پرداختن به مبانی کهنالگویی، بعد از انقلاب افزایش یافته است
محمدرضا یوسفی، از نویسندگان باسابقه و پیشکسوت ادبیات کودک و نوجوان، معتقد است بعد از انقلاب، جامعه ایران به سوی خودشناسی رفت و پرداختن به مبانی کهنالگویی بیشتر و بهتر شد. او در این باره میگوید: بعد از انقلاب نه تنها پرداختن به شب یلدا، بلکه پرداختن به نوروز، قصههای حماسی و بازنویسی متون کهن نیز افزایش یافت. البته در دوران کودکی ما، هم مراسمی در این زمینه برگزار میشد و شب یلدا همه خانواده در خانه مادربزرگم که حالت اندرونی، بیرونی داشت، دور هم جمع میشدند و آوازهای فولکلوریک میخواندند.
شکوه و عظمت دیگری که شب یلدا در آن دوران داشت مربوط به اقلیم همدان بود که سرد و برفی بود، مثل الان نبود که هوا آفتابی باشد و یکی از مشکلات آنزمان نگهداری هندوانه تا شب یلدا بود. اما الان این رویکرد وسعت پیدا کرده و تبدیل یک سنت رایج شده است و در ادبیات کودک و نوجوان هم بیشتر به آن پرداخته شده است.
نویسنده «شاهنامه برای کودکان» در ادامه میافزاید: امروزه برخی از مجلات ادبیات کودک و نوجوان از ما میخواهند داستانهایی درباره شب یلدا یا نوروز بنویسیم. به یاد دارم در جلسات قصهای که در دانشنگار داشتم، خانمی بود که قصه یلدایی نوشته بود و تا 6 ماه آن را مرتب ویرایش میکرد تا قصه خوبی شود. اما به طورکلی میتوان گفت که برخی نویسندگان شناخت جامعی نسبت به این پدیده ندارند یا در برگردان آن به قصه تبحر کافی ندارند، چون وقتی مبنای یک قصه سفارشی میشود، کار سختتر میشود.
توجه به شب یلدا در جذب بچهها به حافظخوانی و شاهنامهخوانی موثر است
سوسن طاقدیس، از نویسندگان باسابقه حوزه کودک و نوجوان، نیز در اینباره میگوید: بهنظر من در ادبیات کودک و نوجوان توجه زیادی به شب یلدا نشده است، بهتر است بیش از این به رسم و رسومات گذشته مانند یلدا و نوروز پرداخته شود. البته این کار نیازمند تحقیق و پژوهش است. ما باید بدانیم یلدا از کجا آمده، چه تاریخچهای داشته و چگونه گسترش یافته و به جایی رسیده است که تبدیل به شبی تاثیرگذار در زندگی ایرانیها شده و سبب خوشحالی آنها میشود.
نویسنده «قدم یازدهم» ادامه میدهد: توجه به این موضوعات سبب میشود که ما شبهای شاد بیشتری داشته باشیم اما در این مورد خیلی کمبود داریم. از سویی در این شب آداب و رسومی مانند شاهنامهخوانی و حافظخوانی وجود دارد که میتواند در جذب بچهها به حافظخوانی و شاهنامهخوانی و بطورکلی متون کهن، موثر باشد اما خیلی به این موضوع پرداخته نشده است.
طاقدیس در ادامه به داستانهایی اشاره میکند که در این زمینه برای کودکان و نوجوانان نوشته و میگوید: من سال گذشته قصهای با عنوان «دختری به اسم یلدا» برای کیهانبچهها نوشتم و آنجا منتشر شد. قصد دارم این قصه را بعد از ویرایش در قالب کتابی برای کودکان و نوجوانان منتشر کنم. علاوه براین قصه دیگری هم دارم به نام «یک پازل کوچک» که هنوز به ناشر تحویل ندادهام. در بخش پایانی این قصه هم به شب یلدا توجه میشود. «یک پازل کوچک» ماجرای یک پازل سیاه است که دوست دارد در جای خوبی نصب شود مانند روی موی سیاه، اما درنهایت روی چشم دختر شب یلدا نصب میشود و چشمش را کامل میکند.
«شب یلدا» در کتابهای کودک و نوجوان کمرنگ است
مریم محمدخانی، از داوران جایزه لاکپشت پرنده است که به همراه سایر داوران، حجم زیادی از کتابهایی که سالانه برای کودکان و نوجوانان منتشر میشود را بررسی میکنند، او معتقد است یلدا در کتابهای کودک و نوجوان کمرنگ است و در این باره میگوید: تنها کتابی که در سالهای اخیر به فهرست لاکپشت راه یافته کتاب «شب یلدا» اثر احمدرضا احمدی بوده که به صورت مستقیم به شب یلدا پرداخته است. درواقع «شب یلدا» موضوع پررنگی در کتابهای کودک و نوجوان نیست، این مساله درباره «نوروز» هم صدق میکند. و بچهها در کتابها بیش از اینکه با رسم و رسوم کهن ایرانی مانند شب یلد و نوروز آشنا شوند با موضوعاتی مانند هالووین روبهرو میشوند.
به گفته این نویسنده و منتقد ادبی، متاسفانه این موضوعات در کتابهای ما خیلی کمرنگ است و اگر هم در کتابی به آن پرداخته شده باشد به صورت مستقیم است که خیلی برای بچهها جذاب نیست.
محمدخانی ادامه میدهد: البته پرداختن به این موضوعات فقط مربوط به نویسندگان نمیشود، حلقه نشر بهطورکلی باید نسبت به این مساله حساس شود و اگر میخواهد تاثیرگذار شود باید به رسوم ملی در تولید کتاب توجه داشته باشد.
در پایان یادآوری این نکته خالی از لطف نیست که بیشک پرداختن به آداب و رسومی مانند «شب یلدا» و «نوروز» در کتابها و ادبیات داستانی مخصوصا در حوزه کودک و نوجوان نقش مهمی در زنده نگهداشتن و حفظ ماندگاری آنها دارد و این مساله نیازمند همت و اهتمام بیشتر نویسندگان و ناشران ایرانی است.
نظر شما