شاید در سدههای بعد انسانها نتوانند با امکانات فعلی امروز ما کنار بیایند و نیاز ببینند که دستگاهها یا ماشینهای پیشرفتهتری را در اختیار بشر بگذارند. شاید بعدها با دیدن عکسهای خودروهای امروزی از اینکه خودشان خودروهای پرنده سبک و هواسوز سوار میشوند احساس رضایت بیشتری کنند. دانشمندان معتقدند علم دارای پیوستگی همیشگی است و نمیتوان بدون اطلاعات دیگر دانشمندان دست به خلق و اختراع روشها و یافتههای جدید علمی زد. این یکی دیگر از مفاهیم دهکده جهانی است. پیوستگی علوم و ارتباطات؛ یعنی اگر دانشمندی هر کجای جهان به یافته جدیدی دست مییابد، دانشمند دیگری تلاش میکند همان موضوع را گسترش دهد و روش جدیدی را خلق کند. این یعنی اعتبار یک یافته علمی.
در دومین سری میزگرد «بررسی معضلات تالیف در علم پزشکی» بحثهایی نظیر ارتباط علم پزشکی و پزشکان در سراسر دنیا با یکدیگر و دنبالهروی در علم پزشکی که نباید با کپیکاری و جایگزین کردن محتوا اشتباه گرفت، مطرح شد. این جلسه با حضور فرهاد تیمورزاده، مدیرمسئول انتشارات تیمورزاده و رئیس انجمن فرهنگی ناشران کتابهای پزشکی و دانشگاهی؛ محمد حسین سلطانی، استادیار دانشکده پزشکی دانشگاه شهید بهشتی و یکی از مولفان کتاب «جامع اورولوژی ایران» و بابک مهشیدفر، مولف پرسابقه و متخصص اورژانس در تحریریه خبری ایبنا برگزار شد.
تالیف در علم پزشکی ضوابط و قواعد منحصربه فردتری نسبت دیگر علوم دارد. پرداختن به معضلات تالیف در رشته پزشکی محور اصلی این جلسه است؛ پیش از این طی گفتوگوها با برخی افراد از جمله مولفان و صاحبنظران و دانشجویان پزشکی مباحثی مطرح شد؛ برای مثال دانشجویان سال آخر پزشکی در یک جلسهای نظرات خود را یا بهتر بگویم درددلهای خود را بازگو کردند و معتقد بودند علم پزشکی این روزها نیازمند تالیفات داخلی است که به قلم پزشکان ایرانی نگارش شده باشند. این افراد دلایل خود را در این زمینه بیان کردند. یکی از مهمترین آنها این بود که پزشکانی که به تازگی طبابت را آغاز کردهاند نیازمند تجربیات پزشکان پرسابقهتر در تخصصشان هستند؛ پزشکانی که مطالعات موردی کافی درباره بیماران ایرانی داشته باشند و با توجه به دانش روز اطلاعات جدیدتری از تشخیص و درمان بیماران ارائه دهند. در حقیقت تنها تکیه بر کتابهای مرجع خارجی پاسخگوی مناسبی برای آنها در زمینه طبابت نیست. حال سوال اینجاست که آیا میتوان به تالیفات داخلی که حاصل قلم پزشکان است اکتفا کنیم و در شرایط فعلی تالیف کتابهای پزشکی چه شرایطی دارد؟
مهشیدفر: تالیف کتاب تعریف واحدی دارد. کتابهای پزشکی که از سوی پزشکان داخلی روانه بازار کتاب میشوند، ابتدا باید مشخص شود که تالیف هستند یا گردآوری؟ شاید تالیف در علوم تجربی را نتوانیم از گردآوری جدا کنیم. در کل هر چیزی که نیاز به سند داشته باشد تا حدی گردآوری محسوب میشود. اما وقتی فرد نویسنده به قدری صاحبنظر است که از اسنادی که گردآوری میشود میتواند نتیجهگیری قابل توجهی از موضوع داشته باشد و درنهایت به ارائه راهکار بپردازد؛ ارزش زیادی دارد و میتوان نام تالیف را بر آن نهاد.
