برای زنده نگه داشتن یاد و نام قربانیان این فاجعه دردناک، هشتم تیرماه در تقویم رسمی کشور بهعنوان «روز مبارزه با سلاحهای شیمیایی و میکروبی» نامگذاری شد. وجوه مختلف حملات شیمیایی در طول جنگ ایران و عراق و اثرات منفی بهجا مانده از آن، تاکنون کتابهای بسیاری از جنبههای نظامی، سیاسی و پزشکی نوشته شده که هریک به برخی از زوایای گسترده این موضوع اشاره دارند. یکی از تازهترین آثاری که در این زمینه تالیف شده، «روایتی از تاریخ پزشکی دفاع مقدس» نوشته سید عباس فروتن؛ عضو پیوسته فرهنگستان علوم پزشکی جمهوری اسلامی ایران است. در سیودومین سالروز بمباران شیمیایی سردشت، با این استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، درباره وسعت آسیبهای ناشی از سلاحهای شیمیایی و میکروبی به گفتوگو نشستیم.
سال 82 کتاب «جنگ شیمیایی عراق و تجارب پزشکی آن» را تالیف کردید که با همکاری دانشگاه علوم پزشکی بقیةالله و انتشارات تیمورزاده به چاپ رسید. اواخر سال 97 نیز کتاب دیگر شما در این موضوع با عنوان «روایتی از تاریخ پزشکی دفاع مقدس» از سوی انتشارات سوره مهر به چاپ رسید. درباره این کتاب بگویید.
این اثر از نظر مستند بودن و ورود به بحثهای مهمی همچون شیمیایی و عوارض آن، بسیار کمککننده است. از دوره دانشجویی که همزمان با سالهای جنگ بود تا هنگامی که بهعنوان استاد وارد دانشگاه و سپس به عضویت فرهنگستان علوم درآمدم، هر زمان که فرصتی پیش میآمد یادداشتهایی درباره این موضوع مینوشتم تا در نهایت در سال 82 نخستین کتاب و سال گذشته دومین کتابم را در این زمینه نوشتم. در این کتاب به یک سری ابعاد در زمینه اقدامات پزشکی جنگ بهویژه درباره موارد شیمیایی و میکروبی که کمتر به آنها اشاره شده، پرداختهام. این کتاب بیشتر جنبه روایی و داستانی دارد و در واقع شامل مشاهدات خودم از آن سالهاست.
در این کتاب که در 50 فصل تنظیم شده، ضمن مرور خاطرات مربوط به رویدادهای پزشکی دفاع مقدس، به موضوع جنگ ایران و عراق، امداد بیماران و مجروحان و مراقبتهای پزشکی پرداختهام و اسامی و داستانهای کوتاه یا بلند بیش از 120 شهید و جانباز دفاع مقدس نیز در آن گردآوری شده است. در کتاب «روایتی از تاریخ پزشکی دفاع مقدس»، موضوعاتی ازجمله اینکه اولین موارد شیمیایی چگونه رخ داد و چه عوارضی داشت، همچنین اقدامات پزشکی در مواجهه با این بیماران، ذکر شده که میتواند تا حدی ابهامات و آگاهی اندک در این زمینه را جبران کند.
