اینکه چقدر از راهکارهای معرفی شده در این کتابها میتواند در جامعه کنونی ایران موثر واقع شود و به تغییر فکر و ایده مردم درباره زندگی، شغل و علایقشان بینجامد، بحث جداگانهای را میطلبد. در اینجا میخواهیم درباره کتابی بحث کنیم که محوریت آن روانشناسی مثبت و اصول علمی رسیدن به موفقیت است. اثری با عنوان «قطبنمای موفقیت». این کتاب تالیف مشترک نیکولاس اینکلمان، برایان تریسی و الکساندر جورجینیا اینکلمان است. الکساندر جورجینیا اینکلمان نویسندهای آلمانی-ایرانیتبار است که سالهاست در زمینه موفقیت و روانشناسی مثبت فعالیت کرده، وی از مادری ایرانی در فرانکفورت در سال 1969 به دنیا آمد و رشد یافت. جورجینیا رئیس هیات مدیره مشاوران اقتصادی و سیاسی ایجیپی است. وی معتقد است دنیای در صلح و آرامش به انسانهای موفق نیاز دارد و وظیفه خود میداند که سیستم موفقیت اینکلمان همسر خود که جامعهشناس و مولفی مشهور است را به مدیران شرکتها آموزش دهد.
چندروز پیش متوجه شدیم که او برای رونمایی و سخنرانی درباره کتابش چند روزی است که به ایران آمده و این بهانهای شد با او که فارسی را خوب صحبت میکند، درباره روشها و دیدگاه اصلی کتاب با وی به گفتوگو بنشینیم.
الکساندر جورجینیا اینکلمان؛ نویسنده کتاب «قطبنمای موفقیت» در گفتگو با خبرنگار ایبنا درباره واکنش دو نویسنده دیگر کتاب نسبت به ترجمه آن به فارسی گفت: بیش از چهل سال است که برایان تریسی نویسنده مشهور آمریکایی دوست خانوادگی ماست. در روزی که وی میخواست کارش را در آلمان شروع کند پدر من کمکهای زیادی به او کرد و 25 سالی میشود که از مدت دوستی من با این نویسنده میگذرد. تریسی با ذوق و شوق زیادی راجع به ایران صحبت میکرد و از اینکه بیش از بیست عنوان از کتابهایش در ایران منتشر شدهبود احساس خوشایندی داشت.
وی افزود: راستش من هم از این اتفاق بسیار خوشحال هستم؛ اما تمام هدف من این نیست که چنین اتفاقی برایم بیفتد و تنها کتابهایم به فارسی ترجمه شود؛ بلکه من بیشتر به دنبال تاثیرات تفکری هستم که در کتابهایم از آن سخن گفتهام. سه سال پیش وقتی در آمریکا برایان را ملاقات کردم به او گفتم که میخواهم یکی از کتابهایی که با هم نوشتیم را به فارسی ترجمه شود و او در پاسخ به من گفت چه کسی بهتر از تو و خوب است که زودترشروع کنی.
جورجینیا با اشاره به تغییرات به وجود آمده کتاب زمانیکه به فارسی ترجمه شده است گفت: بدین ترتیب سال پیش مقدمات ترجمه این اثر به فارسی فراهم شد. البته برخی قسمتهای این کتاب زمانیکه به فارسی ترجمه میشد تغییر یافت چراکه احساس کردم باید با تفکر و فرهنگ ایرانیان همخوانی بیشتری داشته باشد.
ایرانیان مردمانی احساسی هستند
وی درباره سیتم انکلمن و تاثیرات آن خاطرنشان کرد: سیستم انکلمن (یکی دیگر از نویسندگان این کتاب) یک فرق اساسی با سیستم برایان تریسی دارد. در سیستم انکلمن انسان باید بیشتر به خواستههای درونی متمرکز شود؛ چراکه به اعتقاد من بین قلب و فهم همیشه این قلب است که پیروز میشود و من میدانم که ایرانیان انسانهایی پر انرژی و احساسی هستند. این احساس؛ هم مانعی برای رسیدن به اهداف و هم نوعی قدرت برای رسیدن به تمام خواستههای آدمی محسوب میشود.
جورجینیا ادامه داد: به نظر میرسد که باید روی این ویژگی مردم جامعه ایران متمرکز شد. باید انسانها را تشویق کنیم که به خودشان یک بله بگویند تا درون خود را ببینند و آرزوهای واقعی خود را روی کاغذ بیاورند. نباید اهداف شما چیزی بیرون از شما باشد هر چه هست در درون شماست.
هر کسی جای خودش را دارد
این نویسنده با اشاره به جایگاه ویژه هر انسان در جهان هستی گفت: هر انسانی برای خود در این دنیا جایگاهی دارد پس باید هر فردی هدف ویژه خود را داشته باشد. انسان لحظهای که فهمید جایگاهش کجاست؟ آنجاست که از درون هدف و قدرت خود را پیدا میکند. شما باید به مرحلهای برسید که هر روز با کوشش خوشحالی و هیجان زیاد از خواب بیدار شوید و با عشق به کار و فعالیت بپردازید.
