گفتوگوی ایبنا با سیدعبدالحسین رئیسالسادات درباره «فتوا پیرامون تروریسم»
امپراتوری رسانه به نفع صهیونیست و آمریکا عمل میکند
مترجم کتاب «فتوا پیرامون تروریسم» معتقد است،رسانهها یکی از ابزار مؤثر برای خنثی کردن تبلیغات سوء علیه مسلمانان هستند، اما متأسفانه رسانه از آن مسلمانان نیست و در اختیار همانهایی است که اسلام هراسی را ترویج میدهند.
رابطه اسلام با افراطگرایی و دهشتافکنی چه در سرزمینهای اسلامی و چه خارج از آنها در قرن بیست و یکم به عنوان موضوع حساس و مهم باقی مانده است. دلایل نخستین دهشتافکنی جهانی که اغلب برخاسته از نارضایتیهای سیاسی ـ اقتصادی میشود، گاهی از طریق استفاده از زبان و برداشتهای نمادین از مذهب، از سوی افراطگرایان عنوان میشود. در دهههای اخیر مذهب ثابت کرده است که میتواند نیرویی بالقوه باشد که نه تنها دهشتافکنان مسلمان، بلکه یهودی، مسیحی، هندو و بودایی هم به آن متوسل شدهاند تا به کردارشان مشروعیت بخشیده و حمایت عمومی را برای خود برانگیزند.
کتاب «فتوا پیرامون تروریسم» در ۱۸ فصل تنظیم شده است. پس از پیشگفتار و مقدمه نویسنده هفت پرسش را مطرح کرده و پاسخ آنها را داده است. شیخالاسلام محمد طاهرالقادری نویسنده کتاب نیز در دهههای اخیر به عنوان یکی از برجستهترین صاحبنظران در فقه اسلامی رخ نموده است. با سیدعبدالحسین رئیسالسادات مترجم اثر، درباره «فتوا پیرامون تروریسم» گفتوگویی کردهایم که در ادامه میخوانید:
در حالیکه در قرآن آیات فراوانی مبنی بر تساهل و گفتوگو داریم اما در دوره معاصر چه پیش آمده که خوانشهای داعشی و خشونتگرا از اسلام ترویج یافته است؟
تفسیر و تعبیرهای مختلفی میتوان از آیات قرآن برداشت کرد و آنچه این کتاب مطرح میکند این است که خوارج اولیه هم به قرآن استناد میکردند. در این کتاب هم اشاره شده و در کتاب فتنه خوارج هم صریحاً بیان شده که پیامبر(ص) برای برقراری عدالت و شناساندن مفهوم آن به آیات قرآن استناد کرده است، اما متأسفانه برداشت سوء از قرآن و احادیث و تاریخ اسلام، موضوعی است که منحصر به دوره ما نیست و از صدر اسلام بوده، بلکه میتوان گفت که هر کدام از ادیان الهی که آمدند متعاقب آنها کسانی بودند که از آیات الهی برداشت سوء کردند و سعی کردند عقاید خود را مطرح کنند.
همانند زمانی که حضرت موسی (ع) مأموریت پیدا میکند برای گرفتن الواح تورات، مدت سی شب به کوه طور برود، ولی بعداً برای آزمایش مردم، ده شب تمدید میشود، سامری که مردی نیرنگ باز بود از این فرصت استفاده کرده، از طلا و جواهراتی که نزد بنی اسرائیل از فرعونیان به یادگار مانده بود، گوسالهای میسازد که صدای مخصوص از آن به گوش میرسد و بنیاسرائیل را به پرستش آن دعوت میکند و به این ترتیب مردمی گوسالهپرست میشوند، درواقع آنها هم با توجیه دین به پرستش گوساله میپردازند، بنابراین مطلب تازهای نیست و استفاده سوء از اندیشهها و نظرات مخصوص اسلام نیست در یهودیت و مسیحیت نیز هست و هماکنون صهیونیستها بنام دین کشتار میکنند و در فلسطین اشغالی، در کناره رود اردن و در غزه و جولان، ترورهایی بنام دین انجام میدهند.