پرداختن به این موضوع از چه جهاتی اهمیت پیدا میکند؟
وقتی 40 سال پیش انقلاب به پیروزی رسید، کشور وضعیت آشفته و به همریختهای داشت و نظام اقتصادی، سیاسی و نظامی کشور سامان چندانی نداشت. در آن شرایط، جنگ هم شروع شد، جنگی شدید و نابرابر و ما هم بهعنوان نیروهای امدادی و درمانی هنوز آمادگی و آموزشهای لازم برای مواجهه با چنین شرایطی را نداشتیم و با مرور زمان به اطلاعات و تجربیاتی دست پیدا کردیم. اما در تابستان 1362 برای نخستینبار در بیمارستان طُرفه تهران با عدهای از مجروحان مواجه شدیم که دارای سوختگیها و التهاب و علائم غیرعادی بودند. پیش از آن با مصدومان شیمیایی روبهرو نشده بودیم. گاز خردل، یک دوره نهفتگی دارد که تا یکی دو ساعت نخست پس از مواجهه، انسان هیچ حسی ندارد، کمکم خارش و در ادامه پس از چند ساعت تاول و زخمها و التهاب چشمها نمایان میشود. در این پدیده با بیماری روبهرو هستیم که اکنون ظاهری سالم دارد، ولی مشخص نیست چند ساعت بعد ظاهرش چگونه است! حتی افرادی که با مصدومان شیمیایی در ارتباط نزدیک بوده و یا آنها را لمس کرده باشند نیز دچار عوارضی میشوند. تا آن زمان هیچ دانشی از این موضوع نداشتیم، چون در این زمینه آموزشی ندیده بودیم. بعد متوجه شدیم که حتی اورژانس این بیماران هم باید جدا از دیگر بیماران باشد.
ابتدا تعداد این بیماران به 20 یا نهایتا 50 تن میرسید، ولی بعد بهویژه پس از عملیات خیبر، آنقدر تعداد مصدومان شیمیایی زیاد شد که استادیوم تختی اهواز را ویژه رسیدگی به آنها درنظر گرفتند. تازه آموخته بودیم که چگونه با این مجروحان مواجه و زخمها و جراحتهایشان را پانسمان و رسیدگی کنیم و درد شدید آنها را کنترل و کمی التیام ببخشیم. یاد گرفتیم که سه نوع مخدر را ترکیب و برای تسکین درد در این مجروحان مورد استفاده قرار دهیم.
آخرین روزهای سال 62، عراق غیر از گاز خردل، از ترکیب شیمیایی جدیدی استفاده کرد که گاز اعصاب بود و تا پیش از آن فقط در آزمایشگاهها تست شده و بهصورت واقعی استفاده نشده بود. گاز اعصاب، یک گاز شیمیایی فوقالعاده کشنده بود که تاثیرات خفیف آن تاری دید و سردرد بوده و در موارد شدیدتر منجر به نیمه بیهوشی و بیهوشی و مرگ میشد. عراقیها بیشتر شبها از این گاز استفاده میکردند تا دامنه انتشار آن مشخص نباشد. تا آخر جنگ، آنها چند نوع مختلف از این گازها و عوامل شیمیایی را در جنگ با ایران، مورد استفاده قرار دادند. در ابتدا از انواع ابتداییتر مانند گاز «تابون» استفاده میکردند، ولی به مرور به سمت استفاده از گازهایی مانند «سارین» و «سیکلو سارین» که پایداری و همچنین کشندگی بیشتری داشتند، روی آوردند. جدا از بحث نیروهای مردمی و غیرنظامی، رزمندههای ما هم باید در هوای گرم و طاقتفرسا از ماسکهای ضد شیمیایی استفاده میکردند.
جدا از بُعد جنگی و نظامی، درگیر شدن غیرنظامیان در جنگ و قربانی شدن تعداد زیادی انسان بیدفاع، بُعد مهمتری بهنظر میرسد. برای نشان دادن وجهه زشت این جنایات به جهان، چه اقداماتی صورت گرفت؟
مجروح و مصدوم شدن رزمندهها در جنگ، امری پذیرفته شده است، ولی هیچکس نمیپذیرد که همه اعضای یک خانواده همزمان چشمانشان ملتهب و بدنشان به سختی تاول بزند و یا شهید شوند. جنگ شیمیایی، جدا از جنگ عادی است و در دنیا چنین تصاویر دردناکی کمتر مشاهده میشود. عراق ابتدا در سردشت و در ادامه در مریوان و حلبچه و مناطق کُردنشین و اُشنویه و ... از سلاح شیمیایی برعلیه مردم غیرنظامی استفاده کرد. غیر از پروتکلهایی که در زمینه جنگ و رعایت یک سری اصول وضع شده، پروتکل 1925 ژنو، مستقیما درباره عوامل شیمیایی و میکروبی است که براساس آن، هیچ کشوری حق ندارد که سلاح شیمیایی بسازد و یا از آن استفاده کند؛ هیچ کشوری حق کشتار انسانها با این سلاح را ندارد. اما در جنگ ایران و عراق، این کشور و متحدان و حامیانش، بحث شیمیایی را در کنار جنگ عادی جلوه میدادند و سعی میکردند برخلاف معاهدهنامهها، آنرا عادی و جزئی از جنگ نشان دهند.
