامه داد: پس از جنگ دانش پزشکی رشد قابل ملاحظهای کرد، اما انسان بیمار باقی ماند. همچنین صنعت تولید مواد غذایی نیز گسترش قابل ملاحظهای یافت، اما معضل گرسنگی انسان حل نشد. انسان گرسنه، بیمار، خانه به دوش و بیکار، در همه پهنههای جهان و سرزمینها مشاهده میشد. بنابراین تفاوتها و تبعیضها در طبقات مختلف استمرار پیدا کرد و ادعای دموکراسی در توسعه و رشد انسانی به تمسخر گرفته شد.
موموندی همچنین به نگاه ویژه بدیو به پدیده مهاجرت اشاره کرد و گفت: این کتاب در سال 1984 نوشته شد، یعنی همان زمانی که در مجامع جهانی داشتند به تنوع فرهنگی فکر میکردند، اما نتوانستند راه حلی برای آن بیابند. بدیو در این نمایشنامهها به معضل مهاجرت هم اشاره کرده و جوامع را در عدم پذیرفتن دیگری به نقد میکشد.
موموندی کاظمی در ادامه با اشاره به این نکته در جوامع پس از جنگ جهانی دوم معضل نبود فرهنگ گفتوگو به چشم میخورد، اضافه کرد: با این اوصاف اما هنوز هم در جوامع مختلف این «دیگری» غیرگونه در ذهن همه وجود دارد که باید آن را سرکوب کرد.
بدیو معتقد است که دموکراسی و حق رای برآمده از قوانین و سیاستهای لیبرالیستی نتوانسته مشکل «دیگری ستیزی» را در انسان مدرن حل کند و تنوع و همزیستی را در جهان گسترش دهد. بدیو تمام دستاوردهای لیبرالیستی را به تمسخر گرفته و حتی در این نمایشنامهها به خیریهها هم طعنه میزند، چرا به زعمش صنعتی هستند در توجیه وضع موجود.
بدیو انسان را در «جمع» واجد معنا میداند
موموندی کاظمی در بخش دیگری از سخنانش به تمرکز نگاه سلطه بر جدایی انسانها از یکدیگر اشاره کرد و ادامه داد: به باور بدیو انسان در «جمع» مفهوم پیدا میکند، در حالی که نظام سلطه اعتقاد دارد که او باید تشخیص دهد که انسان در کجا باشد؟ به عبارتی این سمت و سوی نگاه قدرتمند است که «هستی» و «بودن» انسان را مطرح میکند.
وی افزود: بدیو در برخی مقالات و یادداشتهایش درباره همنشینی تئاتر و فلسفه نوشته است. به باور او این همنشینی از دیرباز بوده و البته افلاطون هم با دیالوگ اندیشههای خود را منتقل میکرد. بدیو میگوید همانطور که کمدی میتواند فلسفه و فیلسوف را به تمسخر بگیرد، همانقدر هم توانایی به تمسخر گرفتن کلیت نظام لیبرالیستی را نیز دارد تا در دل همین تمسخر اندیشهای را به مخاطب منتقل کند.
موموندی کاظمی در پایان گفت: البته به نظرم بدیو نتوانست ما دیگر اندیشمندانی که از ادبیات و تئاتر برای بیان اندیشههای خود کمک گرفتند، از این رسانهها بهره ببرد. مجموعه نمایشنامههای «احمد فیلسوف» یک فیلسوف عبوسی را بر صحنه تجسم میکند که توانایی خنداندن مخاطب را ندارد.
نمایشنامههایی مبتنی بر اعتراض سیاسی
حسین شیخ رضایی نیز در این نشست گفت: در بیوگرافی آلن بدیو عنصر سیاست بسیار مهم است، او کنشگری سیاسی بوده و هست و کل ستون کتاب خود را نیز مبتنی بر سیاست و اعتراض گذاشت. در شخصیتهای اصلی نمایشنامههای این کتاب حتما یک سیاستمدار هم حضور دارد و داستانها نیز به شدت به سیاست وابسته هستند.
وی افزود: دیگر جنبه مهم در این نمایشنامهها در زبان منعکس است. گونهای پوچی و ابزورد بودن در تمام داستانها هستند. بدیو در نمایشنامهها این پوچی را به عالیترین وجه به تصویر میکشد. به عنوان مثال در یکی از نمایشنامههای این کتاب دو نفر دارند درباره چیزی صحبت میکنند که میگویند اسمش را نبر. ترکیب امر سیاسی و امر ابزورد و پوچ در این نمایشنامهها خود را نشان میدهد.
