گفتوگو با امیر دبیریمهر نویسنده کتاب «خردمندی و پارسایی»
پانزده سال است که با مفهوم اندیشکده خرد زندگی میکنم
دبیریمهر میگوید: استادی داشتم که سخن جالبی میگفت و بر من تاثیر زیادی گذاشت. گفت در مقدمات بحث علمی در قید و بند تعاریف نباشید و در خاتمه آن در قید جمع بندی نباشید زیرا قرار نیست مخاطب با مباحث شما آراموقرار گیرد بلکه قرار است به فکر و اندیشه بپردازد. باید ذهن مخاطب را قلقلک داد و جمع بندی را به او سپرد. بهویژه در موضوعات مهم و مهیبی مانند دین وسیاست و جامعه.
کتاب خردمندی و پارسایی مجلد سوم از مجموعهای به نام تاملات اندیشکده خرد است. دو کتاب دیگر این مجموعه را هم شما نوشتهاید و گویا اندیشکده خرد نام برنامه پژوهشیای است که شما برای خود اتخاذ کردهاید. آیا اینگونه است؟
اندیشکده خرد مفهومی است که بالغ بر 15 سال است با آن زندگی میکنم. در ابتدا نام وبلاگ من بود که از سال 1383 به روز میشود و سپس تبدیل به وبسایت بنده شد که الان به روز میشود و حاوی نوشته و مقالات و مصاحبههاست. اما در چشماندازی وسیعتر اندیشکده خرد دربرگیرنده فضای کاری و تعاملات پژوهشی تعدادی از پژوهشگران در حوزه های گوناگون از جمله فلسفه؛ علوم اجتماعی؛ رسانه و مطالعات ارتباطی، دین پژوهی و علوم سیاسی و روابط بین الملل است که با هم در طول سال همکاری داریم و امیدواریم بتوان زمانی با فراهم شدن مقدمات آن تجسم و تعین بیرونی و رسمی پیدا کند.
پیش از آنکه به کتاب حاضر بپردازیم کمی هم درباره دو کتاب پیشین مجموعه تاملات اندیشکده خرد توضیح و درباره نسبت آن کتابها با کتاب حاضر هم بگوئید:
این سه کتاب که در ادامه درباره آنها توضیح خواهم دادم به عبارتی ماحصل 15 سال پژوهشهای اینجانب در حوزههایی است که در آنها تخصص داشته یا علاقه و تجربه دارم. من دانشآموخته علوم سیاسی و رو ابط بینالملل هستم و از سوی دیگر تجارب انباشته در کار فرهنگی و رسانهای داشته و دارم و از جانب دیگر به شدت به حوزه فلسفه و ادبیات و دین دلبستهام و هیچگاه نتوانستهام این تعلق خاطر متکثر خودم را بهسامان و همسو کنم تا اینکه متوجه شدم این ناکامی در واقع عین هدایت و کامیابی بوده زیرا عصری که ما در آن زندگی میکنیم عصر مطالعات بین رشتهای است نه مطالعات تخصصی و گرهگشایی از مشکلات و معضلات و مسایل جامعه با رهیافت بین رشتهای ممکن میشود. از این رو تصمیم گرفتم بالغ بر حدود 40 مقاله و نوشتار برآمده از پژوهشهای گذشتهام را در دسته بندی منسجمی در قالب سه کتاب ویراسته و آماده کنم که بحمدالله چنین شد.
درباره ساختار و محتوای کتابهای مجموعه کمی بیشتر توضیح دهید.
کتاب نخست یعنی ملک سلطانی و نگین سلیمانی که جستارهایی درباره سیاست ، رسانه و امنیت است در انتهای سال 1396 از سوی انتشارات نقد فرهنگ که مدیر آن دکتر بیژن عبدالکریمی هستند منتشر شد. موضوع این کتاب مسایل بین رشتهای در حوزههای سیاست، رسانه و امنیت مانند نقش رسانهها در سیاست ایرانی، رابطه رسانهها و امنیت ملی، عملیات روانی در جمهوری اسلامی، کارکرد شبکههای ماهوارهای فارسی زبان و... است. مخاطبان کتاب بهطور عمده روزنامه نگاران، مدیران، دانشجویان و استادان، پژوهشگران و سیاست مداران هستند.