بعد از 11 سپتامبر موجی از اسلامهراسی و ترس از تروریسم در جهان بوجود آمده تا چه حد این فرایند را واقعی میدانید؟
تبلیغات علیه اسلام بعد از جریان 11 سمپتامبر تشدید شد و سعی کردند از این طریق به اسلامستیزی بپردازند، زیرا اسلامستیزی در اروپا در حال پیشرفت است. اینکه فعالیت القاعده و داعش در عراق و سوریه با همین نام در افغانستان وارد شده و وجود مقالات با این مضمون نشان دهنده ضعف دانشهاست. باید بدانیم داعش با این عنوان متعلق به شام و عراق است نه افغانستان و میتوان این نوع تفکرات را ناشی از ناآگاهی و تبلیغات سوء و برخی مزدورانی که برای این کار آموزش دیده و خود فروخته هستند، دانست. این جریان در نظر دارد تا اسلام را بدنام کند و خاورمیانه را به آشوب بکشد تا غارتگران جهانی راحتتر بتوانند به اهداف و اندیشههای خود برسند.
در همان بحبوحههای آن روزها هم رهبران مسلمان از حوادث تروریستی تبری جستند اما چه شد که این صداها در رسانه ها انعکاس کمی مییابد؟
متأسفانه رسانه از آن مسلمانان نیست و رسانهها در اختیار همانهایی است که داعش را ساختهاند و اسلامهراسی را ترویج میدهند و علیه اسلام قیام کردند و متأسفانه رسانههای ما نه قوی هستند و نه میگذارند که صدایشان را ملتهای اروپایی و آمریکایی بشنوند تا دروغی را که علیه اسلام ترویج میکنند جواب دهند و خنثی کنند، بنابراین امپراتوری رسانه به نفع صهیونیست و آمریکا و دیگر جنایتکارها عمل میکند.
اساساً رویکرد اسلام به پدیده تروریسم چیست؟
اسلام مخالف تروریسم است. این کتاب تلاش کرده که به انگلیسی زبانها بفهماند که اصولاً اسلام و سلیمیت طرفدار رفتار محبتآمیز هستند و اصل اسلام بر این مبناست، نمونه بارز آن بعثت پیامبر(ص) است که وقتی مبعوث شد، تنها روش مهربانانه ایشان بود که توانست دین اسلام را در شبه جزیرهای که جاهل بودند رواج دهد.
اسلام دین تسلیم و رضا و محبت و علاقه است و جایی در اسلام برای تروریسم وجود ندارد و این کتاب هم تلاش کرده با آوردن احادیث و روایات و آیات قرآن و نظریههای رهبران دینی این موضوع را به اثبات برساند که تروریسم با اسلام رابطهای ندارد، همان گونه که خوارج با اسلام ارتباطی نداشتند.
در این کتاب به تروریسم از زاویه فتوا به عنوان یک ابزار شرعی قدرتمند نگاه شده، چرا این زاویه انتخاب شده است؟
نویسنده کتاب به عنوا رهبر مذهبی، سیاسی و اجتماعی تلاش کرده تبلیغات سوء که علیه اسلام بعد از جریان 11 سپتامبر شکل گرفته بزداید، همانطور که برای رسیدن به یک فتوا باید تمامی منابع گفته شود و بعد یک فتوا صادر شود، نویسنده سعی کرده ریشههای تروریسم را در اسلام بررسی کند و بعد به این نتیجه برسد که اسلام برعلیه تروریسم و علیه خودکشی و بمبگذاری است.
دیدگاه سنتی غالب در مقابله با دهشت افکنان چیست و متفکران برجسته مسلمان در این باره چه نظری دارند؟
یک فصل از کتاب به نظریه علمای سلفی و علمای معاصر علیه دهشتافکنان اختصاص دارد، یک فصل درباره فتواهای رهبران در این زمینه و یک فصل درباره جایگاه مبارزه علیه تروریسم است و همه نشان میدهد که نه تنها اسلام با تروریسم ارتباطی ندارد بلکه علیه آن مبارزه میکند و حتی در مواردی به جایی میرسد که دستور قتل و مبارزه با آنها را صادر میکند و نمونه آن جنگی است که حضرت علی(ع) با خوارج راه میاندازد.
بهتر است اینگونه بگوییم که علمای دینی همه مکاتب فکری با کشتار و ویرانگری کور دهشتافکنان مخالفت کردهاند. علمای سلفی مشهور معاصر به وضوح در فتواها و احکام خود به آنها عنوان بی ایمان داده، متهم به بیداد و تجاوز کرده و کشتن مسلمانان را از رفتارهای خوارج دانستهاند و حکم آنانی که چنین کارهای فجیعی انجام میدهند را چون حکمی می دانند که درمورد خوارج اجرا میشود.
نظر شما