کتاب «با چشمهایم جنگیدم: خاطرات دیدهبان و دیدهور هرمزگانی جانباز شیمیایی»، برگهایی از دلاوریهای رزمندگان دلیر ایرانی در دفتر هشتساله تاریخ دفاع مقدس را به تصویر میکشد.
«آنچه باید گفت»، «بنویس نان»، «سال 1361 بود»، «روبروسی»، «سلطان»، «علی شیر»، «نباید شهید بشی»، «خدا خوبها را انتخاب میکند» و «نرفتن و ماندن» عنوان فصلهای کتاب است.
در مقدمه کتاب میخوانیم: «هر خاطره برگی است از دفتر تاریخ این سرزمین. سرزمینی که مهد مهرورزیها و انسانیتهاست. سرزمینی که جوانان غیورش، جان و مال خود را برای حفظ ارزشهای اسلام عزیز در طبق اخلاص گذاشتند و امروز یادگار آن روزگار، خاطرات هشت سال ایثار و عشق است. در این میان حضور غیرتمندانه جوانانی که از روستاهای دورافتاده شرق و غرب هرمزگان از دل محرومیتها بیرون زدند و دل به میدان عشق سپردند، شاهدی بر این گفته است. کسانی که وجودشان دیوار محکمی شده در برابر متجاوزان. بدون تردید این خاطره ماندگار فراموشناشدنی است. کتاب «با چشمهایم جنگیدم» خاطره یکی از همان جوانانی است که در جایی بین زمین و آسمان با چشمهایش جنگید.»
نخستین چاپ کتاب «با چشمهایم جنگیدم: خاطرات دیدهبان و دیدهور هرمزگانی جانباز شیمیایی» در 208 صفحه با شمارگان یکهزار و 250 نسخه از سوی انتشارات سوره مهر راهی بازار نشر شده است.
نظر شما