این کتاب چه حرف تازهای برای گفتن دارد؟
باید عرض کنم این کتاب حاوی مجموعه ای از مقالات نوآورانه است. زیرا اولا ضمن اینکه مبتنی و متکی بر نظریهها و مباحث علمی در علوم سیاسی و ارتباطات است از طرح انتزاعی و خسته کننده مباحث پرهیز کرده و ثانیا با رویکردی واقعگرایانه موضوعات مهم و مبتلا به ایران را مورد واکاوی قرار داده است .به نظر من هر نویسندهای باید به این پرسش مهم و بنیادین پاسخ دهد که چرا باید کتاب او را خواند؟ پاسخ من درباره کتاب ملک سلطانی و نگین سلیمانی این است که پیچیدگی تحولات سیاسی و بین المللی همراه با تغییرات لحظهای در حوزه فناوری اطلاعات ایجاب میکند که برای درک و تحلیل محیط پیرامونی به ابزارهای تحلیلی و تفسیری تجهیز شد. جهانی که در آن زندگی میکنیم جهانی بسیار پیچیده، تودرتو و رازآلود است و از این حیث به مراتب از جهان گذشته ناشناختنیتر مینماید. اما انسان نیز به همین نسبت هوشمندتر، کنجکاوتر و ساعیتر برای شناختن جهانی است که در آن زیست میکنیم و همین توانایی بشری، اهمیت و کاربرد علوم انسانی را بیشتر نموده است؛ زیرا علوم انسانی قوانین، قواعد و نظریههای آن مقداری از پیچیدگی هستی نوین را زدوده و درک جهان پیرامون را ممکن و میسر میسازد. بر این اساس، دوران درهمتنیدگی علوم انسانی و پیوندهای وثیق رشتههای گوناگون فرارسیده است.
به دیگر سخن، امروز نمیتوان برای شناخت قواعد حاکم بر معیشت، تولید، دخلوخرج، بازار و سرمایه به علم اقتصاد و حتی علوم اقتصادی کفایت کرد و از هیچ اقتصاددانی نمیتوان انتظار داشت بتواند با چیرگی بر قواعد و نظریههای اقتصادی پاسخگوی پرسشها و معضلات اقتصادی باشد، زیرا بین اقتصاد، فرهنگ، تاریخ، جامعهشناسی و سیاست روابط عمیق و درونی وجود دارد و شناخت مستقل آنها از هم ممکن نیست. اگر دورانی تخصصگرایی به معنای تمرکز بر شاخههای فرعی علوم انسانی لازمه پیشرفت بشر بوده امروز تسلط بر بینرشتهایها لازمه حل مسائل و برونرفت از مشکلات بشر است. این رهیافت در حوزه علوم سیاسی به شکل بارزی هویدا است. اگر موضوع علم سیاست را مطالعه قدرت در معنای همهجایی و همهزمانی آن بدانیم بسیاری از دیگر حوزههای نظری، تجربی و زیستی انسان با حوزه سیاست مرتبط هستند و پژوهش پیرامون آنها هم جذاب است و هم پرده از چهره پنهان قدرت برمیدارد. یکی از این حوزههای قابل مطالعه حوزه رسانه و ارتباطات است. پیوندهای سیاست، قدرت و امنیت از یک سو و رسانه، گفتمان و ارتباطات از سوی دیگر در جهان شبکهای و شیشهای که اینترنت، فناوریهای ارتباطی و شبکههای اجتماعی شاهراه ارتباطی بین ابنای بشر شده به جد قابل مطالعه و بررسی است. به نظر می رسد این کتاب تا حدی این تجهیز و تسلیح را انجام میدهد و خواندن آن سوالات مهمتری را در ذهن مخاطب ایجاد میکند که پاسخ آنها در مجلدات بعدی تاملات اندیشکده خرد است که در قالب کتابهای «فرزانگی و جهانداری» و «خردمندی و پارسایی» منتشر شده است.
کتاب دوم مجموعه یعنی «فرزانگی و جهانداری» بنا دارد به چه پرسشهایی پاسخ دهد؟
کتاب فرزانگی و جهانداری که در نمایشگاه بینالمللی کتاب امسال تهران عرضه شد به مسایل بین رشتهای در حوزههای فرهنگ و توسعه و روابط بینالملل شامل روابط بینالملل از نظریهها تا سیاست خارجی روزمره؛ توسعه ملی از دریچه فرهنگ و روابط بینالملل و تاملاتی درباره فرهنگ از منظر کارکردهای درونی و بیرونی میپردازد. مخاطبان این کتاب دانشجویان و استادان روابط بینالملل؛ مطالعات فرهنگی و جامعه شناسی، پژوهشگران و علاقمندان به روابط بین الملل و مسایل توسعه و فرهنگ تعریف شده و در نظر گرفته شدهاند.