به اعتقاد من همه راهکارهای کشورهای خارجی وحی منزل نیست که عینا در ایران آنها را پیاده کنیم. اجرای برخی راهکارها در زمینه درمان برای همه کشورها به ویژه کشورهای عقبماندهتر عملا در حد حرف باقی میماند. با اینکه ایران در زمینه درمان در آسیا جزو بهترینهاست اما برخی راهکارهای آمریکا برای درمان را نمیتوان عملی کرد. بنابراین ما راهی جز ارائه راهکارهایی که به درد خودمان بخورد نداریم و باید کتابهایی تالیف کنیم که ویژه پزشکان خودمان باشد. از طرفی ارزشی که به مقالات در رشتههای گوناگون پزشکی در ایران داده میشود بسیار بیشتر از تالیف یک کتاب است. اما خوب است بدانید اغلب مقالات پزشکی در ایران که اتفاقا به ترفیع هیاتعلمیها هم میانجامد چیزی جز کپیکاری نیست.
مگر مقالاتی که در حوزه پزشکی چاپ میشود از سوی هیاتعلمیها و دانشگاهیان داوری و ارزیابی نمیشود که هر فردی بتواند تعداد مقالات زیادی را در طول یک سال ارائه دهد و دست آخر هم معلوم شود چیزی جز کپیبرداری نبوده است؟
سلطانی: در این زمینه دو مشکل عمده وجود دارد. یکی آنکه در چند سال اخیر با آن مواجه شدیم و گریبانگیر چند تن از پزشکان و استادان با سابقه هم شد، بحث دژابو بود که در دو بخش انجام میشود. یکی دژابو در محتوا و دیگری در عنوان کلی پژوهش. بهگونهای اعمال شد که برخی پزشکان از ایران در لیست سیاه قرار گرفتند که اتفاقا افراد نامداری هم بودند. وقتی افراد در مقالاتشان دقیقا کاری جز کپیبرداری نمیکنند و حتی به خود زحمت نمیدهند که تغییری در ادبیات آن ایجاد کنند و بدون نام منبع همان محتوا را جایگزین و بعد منتشر میکنند خب مسلم است که باید در لیست سیاه قرار بگیرند و مقالاتشان در مجلات خارجی دیگر منتشر نشود.
امروزه در ایران در شاخص مقالات آی اس آی نرمافزاری را به کار میبرند که اگر فرد نویسنده در یک جمله مقالهاش بیش از هفت کلمه ذکر شده باشد که عینا همان کلمات در یک مقاله دیگری آمده است پذیرفته و اجازه ارسال مقاله به آن فرد داده نمیشود. در واقع این نرمافزار تعیین میکند که چند درصد مقاله افراد منطبق بر دیگر مقالات است و اگر بیش از بیست درصد باشد مقاله رد میشود. تا پیش از این آماری داشتیم که نشان میداد برخی پزشکان در طول یک سال 70 مقاله نوشتهاند؛ مگر یک فرد چقدر ایده دارد که بتواند سالانه 70 مقاله بنویسد؟ درحالیکه نوشتن یک مقاله با استانداردهای روز و به شیوه صحیح که خود فرد برای آن زمان بگذارد حداقل یک سال زمان نیاز دارد نه آنکه افرادی در یک اتاق برایش بنویسند.
آمارها این را نشان میدهد که ما در تولید علم جزو کشورهای سرآمد هستیم اما در تبدیل آن به فناوری و چرخه صنعت هیچ جایگاهی نداریم. در حقیقت ما با این آمارهای اشتباه جزو برترین کشورها در تولید علم به شمار آمدهایم اما شکاف عمیق میان علم و صنعت و فناوری اصلیترین دلیل این امر است که عملا کاری برای علم نکردهایم.
تیمورزاده: آیا واقعا با این پژوهشهای ساختگی ما تولید علم میکنیم آیا نگارش مقالات اینچنینی تولید علم محسوب میشود؟ من به خودی خود با واژه تولید علم مخالفم. بیایید به واژه تولید فکر کنیم آیا علم تولیدپذیر است؟ به اعتقاد من علم وجود داشته است و سالها پیش دانشمندانی بودند که آنها را به وجود بیاورند، هیچ کس در دنیای امروز نمیتواند ادعا کند که موفق به تولید علم شده است مگر آنکه علمی جدید با گزارههایی جدید را ارائه دهد.
با توجه به این توضیحات نباید جایگزین کردن عینا محتوا را با تالیف یک کتاب بر اساس دادههای اصلی در علم پزشکی اشتباه گرفت. کمی درباره کتاب «جامع اورولوژی ایران» و روند تالیف آن بگویید.