خنده ابزاری برای شورش و اعتراض است
فرحناز عطاریان، مترجم این کتاب نیز در این نشست گفت: آلن بدیو برای نگارش این مجموعه نمایشنامهها زبان لکانی را انتخاب کرده که برای مخاطبان گیجکننده است. او از تمام ظرفیتهای زبان فرانسه، اعم از جناسهای دشوار، ایهام و جملات بینامتنی بهره برده و متنی بسیار زیبا را آفریده است.
وی افزود: من کتاب را از زبان انگلیسی ترجمه کردم و کتاب ترجمه دوم شده، اما علت استناد من به متن فرانسه و این همه تعریف از آن در این است که آلن بدیو خود بیان کرده که مترجم انگلیسی یعنی لیتواک، ترجمهاش به متن زبان اصلی بسیار نزدیک است و ساختار زبان لکانی را حفظ کرده و حتی به لحاظ کمیک بودن از متن اصلی خندهدارتر و کمیکتر است. من اجرای سه نمایشنامه از این کتاب را دیدم که لیتواک و بدیو با هم آن اجرا کرده بودند. بنابراین این دو نفر نزدیک به هم هستند و من در زمان ترجمه خودم را در متن زبان فرانسه میدیدم.
این مترجم همچنین به مشکلات خود برای ترجمه این متن اشاره کرد و گفت: مهمترین سختی من حفظ و انتقال جنبه کمدی متن بود. آلن بدیو خنده را عنصری برای بیان شورش و اعتراض میداند. بنابراین برای انتقال اندیشه بدیو باید متن فارسی نیز مانند متن فرانسه و ترجمه انگلیسی آن مخاطب را میخنداند. هرچند که در راه این انتقال دست من بسته بود. ما در زبان فارسی دانشنامهای از زبان لکانی نداریم و دست ما در استخدام برابرواژگانها برای ترجمه برخی از مفاهیم بسته است.
بدیو فحاشی هنرمندانه را به مخاطبان میآموزد
رضا عبدی روزنامهنگار، داستاننویس و منتقد ادبی نیز در این نشست اشاره کرد: «احمد فیلسوف» کتاب خوبی برای منتقدان است، چرا که در کتاب هیچ موضوعی از مسائل اساسی جهان را پیدا نمیکنید که نویسنده در برابر آن موضع نگرفته باشد. از مهمترین مفاهیم لیبرالیسم گرفته تا اندیشه چپ همه مورد نقد آلن بدیو قرار گرفتهاند که از آن میان میتوان به وحود، مسائل زنان، شوراها و شهرداریها، اقلیتهای جنسی، نژادپرستی، آموزش و پرورش، رشد، توسعه، طبیعت و... اشاره کرد.
وی افزود: لیبرالها و منتقدان جریان چپ میتوانند برای بیآبرو کردن زبان و اندیشه اندیشمندان چپ به این کتاب استناد کنند و همچنین چپها نیز میتوانند با استناد به این کتاب بگویند که برای نقد جهان برساخته لیبرالیسم ناچاریم به زبان هجوی روی بیاوریم که بدیو در این کتاب آن را به کار گرفته است. بدیو با این کتاب نشان میدهد که میتوان فحاشی را هم هنرمندانه به کار برد.
عبدی اضافه کرد: فلاسفه همیشه نشان دادهاند که نویسندههای خوبی نیستند. بدیو نیز به عنوان نمایشنامهنویس دچار اطناب، زیادهگویی، پرگویی و هذیان است. این هذیانگویی نشان میدهد که نویسنده در اصل شخصیت معترضی نیست، بلکه عصبانی است و جایی برای تامل و تفکر مخاطب باقی نمیگذارد.
وی همچنین علت عصبانی بودن بدیو را چنین بیان کرد: در این سالها انتقادهای بسیاری به فرنچ تئوری یا تفکرات متفکرانی چون فوکو و بدیو که به نظام آکادمیک آمریکایی داخل شدند، وارد آمد و بدیو نیز که خود مخاطب اصلی این نقدها بود در مقابل آن واکنش شدید نشان داد و این هجویهها را نوشت، هجویههایی که حتی توانایی خنداندن مخاطبان فرانسویزبان را نیز نداشت. طبق فیلمهایی که من از اجراهای صحنهای این نمایشنامهها دیدم، هیچکدام از تماشاگران در صحنههای کمدی نمیخندد.
نظر شما