این کتاب نیز مانند کتاب قبلی اولا ضمن اینکه مبتنی و متکی بر نظریهها و مباحث علمی در روابط بین الملل و مسایل توسعه و مطالعات فرهنگی است از طرح انتزاعی و خسته کننده مباحث پرهیز کرده و ثانیا با رویکردی واقع گرایانه موضوعات مهم و مبتلا به در ایران را در عصر جهانی شدن مورد واکاوی قرار داده است .
این کتاب تلاش کرده برخی مسایل و موضوعات مهم مرتبط با ایران در حوزه سیاست خارجی و روابط بین الملل را از دریچه فرهنگی مورد بررسی و واکاری قرار دهد . مباحثی مانند صدور انقلاب اسلامی و رابطه با امریکا از این جمله است. در این کتاب مسایل مربوط به توسعه نیز از منظر روابط بین الملل مورد بررسی قرار گرفته است. مانند رابطه جهانی شدن و توسعه ملی ؛ مسایل مربوط به ایرانیان خارج از کشور و... داعیه اصلی مطالب کتاب در هم تنیدگی مسایل فرهنگی و جهانی با امر مهم توسعه بعنوان مهمترین اولویت ایران امروز است .
درباره این درهمتنیدگی کمی بیشتر توضیح دهید.
اگر همه کنشهای خودآگاه، برنامهریزیشده و هدفمند و کنشهای ناخودآگاه، آشوبناک و تقدیری انسان را از منظری بیرونی بنگریم، معطوف به چند هدف کلیدی و بنیادی است که عبارتند از: امنیت، عدالت، صلح، رفاه، آزادی و معنویت. بیتردید هدف دیگری را نمیتوان نام برد که همعرض یا در ذیل این اهداف ششگانه قرار نگیرد. به عبارت دیگر همه پندارها و گفتارها و کردارهای بالغ بر ۷میلیارد انسان در سراسر گیتی از بامدادان تا شامگاهان معطوف به این اهداف است و میزان تحقق آن بستگی تام به فهم و ادراک این مفاهیم و سازوکارهای عقلانی دستیابی به آنهاست. فهم و ادراک این مفاهیم در گرو گسترش و نهادینهسازی علوم انسانی است و سازوکارهای عقلانی همه سیستم و نظامهای مدرن تمشیت حوزه عمومی است که با این سنجه و معیارها میتوان بالغ بر ۲۰۰دولت و کشور موجود را رتبهبندی و سطحبندی کرد.
طرح بحث مطالعات بین رشتهای در کتاب ملک سلطانی و نگین سلیمانی با همین رویکرد صورت گرفت تا بتواند رهیافتی به سوی درک دقیقتر پیچیدگیهای جهان امروز باشد. این جهان پیچیده و چند لایه هر چند بر ما محیط است و زیستجهان ما را احاطه کرده، اما لزوماً برای هر ذهن بسیط و سادهانگاری قابل ادراک نیست، چنانچه در فیزیک قواعد و قوانین بر عالم ماده حاکم است اما درک و تبیین آن از عهده دانشمندان علوم پایه برمیآید. پیچیدگیهای زیستجهان ما نیز صرفاً از عهده خبرگان علوم انسانی روشمند و از رهگذر نظریههای متقن و فراگیر ممکن است و در این میان سهم علوم سیاسی و بین رشتهایهای مرتبط با آن برتر است.
