بهرام پروین گنابادی در گفتوگو با ایبنا اظهار کرد:
کتاب جیوسی از مصطفی بدوی جهان کاملتری دارد/در شعر از عربها عقبتر نیستیم
بهرام پروینگنابادی، محقق و پژوهشگر با اشاره به دو کتاب «شعر معاصر عربی» اثر پروفسور محمد مصطفی بدوی و «جریانشناسی تحلیلی شعر معاصر عرب»، اثر سلمی خضراء جیوسی گفت که هر دو کتاب اثر مهمی هستند؛ اما کتاب جیوسی از جهاتی کاملتر است.
در حوزه نقد ادبی شعر معاصر عرب دو کتاب «شعر معاصر عربی» اثر محمد مصطفی بدوی و «جریانشناسی تحلیلی شعر معاصر عرب»، اثر سلمی خضراء جیوسی وجود دارد که هر دو به زبان فارسی ترجمه شدهاند. نظر شما درباره ترجمه این دو اثر چیست؟
من به خاطر تالیف مقالات دانشنامهای نسخه زبان اصلی هر دو اثر را خواندهام و برخی از بخشها را هم چندین بار مطالعه کردم. درباره نسخههای ترجمه هم باید بگویم که ترجمه کتاب «جریانشناسی تحلیلی شعر معاصر عربی» نیاز به ویرایشی دقیقتر و یکدستی اصطلاحات و نیز آرایش فنی دارد.
کتاب خانم جیوسی از مهمترین کتابها درباره تطور شعر معاصر عرب است و حیف است که چنین مواردی سبب شود که خواننده نتواند با این کتاب ارتباط برقرار کند. مصطفی بدوی نیز دو کتاب درباره شعر معاصر عرب دارد که یکی گزیده شعر عرب است که مقدمه موجز ولی عمیقی هم دارد. این کتاب قبلا ترجمه شده اما به صورت گزیده. استاد دانشمند زندهیاد غلامحسین یوسفی با همکاری یوسف بکار این کتاب را ترجمه کردهاند و برخی از اشعاری که برای خواننده فارسیزبان چندان جذابیت نداشته حذف کردهاند. ترجمه مقدمه و متن اشعار بسیار دقیق و عالمانه است. استاد شفیعی کدکنی قبل از دکتر یوسفی و دکتر بکار این مقدمه موجز ولی عمیق و دقیق را ترجمه و در کتاب «شعر معاصر عرب» آوردهاند.
مصطفوی بدوی یک کتاب دیگری نیز به نام «مقدمه انتقادی بر شعر معاصر عرب» دارد که این اثر را کمبریج چاپ کرده و به زبان انگلیسی است. جناب رحیم کوشش این کتاب را ترجمه کردهاند و جایش در زبان فارسی واقعا خالی بود. تحلیلها و نکتهسنجی و شناخت عمیق دکتر محمد مصطفی بدوی سبب شده است که این کتاب در کنار کتاب خانم جیوسی از مهمترین کتابها درباره شعر معاصر عرب باشد.
رحیم کوشش معتقد بود که کتاب مصطفی بدوی بهترین کتاب درباره شعر معاصر عربی است؛ آیا شما با نظر وی موافق هستید؟
این کتاب بسیار عالیست، درست مثل کتاب سلمی خضراء جیوسی؛ دکتر شفیعی کدکنی هم در کتاب «تاریخ شعر معاصر عرب» خیلی از مطالب کتاب محمد مصطفی بدوی استفاده کرده و ذکر کردهاند که کتاب «بدوی» بسیار دقیق و علمی است. با این حال واقعیت این است که کتاب جیوسی از جهاتی کاملتر است. به نظر من هر دو کتاب مهم هستند، صرف نظر از اینکه هر دو اطلاعات و تحلیلهای دقیقی به خواننده میدهند. به لحاظ روششناختی نیز به کار خواننده فارسی زبان میآید. روش تحقیق و تحلیل پدیده شعر و شعر شاعران در این دو کتاب میتواند برای خواننده اهل کلاس درس روش تحقیق باشد.
میدانید که هر دو کتاب به زبان انگلیسی است و با اینکه کتابها برای خواننده غیر عرب زبان نوشته شده ولی در روش و تحلیل بسیار فنی و تخصصی عمل کردهاند. در کنار این دو کتاب باید از کتاب «شعر معاصر عرب» اثر دانشمند و محقق بزرگ زبان عرب یعنی دکتر احسان عباس نام برد که این کتاب را دکتر حبیب الله عباسی از زبان عربی به فارسی برگرداندهاند. خواندن این سه کتاب درک درست و دقیقی از مساله تجدد در شعر معاصر عرب و تطور آن در قرن معاصر به دست میدهد. باید از جناب کوشش تشکر کرد که در این زمانه چنین کتاب ارزشمندی را به فارسی برگرداندهاند.