سلطانی: کتاب جامع اوروژی یکی از اصلیترین منابع بورد آزمونهای اورولوژی در کشور است که هر ویراست آن نزدیک به دو سال و نیم طول کشید تا به مرحله صفحهبندی برسد. پس از هر ویراست کتاب بازخوردهای آن از سوی پزشکان دریافت شد. برای مثال اگر در هر فصلی به این نتیجه میرسیدیم که برای پزشکان مفید نبوده است، در ویراست بعدی نویسنده را تغییر میدادیم. یعنی بر اساس بازخوردهای قبلی بود که؛ نویسنده، محتوای کتاب، تعداد صفحات، تصاویر و تمام نقاشیها تغییر میکرد. به طور واضحتر به منظور نگارش این اثر و برای انتخاب نویسندگان از سراسر کشور استعلام دریافت کردیم؛ چراکه در یک رشته تخصصی مانند اورولوژی شاخههایی به عنوان زیرمجموعه وجود دارد از جمله سرطانها، سنگها، اطفال و زنان به همین دلیل نویسندگان بر اساس کمیتههای کشوری انتخاب شدند. درواقع فقط شش ماه طول کشید تا به جمعبندی موضوعات، انتخاب نویسندگان و ترکیب آنها در هر موضوع، انتخاب ناظران نویسندگان و انتخاب تعداد فصول کتاب و عناوین جدید در کتاب برسیم.
شش ماه دیگر طول کشید که متن و محتوا از نویسندگان دریافت شود. پس از این مرحله محتوای کتاب دو الی سه بار ویرایش ادبی شد. مرحله بعد، دریافت تصاویر واقعی و نقاشی بر اساس موضوعات بود. در حقیقت یک سال و نیم زمان برای این پروسه لازم است تا مطالب آماده صفحهبندی شود. بنابراین هر ویراست این اثر دو سال و نیم به طول انجامیده است. بر اساس قانون وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی هر کتاب مرجع پزشکی باید هر چهارسال یک بار ویراست جدید آن منتشر شود. این اثر هم یکی از اصلیترین منابع امتحانی برد اورولوژی در ایران است. نویسندگان این اثر که شامل 122 پزشک میشدند اغلب علاوهبر طبابت هر کدام دارای پستهای مدیریتی، سیاسی و دانشگاهی مهمی بودند که هماهنگ کردن آنها خود یکی از طولانیترین و سختترین پروسهها در این زمینه بود. مولفه اصلی که باعث شد چنین کتابی در نشر پزشکی منتشر شود بیش از آنکه بعد مالی اهمیت داشته باشد، هماهنگی و گردآوری نویسندگان و پزشکانی بود که سابقه طولانی و تجربه زیادی در این زمینه دارند.
تصوری که خود من از این کتاب داشتم این بود که در سال جاری برنده جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران شود. تعجب بیشتر من زمانی بود که خبردار شدم کتابی برگزیده شده است که ترجمه ویرایش دوازدهم کتاب ایمونولوژی آمریکا است و این برایم چندان ملموس نبود. تصور کنید نخستين ویراست این کتاب در سال 1979 چاپ شده است و بعد به ویرایش دوازدهم میرسد و ایران در جایزه کتاب سال 1397 خود آن را برگزیده اعلام میکند.
انتقادی که از این کتاب بر ما شد آن بود که نمیتوان نام این اثر را کتاب تالیفی گذاشت. سوالی که من دارم این است که مگر میشود یک پزشک برود و در اتاقش را ببندد و کتاب پزشکی تالیف کند؟ آنها باید بدانند که تعریفی که تالیف کتاب در علم پزشکی دارد با یک کتاب شعر تفاوت دارد نویسنده یک کتاب پزشکی نمیتواند در خلوت خود کتاب بنویسد اگر هم بنویسد فاقد اعتبار علمی است خلوتنویسی ویژه رماننویسان است. علم در همه جای دنیا به یکدیگر وابسته است ما نمیتوانیم خود را از علم پزشکی دنیا جدا کنیم نه ما هیچ کشور دیگری نمیتواند این کار را بکند. ما در تعامل با دنیا هستیم در برخی موارد هم طب آمریکایی از داشتههای ما بهره گرفته است. برای مثال چند تکنیک اصلی در این کتاب را خودمان ارائه دادیم که مورد استفاده دیگر پزشکان در سراسر دنیا است. در حقیقت تبادلات علم پزشکی همیشه دوسویه بوده و هست. تالیف کتاب در علم پزشکی یعنی استفاده از دادهها و مقالات به روز که ما در این کتاب نویسندگان را ملزم کردیم تا سی درصد مقالاتی که برای این اثر از آن بهره میگیرند مقالات پزشکان ایرانی باشد که در ژورنالهای معتبر خارجی منتشر شده است و صرفا باید از مقالات آی اس آی بهره بگیرند. ما که نمیتوانیم خود را از علم روز دنیا جدا کنیم.
به عنوان نمونه تمام ابزارهای مورد استفاده در آندوسکوپی یا لاپاراسکوپی یا آلمانی یا آمریکایی است. تکنیکهایی که ما از آنها بهره میگیریم اغلب آمریکایی است. بنابراین این نقد که چرا کتابی تالیف میکنید که تمام اصول علمیش برای خودتان نیست این نشاندهنده در جریان نبودن فرد منتقد در علم پزشکی است.
چیزی که در کتابهای مرجع دنیا در علم پزشکی یک معضل به حساب میآید این است که مخاطب و پزشکان با خواندن آنها در نهایت به یک جمعبندی واحد نمیرسند و در کل دغدغه ما هم برای تالیف این کتاب این بود که مخاطبان و پزشکان در انتها به یک جمعبندی واحد در درمان برسند. اصولا کتابهای ترجمه پزشکی دو مشکل و ایراد عمده دارند یکی آنکه برخی از قسمتها مترجم متوجه موضوع نمیشود و حذف میکند و این اتفاق بارها در کتابهای زبان اصلی و مرجع افتاده است. ایراد دوم این است که اصلا نظارتی بر کتابها وجود ندارد که دانشجویان بدانند که در ابتدای این امر کتاب به طرز صحیحی ترجمه شده است یا خیر.
معلوم است که باید از دستورالعملهای اروپایی و آمریکایی بهره گرفت و کاملا این امر بدیهی است و ایرادی هم ندارد. در این کتاب تمامی تصاویر و نقاشیها مربوط به بیماران ایرانی است. درواقع هدف ما ین بود که میخواستیم در زمینه ارولوژی کتابی بومی برای پزشکان ایرانی بنویسیم که دادههایش مانند همه کتابهای پزشکی از سراسر دنیاست اما با معیارهای ایرانی نوشته شده باشد.
در نهایت من در پاسخ به منتقدان آنها را به کتاب مرجع اصلی اورولوژی کمپبل-والش ارجاع میدهم. هیچیک از فصلهای این کتاب حاصل تمام دانش نویسندگانش نیست. در حقیقت آنها هم از دادههای اصلی در تالیف کتابشان بهره گرفتند و مدام مخاطب را به یافتههای علمی که تا پیش از این صورت گرفته است ارجاع میدهد. این کتاب هم در تمام دانشگاههای دنیا تدریس میشود.
بهرهبردن از یافتههای دانشمندان سراسر دنیا و علم روز در هر کتاب علمی امری کاملا مشهود است و این روند در علوم پایه و مهندسی و دیگر علوم دانشگاهی هم اتفاق افتاده است باید به این پرسش پاسخ داد که ما چقدر میتوانیم سند علمی اصیل در حوزه پزشکی تولید کنیم؟
تیمورزاده: اگر واژه تولید علم را در بحث تالیف و کتاب بپذیریم، باید ببینیم که علم اصیل در حوزه پزشکی چگونه تولید شده است؟ زمانی که روند پژوهش در دانشگاههای ایران با یک دانشگاهی مانند هاروارد اصلا قابل مقایسه نباشد چگونه میتوانیم ادعا کنیم که سند علمی تولید کردهایم؟ با چشمپوشی بر این مسئله کسانی که در ایران روش و سبک خاص و تکرار نشدهای در درمان دارند صاحب سند اصیل ایرانی میشوند که دنیا هم میتواند بر آن استناد کند. در حقیقت تالیف یک کتاب پزشکی بر مبنای سندهایی است که در کل جهان اتفاق میافتد اگر ما فکر کنیم که تالیف یک کتاب پزشکی باید بر اساس مستندات داخلی انجام شود سخت اشتباه کردهایم.
اتفاقی که در این کتاب افتاده مثالها و تصاویر واقعی است که همگی در ایران رخدادهاند. همچنین تجربه صاحبنظرانی آمده است سالها در اقلیم ایران طبابت کردهاند.
سلطانی: در کل آن چیزی که در علم پزشکی عنوان تالیف میگیرد با دیگر حوزهها متفاوت است. طبق آمار که از کتاب کمپبل-والش به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دادیم متوجه شدیم که 22 مورد از ارجاعات کتاب ه یافتههایی بوده است که توسط مرکز تحقیقات لبافینژاد انجام شده است. همه مولفان در تالیف کتاب پزشکی به کل پزشکان دنیا توجه میکنند تا بدانند چه کسی در چه شاخهای سرآمد است تا از علم آن بهره بگیرند و متناسب با شرایط خودشان کاربردی کنند؛ این روند هم در کتاب «اورولوژیست جامع ایران» هم صادق بوده است. حتی در بسیاری از پژوهشهای آمریکایی پزشکانی دست دارند که اصلا ساکن آمریکا هم نیستند این امر نشاندهنده پیوستگی و توجه جهان به یافتههای کل کشورهاست.
آن مفهوم تالیف که در همه کتابها صدق میکند در کتاب پزشکی معنایی ندارد و اصلا قابل اجرا نیست و کسی نمیتواند ادعا کند که تمام نوشتههایش در یک کتاب حاصل اطلاعات خودش بوده است. در حقیقت اصول تالیف یک کتاب پزشکی اینگونه است که هر فصل آن به استناد دادهها از سراسر دنیاست. دغدغهای که ما در علم پزشکی داشتیم این بود که کتابی بر اساس دادههای جهانی با معیارهای ایرانی بنویسیم. در حقیقت تمام کتابهای مرجع دنیا چنین ویژگی را دارند که بر اساس دادههای جهانی و معیارهای مدنظر خودشان تالیف میکنند. بنابراین واضح است که برخی مطالب این کتاب هم به دیگر مطالب پزشکی ارجاع داده شده باشد و پزشکان شاید همان منبع را خوانده باشند. در حقیقت این کتاب مجموعهای کامل از علوم دنیا است نه ترجمه شده بلکه فارسی شده و به عبارتی ایرانیزه شده علم اورولوژی دنیاست.
تیمورزاده: در این میان میتوان ادعا کرد که کتابهایی هم در علم پزشکی تالیف میشود که تماما حاصل مستندات ایرانی است که این امر بستگی به تخصص پزشک و رویکرد آن دارد. ما سراغ داریم پزشکانی که خودشان به این مستندات دستیافتهاند که حاصل کار معمولا کتابهای کم حجمی در علم پزشکی هستند؛ اما کاربرد بسیار وسیعی در علم دارند. نگاهی که در جایزهها و جشنوارههای مربوط به کتاب در کشور ما میشود نامش نگرش کیلویی و ترازویی است. در واقع کتابهایی از این دست که تماما حاصل پژوهش یک پزشک است به راحتی از سوی داوران نادیده گرفته میشود، درحالی که برخی پزشکان امکان دارد برای تالیف یک صفحه از کتاب صد صفحهای خود سالها وقت صرف کرده باشد.
در حقیقت چه کتابهایی که پزشکان ایرانی خودشان مستقیما به اسناد علمی رسیده و تالیف کرده باشند و چه کتابهایی که حاصل علم روز دنیا با نیازهای پزشکی کشور تالیف شده باشد دارای اهمیت و اعتبار است. ایراد را باید بر کتابها و مقالاتی گرفت که صرفا ترجمه و کپیبرداری شده است و هیچ تجربه و پژوهشی را در پی نداشته است.
برخی کتابهای مرجع که از غرب وارد میشوند به کار پزشکان ایرانی میآید. اما این برای همه بیماریها صدق نمیکند و برخی بیماریها هستند که باید بومیسازی شوند و در آنها شرایط اقلیمی و محیطی در نظر گرفته شود. برای مثال بیماریهای عفونی الزاما عفونت ریهای که در ایران مشاهده میشود همان میکروارگانیزمی را که در آمریکا مشاهده میشود را ندارد. علاوهبر بیماریهای عفونی که باید بومیسازی شود بیماریهای محیطی هم باید به بومیسازی برسند. این نوع بیماریها تاثیر زیادی از جانوران و محیط پیرامون میگیرند. ما در همه زمینهها برای درمان بیماران نمیتوانیم به مستندات آمریکایی یا اروپایی تکیه کنیم. برای مثال اگر فردی با گزدگی خفاش در آمریکا صورت مواجه شود باید واکسن هاری را تزریق کند. اما در ایران چون خفاشها خونخوار نیستند و اغلبشان حشره خوارند نیازی به واکسیناسیون ندارند؛ اما تجربههایی در ایران داریم که بعد از گزیدگی خفاش به افراد واکسن هاری زدند که عوارض جانبی واکسن دامنگیر افراد شده است نه گزیدگی خفاش.