اهمیت سیاست در جهانی که ما زیست میکنیم در همین جاست که با هر شش هدف مذکور پیوندهای پیشینی و پسینی دارد یعنی هم سیاست بر امنیت، عدالت، صلح، رفاه، آزادی و معنویت تاثیر میگذارد و هم این حوزهها بر سیاستها در سطوح تصمیمسازی و تصمیمگیری تاثیر میگذارند. اما واقعیت این است سیاست مفهوم بسیط و ساده و مجزایی از دیگر مفاهیم نیست و مانند چتری بر دیگر مفاهیم سایه میافکند، ازاینرو درک سیاست و تاثیرات آن بر اهداف و سوگیریهای بشری بدون توجه به خردهمفاهیم ذیل آن ممکن و میسور نیست. برای مثال مفاهیم فرهنگ و توسعه و روابط بینالملل نیز هم بر هم تاثیر میگذارند، هم بر ساحت سیاست موثر هستند و هم از ساحت سیاست تاثیر میپذیرند. ادبیات نظری مفصلی که درباره فرهنگ سیاست و سیاستهای فرهنگی و نقش دولتها و سازمانهای غیردولتی در شکلدهی رویهها و مکانیسمهای بینالمللی و همچنین رابطه قدرتهای رسمی و غیررسمی با توسعه و پیشرفت وجود دارد، ناظر به همین روابط نظری بوده است که همچنان ادامه دارد.
ایده نوشتن کتاب خردمندی و پارسایی از کجا آمد و این کتاب در پی پاسخ دادن به چه پرسشهایی است؟
اگر به دردهای جامعه خودمان بنگریم، اعم از فقر، فساد و فحشا، آسیبهای اجتماعی، تعدی و ظلم، عقبماندگی و محرومیت، بوروکراسی ناکارآمد، ارتشاء و اختلاس، بحران محیط زیست و آب و هوا ، نقض حقوق انسانها در روابط اجتماعی، اقتصاد نابسامان، تحجر و تعصب و واپس گرایی و…، همه ریشههایی دارند که به منشا واحد و یکسانی منتهی میشوند و آن نبود سامان و تعادل بین مقولههای چهارگانه امنیت ، عدالت، آزادی و رفاه است . تحقق این چهار آرمان والا و بزرگ بشری نیز در گرو فهم و درک درستی از حوزههای سیاسی و امنیتی و رسانهای و توسعهای و اجتماعی و دینی و فرهنگی و بینالمللی است. طرح مساله در اینجا پیچیده و بغرنج مینماید و دقیقاً هم چنین است. سامانِ حوزه عمومی و ملی، حوزه پیچیده و تودرتویی است و چنین ساده نیست که برخی سادهانگاران و سادهاندیشان در ذهن کوتهبین خود میپرورانند. اگر در سامان این حوزهها ناکامیهای زیادی داشته، داریم و هنوز اندر خم یک کوچهایم، ناشی از همین ساده باوریهاست که تصور کردیم مدیریت سیاسی در سطح کلان را میتوان با مدیریتهای خرد و جزیی، مقایسه کرد و قواعد مشترک بین آنها یافت در حالی که شهریاری و جهانداری نیازمند خردمندی و روح پارسا و دیگرخواه و از خود گذشته است و این مهم در جهان پیچیده امروز جز به سلطه و اشراف به شاخههای مختلف علوم انسانی و اجتماعی از طریق مشورت و بهکارگیری خبرگان و نخبگان این علوم در فرایندهای تصمیمسازی و تصمیمگیری میسر نمیشود . دریغا از این که با نسخههای پوسیده و نخنمای تعمیمیافته از علوم مهندسی و پزشکی به هماورد غول بزرگ مسائل و مشکلات اجتماعی رفتهایم و همیشه شکست خورده با اردوی افسردگی خود بازگشتهایم و بهجای بازاندیشی در آرایش خودی به دسیسههای دشمنان پناه التیامبخش بردهایم. مهندسان و پزشکان و متخصصان علوم دقیقه و حتی روحانیان، هرچند در حوزههای دانشآموختگی خود، اگر به درستی تربیت یافته باشند، کارکرد اجتماعی خود را در ساحت سیاستگذاری عمومی داشته و ارزش والایی در سامان عمومی دارند اما اگر مجهز و مسلط و دارای اشراف به حوزههای تخصصی در علوم انسانی و اجتماعی نباشند و نظریهها و قواعد و سیر تکوین و تکامل تحولات انسانی و فرهنگی و تمدنی را در سالیان مدید بهطور تدریجی نیاموخته و در فهم و ادراک خود نهادینه نکرده باشند، نه تنها نمیتوانند راهی بگشایند، بلکه اساساً از تشخیص راه و چاه عاجزند، چنانچه تا امروز هم چنین بوده است. این دادخواست علیه متخصصان شامل دارندگان مدارک عالیه در علوم انسانی نیز میشود، آنانکه دانشکدهها و پژوهشکدههای علوم انسانی و علوم اجتماعی را باشگاه روشنفکری و کارگاه اخذ مدرک میدانند و نه درد کاستن از رنج انسانها و افزایش اقتدار ملی دارند و نه الزامات علمی و روش شناختی تحقق این دغدغهها را در میان کتابها و نظریهها ی علوم انسانی جستجو میکنند. نتیجه این آشفتگی میلیونها فارغالتحصیل علوم انسانی است، که در سامان زندگی خویش درماندهاند، چه رسد به سامان حیات امروز و آینده مردمان و برخی صاحبان قدرت و منصب که خود را بهخطا بینیاز از علم و معرفت و تجربه بشری میدانند.