ایران بارها خواستار تحقیق در این زمینه شد، ولی به دلیل مناسبات سیاسی و قدرت در جهان، از سوی مراجع مربوطه، برای تهیه گزارش میدانی از این رخدادها، اقدامی صورت نمیگرفت. بسیاری از این حوادث تلخ گزارش نشد و تنها در مواردی گزارشهای سادهای صورت گرفت، ولی نتیجهای در محکوم کردن این جنایات به دست نیامد. نهادهای جهانی و سازمان ملل، به وظیفه روشن انسانی خود عمل نکردند. حس بسیار بدی نسبت به این نهادها در انسان بهوجود میآید. ایران برای شکستن این سکوت، یک کار بسیار مهم پزشکی و سیاسی انجام داد. تعدادی از مجروحان شیمیایی و میکروبی، به هزینه ایران برای درمان به خارج از کشور فرستاده شدند که تازه پس از این اقدام، خبرنگاران رسانهها، عکس و تصویر و مصاحبه تهیه کرده و نظر افکار عمومی جهان به این موضوع جلب شد.
عوارض این گازهای شیمیایی تا چه مدت ادامه دارد و آیا میتواند در نسلهای بعد افرادی که درگیر آن بودهاند نیز تاثیرگذار باشد؟
گاز خردل این قدرت را دارد که اثرات سمی قابل انتقالی را در هسته سلول داشته باشد و منتقل شود. ولی اینکه امروز بگوییم این موضوع در نسلهای بعدی مصدومان شیمیایی نیز وجود دارد، چندان روشن نیست. اما میتوان گفت که این گازها بالقوه این خاصیت را دارند. البته بدن انسان، خاصیت ترمیمی خوبی دارد و میتواند این عوارض را در بیشتر موارد رد کند. در این زمینه نیاز به پژوهشهای بنیادی است که شاید در کشور چندان به آن پرداخته نشده است. یک مرکز مصدومان شیمیایی در بنیاد جانبازان تشکیل شده که بهطور تخصصی در این زمینه تحقیق و به مصدومان خدمات درمانی ارائه میدهند و از درمانهای جدید و روز دنیا نیز استفاده میکند. هرساله نیز همایشهایی با حضور متخصصان در زمینههایی همچون ریه، پوست و چشم برای یافتن درمانهای جدیدتر و آگاهیبخشی به بیماران شیمیایی و خانوادههای آن برگزار میشود.
انجام پژوهش و تالیف آثار تخصصی در این زمینه، چقدر ضرورت دارد؟
در بحث پایه موضوع که مربوط به عملکرد این نوع گازها و عوامل میکروبی و شیمیایی است، یک سری کتابها و جزوات آموزشی از همان سالها تالیف شده، هرچند بسیاری از آنها امروزه چندان کاربردی ندارد. استادان دانشگاه نیز مقالات علمی بسیاری درباره ترکیبات این گازها و عوارض آنها نوشتهاند که در مجلات و نشریات معتبر علمی به چاپ رسیده است. شاید بتوان گفت در بحث پزشکی، کارهای انجام شده تا حدودی قابل قبول است.
نظر شما