داون فینچ، نویسنده کتاب کودک، کتابدار، و یکی از فعالین حوزه کتابخانهها است. فینچ در این مطلب بر لزوم حفظ کتابخانهها و کارمندان کتابخانه به عنوان بخشی مهم در جامعه تأکید میکند.
من مدت زیادی در کتابخانههای عمومی کار کردهام اما وقت خودم را در چیدن کتابها یا خواندنشان سپری نکردم. بخش اعظمی از زمانم را برای ارتباط با انسانها گذاشتم. علاقه شدیدم به کتابها و کتابخوانی من را به سمت کار در کتابخانه کشاند اما همدردی، اعتقاد به حقوق انسانی، و اهمیت فعالیت اجتماعی سبب شد به کار در کتابخانه ادامه دهم. در کتابخانههای کوچک و بزرگ کار کردم اما نقطه اشتراک همه آنها اهمیت زیادشان برای اقشار آسیبچذیرِ جامعه است.
یک روز در هفته کتابخانه سیارم را در کنار ایستگاه اتوبوس و در محلهای ضعیف برپا میکردم. اولین بازدیدگنندگان روز سه زن مسن بودند که فقط برای آمدن به کتابخانه از خانه بیرون آمده بودند. در طول هفته فقط به دیدن من آمده بودند. گاهی با هم چای میخوردیم و صحبت میکردیم.
نفر بعدی مادر جوانی بود که غرق زندگی جدیدش شده بود. در طول روز با فرزند کوچکش تنها و آمدن به کتابخانه تنها تفریحش بود. چندین بار به من گفت که تنها دلیل بیرون آمدنش از تخت آمدن به کتابخانه است. کتابخانه من به او هدف داد و به امانت گرفتن کتاب و صحبت کردن با انسانی دیگر برایش اهمیت زیادی داشت. گاهی با هم چای میخوردیم و صحبت میکردیم.
هنگام عصر مردی بیوه برای امانت گرفتن چندین کتاب به کتابخانه میآمد. به شدت تنها بود. به من گفت دلش برای زنش خیلی تنگ شده است و از شنیدن صدای یک زن خوشحال میشود. میگفت آنقدر دلش برای زنش تنگ است که زندگی بدون صدای زنش برایش غیرممکن شده بود. گاهی با هم چای میخوردیم و صحبت میکردیم.
هیچکدام از این آدمها علاقهای به مراقبتهای ویژه هیچ سازمانی را نداشتند و اگر کسی به آنها پیشنهاد کمک میداد بعید میدانم که قبول میکردند. احساس نمیکردند مشلات روحی دارند اما احتمالاً همه ما در برههای از زندگی نیاز به کمک بیشتری داریم. وقتی به کمک نیاز داریم چه چیزی در اختیار ماست؟
فقط یک جا در دنیا وجود دارد که مردم میتوانند بدون هیچ درخواستی کمک دریافت کنند و دنیایی پر از تنش را تحمل کنند: کتابخانه.
از سال 2017 کتابخانههای سیار زیادی از بین رفتند و کارمندان زیادی بیکار شدند. ریاضت اقتصادی مشکلات زیادی به وضعیت کتابخانهها افزوده است و این بدان معناست که مردم آسیبپذیر و با مشکلات پیچیده روحی بیشتر از همه دچار مشکل میشوند.
هر روزه کارمندان کتابخانهها در حال تغییر زندگی و نجات اعضای جامعه هستند. علاوه بر تلاش برای سلامتی روحی جامعه و همچنین حمایت از رفاه مردم نقش مهمی در افزایش سواد جامعه هم دارند. حالا تصور کنید جامعه بدون کتابخانه و کارمندانش به چه شکلی درمیآید؟ مجموعه کتابخانهها آخرین خط دفاع از سلامتی روحی آدمها است.
از سال 2005 تاکنون ده هزار کارمند کتابخانه بیکار شدهاند و این تعداد هر روز افزایش مییابد. صدها کتابخانه به داوطلبان سپرده شده یا بدون کارمند باقی مانده است. نه تنها کتابخانهها را نابود کردهایم بلکه کارمدان فرهنگ مردم را هم دچار مشکل کردیم.
اگر کارمندان کتابخانهها را از دست بدهیم به آن دسته از آدمها که نیاز دارند با کسی سخن بگویند خیانت میکنیم. قشر آسیبپذیر جامعه نیاز دارند با کسی صحبت کنند که قضاوتشان نکند و به حرفهایشان گوش دهد و استفاده از کمک یک متخصص در این زمینه گران است و همه توانایی پرداختش را ندارند اما باید بدانیم که بستن کتابخانهها و اخراج کارمندان هزینه بیشتری را به جامعه تحمیل خواهد کرد که ممکن است قابلجبران نباشد.
نظر شما