اگر بخواهیم کمی در کتاب خردمندی و پارسایی دقیقتر شویم میتوانید بگویید برای محقق کردن چنین دغدغههایی چگونه در کتاب عمل کردهاید؟
موضوع کتاب مسایل بین رشتهای در حوزههای سیاست، دین و جامعه مانند پیوندهای پنهان و آشکار دین و سیاست در تاریخ ایرانی، نقش خرد در بازشناسی قدرت و نقش خرد و ایمان و ارتباطات است. در این کتاب آرای برخی متفکران کلاسیک مانند امام محمد غزالی و معاصر مانند مصطفی ملکیان از منظر موضوع کتاب مورد بررسی قرار گرفته است و از همین دریچه برخی موضوعات مانند انقلاب اسلامی از منظر مولفه های عاشورای حسینی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. سپس برخی چالشهای نظام جمهوری اسلامی در عصر جهانی شدن در هندسه قدرت بهویژه در برابر تغییرات سایبری و انقلاب دیجیتالی و سواد اطلاعاتی مورد بررسی قرار گرفته است. بخش دوم کتاب به سه مقاله نظری درباره فاشیسم و روش شناسی و توسعه سیاسی اختصاص یافته که مطالعه و فهم انها به درک عمیق تر دیگر مطالب کتاب کمک می کند.
خرد در اندیشه ایرانی از اصطلاحات پرسابقه محسوب می شود. از فردوسی در شاهنامه تا متفکران عهد مشروطه و بعدتر متفکرانی که در پی بازاندیشیای الهامگرفته از مدرنیته در اندیشه و فرهنگ ایرانی بودهاند، بسیاری این اصطلاح را وام گرفتهاند و در مفهوم پردازی خود از آن استفاده کردهاند. بهرهای که شما از خرد و خردمندی در این کتاب میبرید چه نسبتی با بافت اندیشهای ایرانی دارد. به طور مشخص خرد شما آیا ملهم از بهرهای است که فردوسی از این واژه میبرد؟
آری. خرد از منظر دینی و آیینی ما ایرانیان مهمترین و ارزشمندترین ودیعه و امانت الهی نزد انسانهاست و مفهومی فراتر از عقل دارد. در توضیح این سخن باید عرض کنم عقل و احساس و شهود و تجربه ابزارهای شناخت انسان از خود، طبیعت، دیگران و خداوندگار عالمیان است. که هیچ کدام به تنهایی وافی به مقصود نیستند و گوهر شناخت و معرفت را به تور پژوهشگر و دانشآموز و طلبه کمال نمیآورند. عقل به تنهایی به کار فلسفیدن و اندیشیدن از نوع استدلالی میآید . احساس و عواطف به تنهایی زاینده هنر و مهر است. شهود مسیر و معبر عرفان و تجربههای دینی و معنوی است و در نهایت تجربه چشمان ما را به جهان علم و دانش میگشاید. در حالی که برای بهزیستی و و سعادت دنیوی و اخروی در اندیشه ایرانی – اسلامی به همه اینها نیاز داریم که این در ذیل مفهوم خرد قابل تعریف است.
کتاب شما در نگاه اول مشتمل بر جستارهایی نه چندان در پیوند با یکدیگر به نظر میرسد. پس از فصلی با نام فقیه رئالیست که به اندیشه های غزالی میپردازد، فصلی دارد با این عنوان که انقلاب اسلامی چگونه از عاشورا متاثر شد. آنچه که به این مقالات پراکنده از منظر شما روحی واحد میبخشد چیست؟
رشته پیوند دهنده مقالات این کتابها از جمله کتاب خردمندی و پارسایی مفاهیم اصلی مشترک در مقالات است که در این کتاب اخیر دین و سیاست و جامعه هستند. برای مثال در فقرهای که شما به آن اشاره کردید میتوان گفت هم غزالی دغدغه توامان دین و سیاست و جامعه داشت هم قیام حسینی جز در فهم این چارچوب اساسی تاریخی قابل درک نیست.
