یکشنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۷ - ۱۷:۰۷
قدم‌های عاشقی در پیاده‌روی اربعین

کتاب «قدم‌های عاشقی» ده‌ها روایت کوتاه از پیاده‌روی اربعین برای زیارت خورشید است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، «قدم‌های عاشقی» مجموعه خاطرات برگزیده نخستین فراخوان خاطرات مکتوب پیاده‌روی اربعین به همت موسسه فرهنگی هنری سیب سرخ نیکان تولید و از سوی انتشارات کتاب ابرار منتشر شده است. 

در این فراخوان، تمرکز روی خاطرات مکتوب این سفر بوده و علاوه بر جمع‌آوری خاطرات ناب برای استفاده علاقه‌مندان، استعدادیابی برای حمایت از زائرینی که اهل قلم هستند و همچنین تولید، چاپ و نشر کتاب به‌عنوان یک محصول فرهنگی ارزشمند، جزو اهداف این طرح بوده است. پس از جمع‌آوری و بررسی مقدماتی،‌ آثار منتخب از سوی هیات داوران مورد ارزیابی قرار گرفت و در این کتاب به زیور طبع آراسته شد.

هجوم برای یاری، موکب‌دار عصبانی، همدلی‌هایی خوش‌تر از هم‌زبانی، خاک‌هایی که به‌نظر کیمیا می‌شوند، عمود 741، چیزی که حاجی و هم‌رزمانش در خواب هم نمی‌دیدند، خادم‌الزینب، خمیده قامتم اما صبور می‌آیم، شام غریبان در نینوا، آرامگاه عون؛ بغض‌های فروخورده‌ام، کمیل‌ابن زیاد؛ صحابی آفتاب، دارالاماره؛ تاریخی نشکوه،‌ مسجد مقدس براثا؛ غروبی غریب، کیلومترها عاشقی با پای پیاده، قدم به قدم تا زیارت خورشید و من به آرزویم رسیده‌ام عنوان برخی روایت‌های نقل شده در این کتاب است.

محمدرضا وحیدزاده از افرادی است که چندین روایت کتاب ازجمله «عشق بین‌المللی» را نوشته است. در این روایت می‌خوانیم: «در طول مسیر معمولا عمودهایی که به شماره‌های رُند ختم می‌شوند، مثلا 100، 200،‌ 300 و ... محل تجمع کاروان‌ها و مسافرانی می‌شوند که منتظر رسیدن همراهانشان هستند. در کنار یکی از همین موعودها ایستاده بودم و منتظر رسیدن دوستانم بودم. ناگهان متوجه شدم شخصی که در کنارم به انتظار ایستاده، بیرقی در دست دارد که پرچم هلند است. پیش از آنکه کنجکاوی‌ام را نشان دهم، صاحب بیرق بی‌مقدمه رو به من کرد و به زبان فارسی از من ساعت را پرسید... »

«غرق در دریای حرم سقا» نیز روایتی نوشته حمید معزی‌زاده در این کتاب است: «پرچم مشکی حرم سید‌الشهدا می‌تپد و ضربان قلب را بالا می‌برد... تمام کربلا سیاه‌پوش است... یادم می‌آید که چند سال این صحنه‌ها را فقط در تلویزیون دیده بودم... از پل پایین می‌آیم و خودم را روبه‌روی حرم سقا می‌یابم. کفشم را درمی‌آورم و گوشه‌ای می‌گذارم و وارد حرم می‌شوم. عظمت عباسی حرم همان اول به جان می‌نشیند و تو را برای دیدن صحنه‌هایی بی‌نظیر آماده می‌کند. تمام حرم سینه‌زن هستند و صدای نوحه بلند است، از پنجره‌های سقف حرم، نور می‌بارد و با عود و اسپند مخلوط می‌شود و این تابلوی عاشقانه را کامل‌تر می‌کند... به سمت ضریح خضرتش حرکت می‌کنم، در حالی‌که صحنه‌های تکرارنشدنی زیادی را مقابل چشمانم می‌بینم. مقابل ایوان طلا که می‌رسم، طنین بلند «لبیک یا عباس» به گوشم می‌خورد. موج جمعیت من را با خود به سمت ضریح می‌کشد، همه دستانشان را بلند کرده‌اند و گویی آماده یاری عباس پسر ام‌البنین هستند... مستان سلامت می‌کنند.»

نخستین چاپ کتاب «قدم‌های عاشقی» در 190 صفحه با شمارگان یک‌هزار نسخه به بهای 15 هزار تومان از سوی انتشارات کتاب ابرار راهی بازار نشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها