«مندر» روایتی از داستان زنان و به دست آوردن هویت اجتماعیشان در دوره قاجار است، سیدمحمدحسین حسینی منتقد، یادداشتی بر این رمان نوشته و در اختیار ایبنا قرار داده است.
از نظر زمان
اثر در زمانی حدود اواخر قاجار و اوایل پهلوی روایت میشود زمانی که برای نخستین بار زنان مایل به داشتن هویت اجتماعی و حضور در جامعه شدند اما این شکل حضور همچنان زیر سایه سیاه نظام مردسالاری بود، زنان ابتدا باید حقوق انسانی خود را پیدا میکردند این روایت بازگشتی به اولین تلاشهای زنان است با نگاهی روانشناختی به مردان و گذشته آنان. بازه زمانی در داستان محدود همراه با پرشهای ذهنی به گذشته است. گذشتهای که ریشههای خشونت را در مردان به وجود آورده است.
از نظر مکان
مکان اصلی روایت، خانه است اما این خانه جایگاه امنی برای آسیه شخصیت اصلی داستان نیست زیرا در آغاز داستان او ترسیده، برهنه و زخمی از خانه به خیابان پناه میبرد. مکان دومی که در داستان با آن روبهرو میشویم گرمابه است که همواره در فرهنگ ایرانی مکانی مناسب است برای اتفاقات ماوراءالطبیعه اما از مکانهای دیگر داستان خانه ننه دعاست که سقف ندارد و هول و ولای داستان را بیشتر میکند. در پایان داستان زیرزمین خانه مکانی است که مجتبی با آن به ضمیر ناخودآگاه خود و کودکی از دست رفتهاش برمیگردد و خشم فروخورده خود را پیدا میکند و آن را درمان میکند.
از نظر شخصیت و شخصیتپردازی
کاراکترهای داستان همگی تیپ هستند و نویسنده قصد تبدیل کردن به شخصیت را نداشته است. این را میشود از خصوصیات کاراکترها آسیه، مجتبی، ننه دعا، مادر آسیه و زن دندان طلا که بعدها مادر شوهر آسیه میشود فهمید. ملیحه وفامهر آگاهانه و یا ناآگاهانه از لایه رویی آدمها رد نمیشود و حتی در شخصیت مجتبی که به کودکیاش باز میگردد صرفا خاطرهای از یک آرزوی ناکام را میبینیم.
از نظر درونمایه
بیشترین اهمیت اثر در موضوعی است که به آن پرداخته. زن آسیب دیده نه به انتقام فکر میکند نه به جدایی او هدفی جز آرامش ندارد و تمام خواستهاش همین است ننه دعا اسیر کردن و کشتن کبوتر سیاه را به او یاد میدهد که به وسیله آن شوهرش میتواند به خاطراتش برگردد کودکی از دست رفتهاش را پیدا کند. مجتبی به گذشته میرود و مرور مردسالاری پدرش او را با خودش روبهرو میکند او خودش را میبیند که در آستانه یک مسیر تکراری است. درونمایه دیگر در داستان نمایش زنانی است که در جایگاه مظلوم قرارگرفتهاند و بستر خشونت را خودشان مهیا میکنند و افرادی که سرکشی میکنند را به تمسخر میگیرند درمقابل خودشان برای فرار از این شرایط به خرافه و جادو پناه میبرند و خشم و نفرت خود را با انتقام ارضا میکنند.
مندر اثر ملیحه وفامهر روایتی زنانه است با نگاه به مردسالاری و ریشههای آن در عین حال توجه به جامعه زنان که حمایتی از هم ندارند، حجم کم و سرعت پیشرفت داستان کتاب را برای خواننده لذتبخش میکند و نمایی کلیست از زندگی افرادی که عموما بخشی از زندگی آنان را در جامعه دیدهایم.
نظرات