مصطفی ملکیان
فصل اول بخش اول کتابتان به نقد آرای مصطفی ملکیان اختصاص دارد. کتاب شما نیز نوعی همپویندی در رویکرد با ایده معنویت و عقلانیت که ملکیان واضع آن است دارد. تفاوت عمده در نگاه اول جابجایی ارکان معادله است. ملکیان اولویت را به معنویت داده است و شما به خردمندی. ملکیان پس از آن از عقلانیت گفته است و شما از پارسایی. آغاز کتاب از نقد ملکیان نشانگر این است که شما در پی گفتگو برقرار کردن با دستاوردهای نظری پیش از خود هستید. از گفتگویی که با ایدههای ملکیان داشتهاید چه جمعبندیای میشود ارائه داد؟
تحلیل دقیق و جالبی ارایه کردید. آداب و مبانی پژوهش به ما آموخته است که هیچگاه بدون توجه و بررسی و نقد آرای پیش از خود سخنی نگوییم و قلمی نفرساییم. از این رو باید همواره 100 صفحه خواند تا یک سطر نوشت وگرنه نوشتهها تکراری و گفتهها ملالآور خواهد بود. آقای ملکیان از نظر من یکی از 10 متفکر برجسته و مهم ایران در قرن حاضر است. هرچند خودش ادعایی در این باب ندارد و رسانهها نیز چندان به او توجه نمیکنند. علت این برجستگی هم مشخص است. ایشان هم دغدغههای عینی و مبتلابه جامعه را دارد و در تخیلات و انتزاعیات و رمانتیسم فکری سیر نمیکند و ثانیا تفکر و مطالعات او روشمند است و ثالثا به مبانی آزاداندیشی و طرح بیمحابای گزارههای فکری پایبند است. در دوره ای که دانشجوی دکتری جامعه شناسی سیاسی بودم بطور متمرکز برای پروژهای مطالعاتی و سخنرانی در محفلی آکادمیک آثار ایشان را به دقت مطالعه کردم و به این نتیجه رسیدم که او برخلاف بسیاری از شبه متفکران پرطمطراق اندیشهها و دغدغههای قابل اعتنایی دارد. جالب اینجاست که احترام من به ایشان در جایی قابل توجه می شودکه یکی از مقدمات و کلیات اصلی تفکر ملکیان یعنی تقدیم فرهنگ بر سیاست و مردم بر دولت در اصلاح و سامان اجتماعی را اساسا قبول ندارم و این گزاره مورد نقد جدی من است که در مقالات این کتاب تلویحا به ان اشاره شده است.
بخش اول کتاب بیشتر در حوزه اندیشه دینی و بخش دوم بیشتر در حوزه اندیشه سیاسی گام برمیدارد. بخش سوم کتاب نیز رویکردی انتقادی به مسائل اجتماعی را اتخاذ کرده است. از این تقسیم بندی چه مرادی داشتهاید و آیا در نهایت نیاز به یک بخش جمعبندی نبود که پیوندهای میان این سه حوزه را جلوهگر سازد؟
استادی داشتم که سخن جالبی میگفت و بر من تاثیر زیادی گذاشت. گفت در مقدمات بحث علمی در قید و بند تعاریف نباشید و در خاتمه آن در قید جمع بندی نباشید زیرا قرار نیست مخاطب با مباحث شما آراموقرار گیرد بلکه قرار است به فکر و اندیشه بپردازد. باید ذهن مخاطب را قلقلک داد و جمع بندی را به او سپرد. بهویژه در موضوعات مهم و مهیبی مانند دین وسیاست و جامعه که هم آرای بسیار متفاوت و گوناگونی وجود دارد و هم تجارب بشری متفاوتی. از این رو دست کم در این کتاب قصد فتوا و اظهارنظر نهایی نداشتم اما انشالله در کتابی دیگر که با موضوع اسلام و دموکراسی که در مراحل آماده سازی است بطور مشخص در این مورد اظهار نظر کردهام.
نظر شما