چرا تا چند دهه کسی دست به ترجمه این آثار نزده است. آیا ترجمه این آثار تا این اندازه کار دشواری بوده است؟
کتاب بدوی به زبان انگلیسی نوشته شده است، ما باید ترجمه این کتاب را سالها پیش انجام میدادیم؛ اما این اتفاق تا چند روز پیش رخ نداده بود. این کار باید از سوی کسی انجام میشد که هم زبان انگلیسی را به خوبی بداند و هم تسلط کافی روی شعر معاصر عرب داشته باشد و در ضمن علاقهمند هم به این کار باشد که ما چنین شخصیتی را نداشتیم یا کم داشتیم. این کار سه وجه میخواهد، یک، اینکه شخص زبان عربی را به شکل کامل بداند، دوم تسلطی مناسب به زبان انگلیسی داشته باشد و در ضمن مترجم هم باشد و سوم به شعر معاصر عرب علاقه داشته باشد و از جریانها و دگرگونیهای آن و بهویژه از اصطلاحات آن اطلاع داشته باشد. یکی از کسانی که آن زمان (دهه هشتاد میلادی) میتوانست این کار را انجام دهد، دکتر شفیعی کدکنی بود که وی هم بیشتر محقق است تا مترجم. البته کتاب شعر معاصر عرب وی علاقهمندان جدی شعر را با شعر معاصر عرب آشنا کرد. کتاب جیوسی نیز به زبان انگلیسی است که البته به شکل بسیار خوبی به عربی ترجمه شده است اما به فارسی عرض کردم نیاز به ویرایش اساسی و مطابقت با متن انگلیسی دارد. متاسفانه جامعه دانشگاهی ما مترجمان خوب و درجه یکی در این حوزه در آن زمان به جامعه تحویل نداده بود. یکی از کتابهایی که باید در همان زمان ترجمه میشد همین کتاب خانم جیوسی است. ما در حال حاضر مترجمان خیلی خوبی در حوزه داستان و شعر معاصر عرب داریم اما در حوزه نقد ادبی عرب و ترجمه کتابهای عربی در این زمینه زیاد فعالیت نداشتهایم و من دلیل آن را دقیق نمیدانم.
یعنی به غیر از دکتر شفیعی کسی نمیتواند این کتاب را ترجمه کند؟
نه این طور نیست. مثال زدم. افراد زیادی هستند که میتوانند کتاب جیوسی را ترجمه کنند؛ اما داستان این است که کسی که از عربی ترجمه میکند حتما باید نسخه انگلیسی را مد نظر داشته باشد و کسی که از انگلیسی ترجمه میکند حتما باید تسلط کافی روی شعر معاصر عرب داشته باشد. این کتاب پایاننامه دکتری جیوسی است.
خیلی از کارشناسان معتقدند که عربزبانها در شعر و داستان از ما جلوتر هستند؛ آیا شما این موضوع را قبول دارید؟
در حوزه داستان باید قبول کنیم که آنها از ما جلوتر هستند؛ در شعر نمیتوانیم بگوییم جلوتر هستند اما واقعیت این است که آنها تنوع بیشتری دارند و در جهان بیشتر از ما شناخته شدهاند. با توجه به اینکه پیشینه شعر فارسی و عرب یکی است، اتفاقی که در شعر معاصر هم رخ داده، یکسان است و ما شرایط تقریبا یکسانی با آنها داشتهایم. ما برای مقایسه شعر فارسی و شعر عربی باید گستره زبان عربی و جامعه عرب زبان را در نظر بگیریم. از طرفی به دلیل تبادلات فرهنگی و زبانیای که کشورهای عربزبان با کشورهای دیگر دارند، شعرهای عربی به زبانهای مختلف دنیا ترجمه شده است؛ اتفاقی که برای شعر ما کمتر رخ داده است. شما دقت داشته باشید هر رمان خوبی که در کشورهای عربی چاپ میشود به فاصله چند ماه ترجمهای از آن به زبانهای غربی نیز منتشر میشود حتی برخی از نویسندگان عرب به خاطر تسلط به زبان انگلیسی یا فرانسه، رمان خود را همزمان به زبان انگلیسی یا فرانسه منتشر میکنند مانند جبرا ابراهیم جبرا که اولین مجموعه داستانش را نخست به زبان انگلیسی منتشر کرد و سپس به زبان عربی. همین جبرا چند شعر سپیدِ معروف دارد که خودش آنها را به انگلیسی ترجمه کرده است و در چند کتابی که گزیدهای از شعر معاصر عرب منتشر شده آمده است و همین موضوع باعث میشود تا آثار نویسندگان عرب به خوبی دیده شود؛ حال سوال این است که آیا چنین اتفاقی برای حتی آثار شاخص داستانی ما نیز رخ میدهد؟ پاسخ قطعا خیر است و به همین دلیل نگاه دنیا به سمت آنها بیشتر است.
آیا وضعیت شعر و داستان در همه این کشورهای عربزبان یکسان است؟
در حال حاضر بیست و چند کشور به زبان عربی صحبت میکنند؛ البته درجهبندیها متفاوت است. برای مثال ما در میان کشورهای عرب زبان یک جامعهای مثل عربستان را داریم که به دلیل سنتی بودن جامعه اصلا فضای مناسب برای رشد رمان و شعر معاصر(شعر آزاد) تا چند دهه پیش وجود نداشت و از آن طرف هم، مصر و لبنان را داریم که تحولات داستاننویسی دنیای جدید عرب در آنجا شکل گرفت. در دهه ۶۰ میلادی میگفتند لبنان سرزمین اگزیستانسیالیستهاست و یا مصر که معروف است به سرزمین داستاننویسان عرب. در جغرافیای زبان عربی، مشرق سرزمینهای عربی، دنیای شعر و شاعریست مثل عراق که بنیانگذاران شعر نو همگی از عراق برخاستند و هر چه از عراق به سمت مصر میرویم در واقع از شعر به سوی داستان میرویم. به خاطر همین مسائل آنها در داستاننویسی به لحاظ تنوع و تعدد و تکثر خیلی از ما جلوتر هستند. البته باز هم تاکید میکنم که در شعر جلوتر نیستند اما شناختهتر شده هستند. شما امکان ندارد دایرهالمعارفی را به زبان انگلیسی درباره شعر باز کنید و مدخل محمود درویش را نداشته باشد و این درحالی است که ما شاعران بزرگی مثل اخوان ثالث، شاملو و سپهری داریم اما خارج از زبان فارسی این افراد چندان شناخته شده نیستند.
نظر شما