«در خیابان مینتولاسا» اثر داستانی میرچا الیاده با ترجمه محمدعلی صوتی در نشرنو منتشر شد.
«در خیابان مینتولاسا» در برگیرنده یک رمان کوتاه و دو داستان کوتاه است. رمان کوتاه «در خیابان مینتولاسا» فرمی هزار و یکشبی دارد. در این رمان، ملک جوانبخت، چندین بارپرس اداره امنیت هستند که از شهرزاد بازجویی و بازپرسی میکنند. این رمان کوتاه را هزار و یک شب قرن معاصر دانستهاند.
اما در داستان دوم الیاده نمادپردازی میکند و با بهره از نمادهای عرفانی داستان پر از راز و رمز مینویسد.
در پشت جلد آمد است: «پیرمرد عجیبی به نام زاهاریا فریما به آپارتمان مأمور وزارت داخله، سرگرد واسیلی برزا، میرود و ادعا میکند که مدیر مدرسهای در خیابان مینتولاسا بوده است و سرگرد را از دوران تحصیلش در آن مدرسه میشناسد. مأموری به زاهاریا ظنین میشود. زاهاریا در بازجوییهای پس از دستگیری داستانهایی توهمآمیز و اعجابآور تعریف میکند و همهٔ مأموران شیفتهٔ داستانهای دایرهوار او میشوند. حتی وزیر داخله که زنی سنگدل است، دل به داستانهای او میدهد و مدام از او میخواهد که پایان داستان را بگوید...»
محمدعلی صوتی «در خیابان مینتولاسا» اثر داستانی میرچا الیاده را از رمانیایی به فارسی ترجمه و نشر نو آن را منتشر کرده است.
نظر شما