تیمورزاده: دستیابی به دادههای اصیل در علم پزشکی متاسفانه باید گفت در کشورهایی به جز ایران اتفاق میافتد و این تاسفآور است. اطلاعات و دادههای اصیل پزشکی مولفهای است که پژوهشگران کل جهان آن را در نظر میگیرند. برخی منتقدان نشر پزشکی در ایران به غلط اینگونه میپندارند که تالیف یک کتاب پزشکی مانند کتابی است که یک شاعر یا رماننویس نوشته است. اگر تالیف کتاب در علم پزشکی صرفا اینگونه صورت بگیرد ارزش چندان علمی ندارد. یعنی باید به دادههای جهانی توجه جدی داشته باشد.
سلطانی: سالها پیش تکنیکی در اورولوژی از سوی یک دانشمند اسپانیایی مطرح شد این تکنیک مربوط به بازگشت ادرار کودکان بود که با اقبال جهانی مواجه نشد تا اینکه دکتر سیمفروش با ایحاد تغییرات جزیی این تکنیک را در ایران به کار گرفت و موفق هم شد از آن پس مقالات و اطلاعات بسیاری از آن از سوی پزشکان ایرانی ارایه شد طوریکه حتی مبدع اصلی آن به علت اینکه مورد توجه قرار نگرفته بود کاملا ناامید شده بود اینجا ما توسعهدهنده یک تکنیکی بودیم که از سوی خودمان تولید نشده بود و منتقدان بسیاری در پزشکی در داخل و خارج داشت اما امروز یک روش کاملا موثر در درمان برگشت ادرار کودکان به حساب میآید که ما به دنیا ثابت کردیم این تکنیک امکانپذیر است و جامعه آماری آن هم مختص ماست. مگر این روند چیزی جز تولید علم است؟ وقتی در جامعه پزشکی جهانی بازخوردها و نتایج آن از سوی ایران ارایه شد نگرش پزشکان اورولوژیست کاملا نسبت به آن بازگشت.
مهشیدفر: اصولا تالیف یک کتاب پزشکی در همه جای دنیا همانگونهای انجام میشود که تاکنون در این جلسه بحث شد ما هم باید همان روش ارتباط با دیگر دادههای اصیل دنیا پیش برویم و نباید درهای اطلاعاتی را به روی خود ببندیم. در حقیقت تعاملات اطلاعاتی در علم پزشکی به سود همه کشورها است. با این حال و با وجود چنین ارتباط گسترده میان پزشکان در سراسر دنیا در بسیاری مواردی در درمان برخی بیماریهای شایع که به شدت داده و اطلاعات اصیل درباره آنها در دسترس است، میان پزشکان اختلافنظر وجود دارد و هنوز به یک نقطهنظر ثابت نرسیدهاند. بسیاری از بیماریها جغرافیای خود را دارد. برای مثال اگر پزشکی میخواهد درباره بیماری ابولا پژوهش کند باید دادههای آفریقای غربی را مطالعه کند نه دادههای اروپایی و غیره. طبیعتا ما هم در ایران بیماریهایی داریم که ویژه موقعیت جغرافیایی خودمان است و در آمریکا یا هر جای دیگری به این موضوع توجه نمیکنند. اینجاست که باید تالیفاتی را تولید کنیم که به درد خودمان بخورد.