وی در پاسخ به این پرسش که از چه روشهای علمی برای تالیف کتاب «قطبنمای موفقیت» بهره گرفتهاید گفت: ریشه کار ما در این کتاب بهرهبردن از روانشناسی مثبت است. روانشناسی مثبت از کشور اتریش برخاسته است. ویکتور فرانکل (پدر روانشناسی مثبت) معنای واقعی زندگی را بیان میکند حتی اگر زندگی در سختترین مسیرش قرار گرفته باشد؛ این یعنی روانشناسی مثبت. درواقع این علم به ما نمیگوید که همه چیز خوب است یا زندگی همیشه بروفق مراد است، بلکه به ما میآموزد زندگی چه تلخ، چه شیرین خوب است روی نقاط مثبت آن تمرکز کنیم.
الکساندر جورجینیا با اشاره به میزان استقبال کتاب در اولین روز عرضه آن در ایران گفت: امروز اولین روزی است که این کتاب در ایران عرضه شد و اصلا فکر نمیکردم که در این مراسم حتی یک نسخه آن هم باقی نماند.
من هم ایرانیام
وی در پاسخ به این پرسش که آیا روشهای گفته شده در کتاب را میتوان در جامعهای مانند ایران به کار گرفت و به عنوان یک نسخه پیشنهادی از آن یاد کرد، گفت: وقتی صحبت از جامعه ایرانی میشود خودم را فردی بیگانه نمیبینم؛ من یک فرد ایرانی و آلمانی هستم. درست است که با شما در یک کشور زندگی نکردهام، اما همانقدر که آلمان وطن من است ایران هم وطن من است. درواقع باید بگویم من خوشبختم چون دو وطن دارم یکی ایران و دیگری آلمان. من ایرانیان را خوب میشناسم حتی شاید بیشتر از افرادی که در ایران زندگی کردهاند.
جورجینیا ادامه داد: نمیتوان گفت با یک کتاب کشوری تغییر اساسی میکند، اما میگویم هر فردی میتواند راهکارهای موثری را برای بهتر شدن زندگی بهره گیرد. اهدافتان را در رفتارتان نشان دهید و از بیرون خود بیرون بیایید و خودتان را بکاوید. اگر بتوانم فقط در ذهن یک فردی که صاحب کار و درآمد است و حتی یک فرد عادی است، بگنجانم که خودش اصلیترین منشا اهدافش است آنگاه این فرد میتواند جامعهای را هدایت کند.
وی درباره کم اهمیت جلوه دادن موانع زندگی توضیح داد: موانعی که بر سر راه زندگی قرار میگیرد نباید باعث شود که فرد گام دیگری در یک جهت دیگری برندارد. برای مثال اگر تحریمهای اقتصادی در ایران نمیگذارد که پول وارد کشور شود من فهم و اطلاعات را وارد آن میکنم. آیا فردی میتواند جلوی فهم و شعور فرد دیگر را بگیرد؟
وی راهکار اصلی را در تغییر نگرش درونی افراد دانست و گفت: من میخواهم مردم کشورم، ایران اینگونه فکر کنند که آلمان یا اروپا در سی سال آینده به کجا میرسد و من یک پله بالاتر از آنها باید باشم نه آنکه امروز این کشورها را کپی کنند تا در سی سال آینده به اکنون آنها برسیم. برای مثال ایران نباید خودروی بی ام و را بخواهد؛ ایران باید خودرویی بسازد که در آینده آلمان خواهان آن باشد؛ خودرویی با کیفیت که کارایی بالایی برای کشور خودمان داشته باشد را تولید کند.
جورجینیا افزود: این کتاب بیان میکند که باید هدفگذاری از درون آغاز شود. یک قطبنمای موفقیت واقعی؛ نه آنکه از بیرون دیکته شود. موفقیت واقعی درون ماست. وقتی همه دنیا در حال تغییر است چرا ما تغییر نکنیم؟ خصیصهای که در جوانان ایرانی میبینم این است که جوانان دارای قدرت به خصوصی هستند و هر چقدر هم که مشکل ایجاد شود در هر صورت راه حلی پیدا میکنند بنابراین جوانان ایرانی به درد علم میخورند.
وی با اشاره به مدت زمان تالیف کتاب تشریح کرد: تقریبا یک سال مدت زمان تالیف کتاب به طول انجامید. ایدهای که در ذهن ایجاد میشود باید پرورش داد. من در خواب بیشترین ایدهها را دریافت میکنم و همیشه در کنارم کاغذ و خودکاری وجود دارد و اگر در هر زمانی حتی نیمه شبها به ذهنم خطور کند بیدار میشوم و آنها را یادداشت میکنم. البته قبل از رسیدن به این مرحله دستورالعملهایی است که حتمن باید آنها را انجام داد.
به گفته جورجینیا هر چیزی که بخواهید برای شما فراهم است. در شرایطی که خودتان بخواهید؛ این تمام چیزی است وی و دو نویسنده دیگر درکتاب «قطبنمای موفقیت» به آن اظهار داشتند.
نظر شما