تیمورزاده: حال ببینید چقدر در تالیف کتاب میتواند این جریان اثرگذار باشد یک پزشک هیچگاه نمیتواند ادعا کند که تسلط کافی به تمام جنبههای تخصص خود دارد. علم به قدری تخصصی شده است که رشتهای مانند اورولوژی فقط یک تخصص و رشته نیست بلکه از دل آن تخصصهایی بیرون میآید که هر پزشک اگر توجه نداشته باشد نمیتواند درمان موثر داشته باشد. امروزه صاحبنظران و پزشکان فقط در تخصص ویژه خود صاحبنظر شدهاند نه در همه جنبههای تخصصیشان. حال اثری مانند کتاب «جامع اورولوژی ایران» که حاصل زحمات 122 پزشک ماهر ایرانی است به راحتی برچسب ترجمه یا کپیکاری را به آن میچسبانند و در جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران کتاب ترجمهای که فقط پنج درصد با ویراست قبلی آن تفاوت نگارشی داشته است برگزیده اعلام میشود این امر نشاندهنده عدم سواد کافی و بی اطلاعی از روند تالیف کتابهای پزشکی است. میتوانم بگویم که داوری صورت گرفته در جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در سال جاری همراه خطا بوده است. کتابی را که نسبت به ویراست قبلی فقط 5 درصد تغییر داشته است و ترجمه هم بوده است،به جای کتابی که با معیارهای ایرانی از سوی 122 پزشک ایرانی تالیف شده است انتخاب کنند. دست آخر هم در اخبار کتاب را به عنوان تالیف معرفی میکنند. این کتاب به قدری مورد بی مهری قرار گرفته است که نه در سال 92 و نه در سال 97 مورتوجه داوران جایزه کتاب سال قرار نگرفته است. اثری که فقط پروسه جمعآوری نویسندگان آن فرآیندی بسیار پیچیده بوده و تمام دادههای روز جهانی و استانداردهای جهانی در آن به کار گرفته شده است، باز هم آن را نادیده میگیرند. این جریان حتی در دانشگاههای ما هم وجود دارد فضایی که باید علمیتر بررسی کنند اما متاسفانه بر اساس معیارهایی ناشناخته برخی کتابهای موثر در علم پزشکی را کنار میگذارند. ما هیچگاه انتظار بازخورد مالی از کتاب «جامع اورولوژی ایران» نداشتیم اما من به عنوان ناشر این کتاب معتقدم یکی از افتخارات من تهیه و تدوین و انتشار این اثر بوده است.
موضوع دیگری که در عرصه کتابهای پزشکی اهمیت زیادی دارد کتابسازی در این عرصه است که نسبت به سالهای گذشته افزایش زیادی هم داشته است. این معضل تبدیل به یک شغل شده است درحالیکه نوعی تخلف در صنعت نشر به است. متاسفانه کتابسازی در هر رشته علمی وجود دارد اما وجود آن در علم پزشکی به نوعی بازی با جان و سلامتی مردم به حساب میآید. آیا نبود نظارت بر انتشار کتاب دلیل قانع کنندهای است تا این کتابها به نوعی رشد قارچی داشته باشند؟
تیمورزاده: اصولا کتاب و محتوای منتشر شده در آن ناظر مشخصی در حوزه دانش و پزشکی ندارد. مردم وقتی میخواهند کتابی را بخرند که جنبه افزایش اطلاعات عمومی پزشکی دارند تصور میکنند محتوا آنان حتمن نظارت شده و از سوی وزارتخانهها مورد ارزیابی قرار گرفته است. به همین دلیل به قدر کافی به متن کتاب اطمینان میکنند. متاسفانه در کشور ما هیچ فرآیندی درباره کتابها و مطالب آنها وجود ندارد.
سلطانی: این معضل به شدت در علم ارورولوژی خود را نشان میدهد در بسیاری موارد ما با بیمارانی مواجه میشویم اعتقاد زیادی به برخی اطلاعات غلط دارند که ناشی ار محتوای ارزیابی نشده و غیراستاندارد در کتابها و رسانههای گوناگون است.
تیمورزاده: وقتی هر فردی بتواند دفتر نشر بزند و هر نوع کتابی منتشر کند، نتیجهاش این میشود که سالانه باید در نمایشگاه کتاب تهران شاهد فروش کتابهای زرد پزشکی باشیم. یکی از اهداف انجمن فرهنگی ناشران کتابهای پزشکی این است که برای این امر سازوکار واحدی را تعریف کنیم. باید پیش از انتشار صلاحیت سنجی کتابها صورت بگیرد.
مهشیدفر: اما من فکر میکنم تا حدودی آگاهی مردم در این زمینه افرایش یافته است. مردم این روزها چندان هم زودباور نیستند. به قدری شبکههای اجتماعی در زندگی عموم مردم گسترش یافته است که مردم خودشان داور خوبی برای محتوای منتشر شده هستند. تنها کار موثری که میتوان کرد این است که به صورت کاملا تعاملی و سازنده کتاب نقد شود.
نظر شما